گروه آموزشی سامیت


Channel's geo and language: not specified, not specified
Category: not specified


این کانال برای اصلاح روش مطالعه برای آزمونهای بزرگ مثل بورد و دستیاری راه اندازی شده است و زیر نظر نفرات اول بورد تخصصی روان پزشکی و فلوشیپ روان درمانی مدیریت می شود.
ادمین:مهندس مهدی صدیق( نفر اول آزمون دکترای عمران محیط زیست)
@Seddigh_mahdi
09122264793

Related channels

Channel's geo and language
not specified, not specified
Category
not specified
Statistics
Posts filter


گروه آموزشی سامیت
این کانال برای اصلاح روش مطالعه برای آزمونهای بزرگ مثل بورد و دستیاری راه اندازی شده است و زیر نظر نفرات اول بورد تخصصی روان پزشکی و فلوشیپ روان درمانی مدیریت می شود.
ادمین:مهندس مهدی صدیق( نفر اول آزمون دکترای عمران محیط زیست)
@Seddigh_mahdi
09122264793
https://t.me/SummitGroup


Video is unavailable for watching
Show in Telegram


روز پزشک مبارک. کلیپ جالب زیر هم تقدیم دوستان. امیدواریم زیر بار مسئولیت ها، طعنه ها، نامردمی ها و قدردانی ها، لبتان خندان و تن تان سالم باشد.






سوال و پاسخ ۵- در تحلیل سوالات اشتباه زده شده ی این رزیدنت، مشخص شد که عمده اشتباهات او در قسمت یک سوم ابتدایی سوالات بود. در تحلیل پاسخ رزیدنت به سوالاتی مبنی بر علت این اشتباهات، متوجه این موضوع شدیم که "نگرانی"، تم ثابت دلایل او بود و محتوای این نگرانی ها در خصوص ترس از شکست و ترس از ناتوانی در مواجهه با سوالات و بطور کلی نگرانی از ناتوانی بود؛ ناتوانی در خصوص از عهده امتحان و سوالات برآمدن، ترس از اینکه دانش او کفاف پاسخ دادن به سوالات را ندهد و نگرانی از اینکه این امتحان حتما با همه موارد قبلی فرق دارد. ترسی که از روزها و ساعتها قبل از امتحان، شروع می شد و در ابتدای آزمون به اوج خود می رسید، اگرچه این نگرانی ها خیلی طبیعی هستند ولی در بعضیها می تواند باعث افت نمرات شود؛ گویی در لحظات ابتدایی آزمون، چشمانش تار بود و دقایقی طول می کشید تا واضح شوند، دقایقی که در خاک آلودگیِ اضطرابِ انجامِ کار می گذشت و باعث می شد که بیشترین غلطها را در همین لحظات بزند. دقایقی که گویی همه داشته هایش، از پس شیشه تار و ماتی دیده می شد که باعث می شد همه چیز در عین آشنایی، گنگ و مبهم باشند و لحظاتی باید می گذشت تا این مه فرونشین کند. اصطلاحا به این اضطراب، performance anxiety گفته می شود؛ اضطراب انجام کار که بسیاری با آن آشنا هستند، بویژه در صحبت کردن در جمع یا انجام یک فعالیت ویژه، پدیده ای آشناست. پدیده ای که باعث افت اعتماد به نفس فرد می شود، و وقتی فیتیلهِ چراغِ اعتماد به نفس پایین باشد، زیباترین تابلوها هم جذابیتی نخواهند داشت و با شکوه ترین خطاطی هم دیده نمی شوند؛ و وقتی اضطراب فرد بعد از مواجهه مکرر با تعدادی از سوالات آشنا و برگشت باورِ توانستن، بتدریج کم می شود، خیسی حاصل از عرق کف دست، فرو می نشیند و سنگینی مداد، کمتر می شود و فشار طاقت فرسای دست بر نوک مداد برای دور کردن این اضطرابها، بتدریج کاهش می یابد و حال اشتباهات کم می شوند ولی تفاوت این دو حالت روان، توسط فرد درک نمی شود، و در نتیجه ممکن است که تاثیرش بر نوع پاسخ گویی برایش مشخص نشود. باز می گوییم که معمولا روش مطالعه و آزمون دادن، روش زندگی کردن فرد است و برای این رزیدنت هم همینگونه بود؛ همیشه برایش معرفی بیمار در جمع سخت بود، تا در مهمانیها گرم شود مدتی طول می کشید، وقتی کسی نگاهش می کرد کمی دستش در اقدامات پزشکی می لرزید و.....
و حال همین اضطراب در آزمونهایش تجلی پیدا کرده بود.
مشکل دیگر او این بود که در آخر آزمون متوجه می شد که در جاهایی، سوالات را با اطمینان نزده ولی جرات برگشتن و چک کردنشان را نداشت و بلافاصله پاسخ نامه را بعد تکمیل، تحویل می داد، این در حالی بود که در صورت این خودآگاهی، می توانست در انتهای آزمون، پاسخهای یک سوم ابتدایی را مجدد چک کند (و البته فقط همینها را باید چک می کرد). چراکه بعد از فروکش اضطراب، دوباره نور بر تابلوهایِ دانشش می تابید و ابهاماتش کم می شد و می توانست متوجه پاسخهای اشتباهش بشود....
در این خصوص بیشتر خواهیم گفت....


