(۵)
میتوان این شعر را نیز تا چند سطر دیگر ادامه داد اما همین دو سطر به تنهایی یک شعر تمام عیار است؛ یک آغاز و یک پایان توفانی در محدودترین ظرف کلام.
نمونهای دیگر از شعر اسکندری، شعر «دلواپس دل خویشم» است. شاعر در دو سطر آغازین آنچه را باید گفته است و ادامهی شعر بیدلیل به نظر میرسد:
«دلواپس دل خویشم
در مصاف رویایت
در این اتاق عنکبوتی دلتنگ
امشب
چگونه یاد تو را تاب آورم
ای نام تو ناگفتنی
در بالاپوش گیسوان هفتادرنگت.» دستم ستارهی دریاییست، ص۲۸.
غایت توصیف در شعر اسکندری، تشریح ناتورالیستی جهان پیرامون یا خلق آمبیانسهای خنثی نیست. برعکس، او توصیف را در راستای رسیدن به هدفی معناشناسانه به کار میگیرد و کلیت شعرها نشان میدهد که ناظر نه در مقام بیننده و راوی بیطرف که به عنوان گویندهای موثر در سوژه حضور دارد:
«فیروزهها از زورق نگاه تو میریزند
بر بیتفاوتی آب و به آرامی
مرجانها
در ژرفنای بستر دریا
اتاق خواب تو را از نور
آماده میکنند
آه ای عروس غرقهگشته در .امواج دوردست!
دستم ستارهی دریاییست.» همان، ۲۱.
.............................................................
۱. سعید اسکندری، دستم ستارهی دریاییست انتشارات آهنگ دیگر، چاپ اول، تهران، ۱۳۸۹.
۲. ٬ بیگاه۱، کتابچهی تخصصی شعر، زیر نظر سعید اسکندری، نشر خوزان، چاپ اول، اهواز، ۱۳۹۶.
۳. ٬ آزما (ماهنامهی فرهنگی، اجتماعی و سیاسی)، شمارهی۸۴، تهران، دیماه ۱۳۹۰.
۴. احمد شاملو، مدایح بیصله، نشر آرش، چاپ اول، استکهلم، ۱۳۷۱.
#محسن_توحیدیان #نوشتا #نقد_شعر_سعید_اسکندری
#بیگاه #بخش۵
میتوان این شعر را نیز تا چند سطر دیگر ادامه داد اما همین دو سطر به تنهایی یک شعر تمام عیار است؛ یک آغاز و یک پایان توفانی در محدودترین ظرف کلام.
نمونهای دیگر از شعر اسکندری، شعر «دلواپس دل خویشم» است. شاعر در دو سطر آغازین آنچه را باید گفته است و ادامهی شعر بیدلیل به نظر میرسد:
«دلواپس دل خویشم
در مصاف رویایت
در این اتاق عنکبوتی دلتنگ
امشب
چگونه یاد تو را تاب آورم
ای نام تو ناگفتنی
در بالاپوش گیسوان هفتادرنگت.» دستم ستارهی دریاییست، ص۲۸.
غایت توصیف در شعر اسکندری، تشریح ناتورالیستی جهان پیرامون یا خلق آمبیانسهای خنثی نیست. برعکس، او توصیف را در راستای رسیدن به هدفی معناشناسانه به کار میگیرد و کلیت شعرها نشان میدهد که ناظر نه در مقام بیننده و راوی بیطرف که به عنوان گویندهای موثر در سوژه حضور دارد:
«فیروزهها از زورق نگاه تو میریزند
بر بیتفاوتی آب و به آرامی
مرجانها
در ژرفنای بستر دریا
اتاق خواب تو را از نور
آماده میکنند
آه ای عروس غرقهگشته در .امواج دوردست!
دستم ستارهی دریاییست.» همان، ۲۱.
.............................................................
۱. سعید اسکندری، دستم ستارهی دریاییست انتشارات آهنگ دیگر، چاپ اول، تهران، ۱۳۸۹.
۲. ٬ بیگاه۱، کتابچهی تخصصی شعر، زیر نظر سعید اسکندری، نشر خوزان، چاپ اول، اهواز، ۱۳۹۶.
۳. ٬ آزما (ماهنامهی فرهنگی، اجتماعی و سیاسی)، شمارهی۸۴، تهران، دیماه ۱۳۹۰.
۴. احمد شاملو، مدایح بیصله، نشر آرش، چاپ اول، استکهلم، ۱۳۷۱.
#محسن_توحیدیان #نوشتا #نقد_شعر_سعید_اسکندری
#بیگاه #بخش۵