پرسش و پاسخ ۴- در چند امتحان پرارتقا و ارتقا نمراتش در یک بازه ۱۱۵ تا ۱۲۰گیر کرده بود، با وجود تلاشها و دوره های بیشتر، نمره در همین حدود تکرار می شد، جزوات کاملی آماده کرده بود، ولی نمرات همچنان تکراری بود؛ به این نتیجه رسیده بود که بعضی از سوالات در جزواتش وجود ندارد و به همین خاطر نمی تواند نمره مورد انتظارش را بگیرد، ولی دقیق نمی دانست که چه سوالاتی در جزوه وجود ندارد، و با وجود بررسی مکرر سوالهای غلط، متوجه الگوی تکراری این غلطها نمی شد. همین امر باعث شده بود که اعتمادش را به جزوات و به خودش از دست بدهد، این درحالی بود که ۸۰ درصد از نمرات را در هر امتحان می توانست بگیرد و تنها ۵ تا ۱۰ درصد رشد در نمرات نیاز داشت و این می توانست به معنی رتبه یک بودن و یا تنها قبولی در بورد باشد. همینجا باید اشاره کنیم که نداشته ها به معنی انکار داشته ها نیست، به هرحال هیچکس با نداشته هایش به مبارزه نمی رود و مطمئنا نداشته ها، حال خوبی به انسان نمی دهد؛ ولی چه می شود کرد که قسمت مهمی از زندگی کنار آمدن با نداشته ها به کمک داشته هاست و این پارادکس عجیبی است که وقتی به این تعادل در نگاه می رسیم، اوضاع بهتر می شود. هیچکسی در امتحانات بزرگ ۲۰ نمی شود. نفر برتر بودن در امتحانات بزرگ، نیاز به نمره بین ۱۶ تا ۱۸ دارد و عجیب است که ۱۸ آنقدر اعتماد به نفس نمی دهد که کمبود ۲ نمره تا ۲۰ می تواند اعتماد به نفس را از بین ببرد و این نکته مهمی بود که این رزیدنت باید می آموخت تا نمره اش بهتر شود چراکه اضطرابِ افزایش ۱ نمره ای از ۱۶ به ۱۷ باعث می شد که نمره اش کمتر هم شود؛ امتحان دادن یک نوع مبارزه کردن نیست، بلکه یک نوع شنای لذت بخش در آبهای عمیق و پراسترس است. این تغییر نگاه بسیار اوضاع را قابل تحمل می کند و توان تلاش را مضاعف می کند و اضطراب را کمتر می کند؛ باید پنجه از پنجه آزمون درآورد و دست در دستش، با او رقصید.
در کنار این توصیه ها، در همراهی او جزوات و سوالات اشتباه زده شده، آنالیز شدند، عمده مشکل جزوات ایشان در "درخت تصمیم گیری" بود؛ به این معنی که عمده نقص جزوات و مطالبی که در جزوه نبود، مربوط به قدم دوم به بعد تصمیم گیری های بالینی بود؛ در پزشکی درخت تصمیم گیری وجود دارد که قدم به قدم شما را راهنمایی می کند که در قدم اول در مواجهه با یک مشکل و بیماری چکار باید کرد و اگر پاسخ نداد قدم بعد چه خواهد بود و به همین ترتیب تا آخر. جزوات ایشان از قدم دوم به بعد در مدیریت بیماریها و عوارض درمان را در بر نمی گرفت، چراکه به نظر ایشان مهم قدم اول و دوم بود و در ذهن و در بالین هم ایشان در مواجهه با بیماران سخت و پرچالش که به قدم اول و دوم پاسخ نداده بودند، آنها را ارجاع می داد و این باعث شده بود که ذهنش، این موضوع را مهم لحاظ نکند و در جزوات هم ناخودآگاه این موضوع را مورد غفلت قرار داده بود...باز می بینید که روش درس خواندن هرکس، معمولا روش زندگی و کارکردن او هم هست؛ و  بنابراین مجدد و با آگاهی به این امر تصمیم گرفته شد که این قسمتهای کتاب که قسمت کوچکی از هر بخش می شد، مجدد و اختصاصی خلاصه برداری شود. و برای اهمیت این موضوع تاکید شد که این جزوه، جدا از جزوه اصلی آماده شود تا ذهن بتواند اهمیت این موضوع را بیشتر درک کند. و البته نکته مهم دیگری هم در این روش مطالعه وجود داشت که "برگ برنده موفقیتهای" ایشان بود:
"قدمهای اول و دوم، تا ۸۰ درصد جواب می دهد."


سوال و پاسخ ۳- رزیدنت سال بالای یکی از رشته های غیرجراحی بود، در دوسال اخیر افت چشمگیری در نمرات و تحصیل داشت و عمده شکایت ایشان، بی توجهی و عدم تمرکز بود که او را به سمت مصرف ریتالین سوق داده بود و به روزی ۶ عدد رسیده بود، ولی با وجود بهبود مختصر، احساس اضطراب و بی قراری هم اضافه شده بود و او سعی کرده بود با ساعات زیاد مطالعه این عدم تمرکز را جبران کند ولی نتوانسته بود. در هنگام مشاوره، خلق غمگینی داشت و احساس ناامیدی و شکست می کرد و برای موفقیت در پرارتقاء، امیدی نداشت. بعد از بررسی مفصل مشخص شد که این حالت دوره ای بوده و با افت شدید عملکرد همراه بود و با علائمی چون تحریک پذیری و پرانرژی بودن نیز همراهی می کرد و او را وادار به راه رفتن زیاد میکرد. خواب او هم مختل شده بود و تعدادی علایم دیگر که مجموعه علایم او را به این فکر انداخته بود که احتمالا دچار فرسودگی و Burn out شده است و او را به سمت مصرف ریتالین سوق داده بود. در نهایت متوجه شدیم که مشکلات درسی و عدم تمرکز او به خاطر شروع بیماری به نام "اختلال دوقطبی نوع ۲" بود که اتفاقا در افراد تحصیلکرده شیوع بالاتری دارد و با شروع داروی تگرتول، علایم کنترل شد و مشکل تمرکز و مصرف ریتالین برطرف شد. اگرچه حدود ۱ ماه علائم دورهِ کرشِ قطع مصرف ریتالین طول کشید، ولی در نهایت به خلق و تمرکز معمولی برگشت و نمرات اصلاح شد. باید به یاد داشت که بعضی از موارد افت تحصیلی و درسی، علامتی از شروع یا عود یک بیماری روانپزشکی می تواند باشد؛ که با توجه به اینکه حداقل یک نفر از هر ۴ دانشجو، به یک اختلال روانپزشکی مبتلاست، می توان حدس زد که در مشاوره، با این موارد زیاد مواجه شویم که خود نیازمند مداخله متفاوت است که بتدریج درباره تعدادی از آنها صحبت خواهیم کرد و بخصوص بر این نکته تاکید بیشتری خواهیم کرد که چگونه هرکدام از این اختلالات، می توانند خطای "خاصی" در روش مطالعه ایجاد کنند.






سوال و پاسخ۲- سوال این رزیدنت در خصوص سرعت پایین او در مرورها بود. به عبارتی مشکل اصلی او، کاهش سرعت مطالعه با وجود افزایش تعداد دورها بود، ایشان حضوری مراجعه کردند و برنامه و جزوات و روش مطالعه او بطور مفصل بررسی شد، مشکل ایشان، مشکل کمال گرایی افراطی بود، البته ایشان رزیدنت رشته چشم پزشکی بودند و مطمئنا روش مطالعه خوبی داشتند، منتها انتظار ایشان رتبه زیر ۱۰ در بورد بود و با این روش مطالعه این امر ممکن نبود، در امتحان دستیاری کسیکه بتواند ۸۰ درصد سوالات را پاسخ دهد می تواند رشته های شاخص(رشته هایی با استقبال بیشتر و قبولی سخت تر) قبول شود و این در حالی است که برای رتبه بورد نمره بالای ۸۵ درصد نیاز است. افزایش ۸۰ به ۸۵ ظرافتهای به مراتب بیشتری به نسبت ۷۰ به ۸۰ درصد دارد. و البته قسمت بزرگی از موفقیتها در امتحانات پزشکی بر سر این درصدهای کوچک می گذرد. بگذریم، قبلا مکرر گفته ایم که قسمت مهم امتحان دادن، مسئله سرعتِ مرور است چراکه توانایی حافظه کوتاه مدت در نگه داری اطلاعات به سختی به چند روز می رسد، بنابراین تنها راه برای جا دادن این حجم اطلاعات در این ظرف محدود، سرعت بالاست. منظور از سرعت بالا و مورد انتظار، حدود ۴۰۰ تا ۵۰۰ صفحه در روز است و البته رسیدن به این سرعت حداقل به بیش از ۶ دور مطالعه در سال ۴ نیاز دارد. حال اگر سرعت مطالعه شما حالت افزایشی ندارد، حتما در حال تکرار یک خطا هستید: مثل خطای این رزیدنت عزیز؛ در واقع مسیر مطالعه باید از یک بزرگراه ۴ بانده به یک لاین سرعت تک بانده برسد و اگر برعکس این رخ می دهد احتمالا اشتباه است؛ علل زیادی برای این کاهش سرعت وجود دارند و یکی از شایعترین آنها، کمال گرایی افراطی است؛ یعنی در هر دور با احساس ناقص بودن متن و جزوه، فرد نکات متعددی از تستها و جاهای دیگر بر متن قبلی می افزاید، کتاب پر است از های لایتها و برگه یاداشتهای چسبیده در گوشه های کتاب یا جزوه و....
هر دور که می گذرد این حجم سنگین تر و قدمها کندتر می شود و در نهایت در زیر این خلوار دانشِ تو در تو، خفه می شود، آنهم با افسوسی که نتوانسته حاصل اینهمه تلاش را درو کند. این در حالی است که در مطالعه صحیح، بتدریج حجم مطالب مهم، کم و کمتر می شود. وگرنه بدیهی است که نمی توان با این روش سرعت را بالا برد. این کمال گرایی منجر به خلق جزوه ای پیچیده و سنگین می شود که هیچ اولویتی برای اهمیت مطالب وجود ندارد، هرچیزی مهم است و گویی مهمتری وجود ندارد؛ این یکی از بزرگترین اشتباهات در مطالعه است. حتما باید تمام نکته برداری و خط کشیها درجه بندی شود.... حتما قاعده ۸۰-۲۰ را به یاد دارید، ۸۰ درصد سوالها از ۲۰ درصد کتاب می آید؛ منتها ایراد این افراد این است که کمال گرایی یک صفت برای صرفا مطالعه کردن نیست، این روشی برای زندگی است، او در بررسی ها متوجه شد که در تمام ابعاد زندگیش این صفت را دارد، حتی در ظرف شستن. بهمین خاطر است که میگوئیم روش درس خواندن هر فرد، معمولا روش زندگی اوست و بهمین خاطر است که نمی تواند نقطه ضعفش را پیدا کند و دایم آن را تکرار می کند و باز بهمین خاطر است که روش صحیح مطالعه روشی بسیار منحصر به فرد است و نمی توان نسخه ای عمومی صادر کرد. اصطلاحا روانپزشکان می گویند که این حالت فرد، ایگوسینتونیک است؛ یعنی همخوان با دنیا و زندگیش است و نمی تواند بدان بینش پیدا کند و معمولا کمک کسی از بیرون نیاز دارد. در این خصوص بیشتر صحبت خواهیم کرد.....


این کانال آموزشی بر مبنای پرسش و پاسخ اداره خواهد شد. دوستان سوالات خود در خصوص روش مطالعه و مشکلاتی که برایشان پیش آمده را می توانند به آیدی ادمین کانال بفرستند و ظرف ۴۸ تا ۷۲ ساعت پاسخ آن را توسط نفرات اول بورد روانپزشکی و فلوشیپ رواندرمانی کشور دریافت کنند.
پاسخ دهندگان به سوالات:
دکتر امیرعباس کشاورز اخلاقی- فلوشیپ رواندرمانی
دکتر روح الله صدیق- نفر اول بورد روانپزشکی ۱۳۹۱
دکتر بهنام شریعتی- نفر اول بورد روانپزشکی ۱۳۹۲
دکتر محمدرضا شالبافان- نفر اول بورد روانپزشکی ۱۳۹۳
@SummitGroup
هرچه سوالات کاملتر و متضمن جزییات بیشتر باشد، پاسخ گویی دقیقتر خواهد بود. اگر سوالات غلط زده در یک آزمون با توضیحات خود فرد در روبروی سوالات(درخصوص توضیحی که خود فرد برای غلط زدن سوال ذکر می کند)هم ارسال شود بسیار در تشخیص مشکل کمک کننده خواهد بود.
این گروه با بیش از ۱۰ سال ارائه این خدمات به دانشجویان، بسیار خوشحال خواهد شد که بتواند در کاهش استرس دانشجویان عزیز، قدمی برداشته باشد و معتقدیم که این استرس، عامل مشکلات متعدد روانی_اجتماعی برای تعدادی از دانشجویان شده است و پیشگیری می تواند کمک کننده باشد؛ بویژه افسوس ما وقتی بیشتر می شود که می بینیم، این نقص در روش مطالعه، آینده این عزیزان را تغییر می دهد و عمری افسوس را با خود به همراه می آورد.




یکی از رازهای مهم طراحی روش صحیح مطالعه، خودآگاهی در خصوص ویژگیهای فردی و شخصیتی است. بحث ارتباط نحوه مطالعه صحیح در تطبیق با این ویژگیهای شخصیتی بویژه الگوی سرشتی فرد، بحث تخصصی و بسیار جذابی است که انشالله توسط اساتید گروه آموزشی سامیت، ارائه خواهد شد. کتاب زیر از اساتید گروه، شما را تاحدی با این مبحث بسیار مهم آشنا می کند.👇


ادامه پاسخ به سوال ۱- باید به یاد داشت که روش درس خواندن، می تواند نوعی از زندگی کردن بر اساس ویژگیهای فردی و شخصیتی باشد، به همین خاطر شخصا معتقدم که تغییر آن نوعی Self Awarness است، شاید به همین خاطر است که فرد ممکن است علی رغم تلاش بسیار زیاد، نتواند علت گیر افتادن خود در محدوده ی نمره ای را متوجه شود. یعنی اگر همه امتحانات قبلی خود را بررسی کند(مثل کنکور، علوم پایه، پرانترنی، دستیاری و...) متوجه می شود که در همه اینها در محدوده ای از نمره مثلا ۷۰ درصد یا ۸۰ درصد گیر افتاده و همواره همین نمره را بدست آورده است؛ در واقع به نوعی به مسئله بینش ندارد؛ و باز می شود حدس زد که این اتفاق مجدد برای ایشان تکرار خواهد شد، اگرچه خودش فکر می کند که ای بار فرق می کند ولی در حقیقت فرقی وجود ندارد. برای این رزیدنت هم همینطور بود، فردی که یکی از مهمترین ویژگیهای فردیش، وصل کردن نقاط جدا از هم به یکدیگر است، و گویی هنرش داستان نویسی برای شخصیتهای یک قصه است و یا تنیدن نخها به هم برای ساختن یک لباس زیباست و عمری از این مهارت استفاده کرده و سود و لذت برده است، حال در جاهایی که این امکان برایش میسر نیست، دچار خطا می شود، منتها این بار، این نقطه قوت دردسر ساز می شود، چراکه المانتهای آشنا وجود ندارد و لذا مشخص نیست که باید این آستین دوخته شده را به کجای تنه این لباس بدوزد، استرسها شروع می شود ولی ویژگی فردی کار خودش را می کند، او حتما و باید این آستین را به جایی وصل کند تا ارتباطات برقرار شود و لذا خیال پردازی تداعی گر شروع می شود، از سویی ذهن با اینکار به آرامش می رسد و از سویی خطا را بدون بینش تکرار می کند؛ به همین خاطر است که کار درست، نادرست انجام می شود ولی اصل کار که دوزندگی است، به نظر رزیدنت انجام شده است. حال راه حل از بین بردن این نقطه قوت نیست، راه حل ساختن هرچه بیشتر المانتهای آشنا و افزایش این خودآگاهی است. به همین خاطر است که جداول که چون لباسی تکه تکه شده بدون المانتهای ارتباطی هستند، می تواند چالش بزرگی برای ایشان باشند، چرا که در آزمون نمی تواند ارتباطات و جای صحیح آنها را به یاد بیاورد و لذا ممکن است جای آستین ها و شلوار و یقه و ... اشتباه به یاد بیاید؛ چراکه اطلاعات بصورت دوخته شده و یکپارچه پردازش نشده اند.


پاسخ به سوال۱- در تحلیل سوالهایی که ایشان غلط زده بود، نکته مهم نحوه پردازش ذهنی در هنگام پاسخ دادن او به این سوالات بود، از ایشان خواسته شد که نحوه تحلیلشان را در هنگام پاسخ دادن به سوالات بیان کنند؛ گویی در سر جلسه است و در حال گفتگو با خود و بصورت بلند است(این روش بسیار کمک کننده است)، در این هنگام خطای "تداعی" بسیار بارز بود، او در پاسخ به سوالاتی که به خوبی یادش نمی آمد از روش تداعی کمک می گرفت و سعی می کرد که جواب سوال را در یک واقعه مشابه در بالین و یا در فصول دیگر کتاب که مطلب مشابه داشتند به یاد بیاورد. این تداعی گری که با نام association از آن یاد میکنیم از یک سو نقطه برنده ایشان بود و از سوی دیگر نقطه ضعف ایشان، ایشان بهترین نتایج را وقتی می گرفت که می توانست ارتباطات خوب بین قسمتهای مختلف یک فصل ایجاد کند و هرگاه نمی توانست ارتباطات را ایجاد کند، یا مجبور میشد که ارتباطات با خاطرات و صحنه های مبهم بالین برقرار کند و یا با فصول مشابه و یا در مواردی مثل جداول که نکات بصورت قطاری و بی ارتباط پشت سرهم قرار می گرفت، دچار بلاک در تفکر می شد و گاه حتی از خیال پردازی بی ریشه و دلیل برای پر کردن این گپ کمک می گرفت؛ راز حل این مشکل در ایجاد تداعی های صحیح تر است. لذا پیشنهاد شد که فصول به هم مرتبط و به عبارتی با association پشت سرهم خوانده شود؛ مثلا فصل ۳،۴،۶ و۳۰ را در هر دور پشت سرهم بخواند تا کمترین گپ بین موارد مرتبط باشد تا کمترین فرصت به خیال پردازی ذهن داده شود؛ ذهن داستان سرایی که از یک سو نقطه قوت او بود و از سویی دیگر همین موضوع نقطه ضعف او بود؛ و در ضمن توصیه شد که جداول را که مهمترین نقطه ضعف ذهن داستان سراست را یک روز قبل از آزمون بخواند، چراکه احتمال حفظ کردن و پیدا کردن تداعی در آنها برای به خاطر سپاری،کم بود؛ پذیرش نقاط ضعف غیرقابل تغییر، بسیار در درک توانایی ها و ضعفها و برنامه ریزی صحیح کمک کننده اند. نکات ظریف دیگر در مدیریت این خطا که با ایشان مورد بحث و برنامه ریزی قرار گرفت را در آینده ارائه خواهیم کرد.
دکتر روح الله صدیق


سوال۱- رزیدنتی بود که در امتحان پربورد با نمره ۱۱۸ مشاوره میخواست، و سوالش این بود که با تمام تلاشی که انجام میدهد و تعداد دور بالا و خلاصه نویسی، در حدود همین نمره گیر کرده و تلاشهایش باعث بهبود نتیجه او نمی شود و در چند امتحان اخیر نمرات مشابه بدست آورده است. هدف او نمره بالای ۱۲۵ بود تا بتواند در آزمون بورد جزو رتبه های برتر باشد. در تحلیل چند ساعته سوالهای غلط زده او، خطای association مشاهده شد که با برنامه ریزی برای حل آن، در آزمون آزمایشی بعدی توانست تا نمره ۱۲۶ خودش را ارتقا دهد. در فایل زیر که به زودی گذاشته می شود، دکتر روح الله صدیق، در خصوص نحوه تحلیل غلطهای آزمون ایشان و راه حل پیشنهادی صحبت خواهد کرد.
#روش_صحیح_مطالعه، سبکی از زندگی و خودشناسی است.






پاسخ دهندگان به سوالات:
دکتر امیرعباس کشاورز اخلاقی- فلوشیپ رواندرمانی
دکتر روح الله صدیق- نفر اول بورد روانپزشکی ۱۳۹۱
دکتر بهنام شریعتی- نفر اول بورد روانپزشکی ۱۳۹۲
دکتر محمدرضا شالبافان- نفر اول بورد روانپزشکی ۱۳۹۳

20 last posts shown.

316

subscribers
Channel statistics