چگونه روزنامهها را در دنیای امروز زنده نگه داریم
بخش هایی از مطلب محمد زرین که در روزنامه ی دنیای اقتصاد منتشر شده است
صنعت روزنامهنگاری نیاز به تعریف جدید و فراتر از یک رسانه دارد. مخاطبان به «روزنامه» نیاز ندارند، آنها به «محتوا» و مفهوم عام آن نیاز دارند. باید دانست که نام این صنعت دیگر روزنامهنگاری نیست، بلکه صنعت «تولید محتوا» است و کسانی که این نیاز و این تعریف جدید را عمیقا و به درستی درک نکنند، سرنوشتی جز نابودی نخواهند داشت؛ همانند بسیاری از شرکتها و برندهای بزرگ دنیا که در صنایع مختلف متوجه اصل نیاز و تغییر فرم پاسخگویی به آن نیاز نشدند و بر همان فرم و شکل سابق اصرار ورزیدند و نهایتا از صحنه روزگار محو شدند.
بر این اساس، لازم است تعریف دقیق و اصلاح شدهای از «محتوا» داشته باشیم که با شرایط امروز (و هر زمان دیگر) ارتباطی عمیق و راهگشا داشته باشد. محتوا در اساسیترین تقسیمبندی به چهار فرم متن (Text)، تصویر (Image)، صدا(Audio) و ویدئو (Video) تقسیم میشود. این تقسیمبندی بدیهی و آشنا اگرچه بسیار ساده و ابتدایی به نظر میرسد، اما پایه و اساس رشد و توسعه کسبوکارهای بزرگ دوران معاصر و به همین نسبت نابودی بسیاری دیگر شده است. با ظهور ابزار و تکنولوژیهای عصر حاضر، به هم پیوستگی رسانههای گروهی و خبری امری قطعی و واضح شده و دیگر به همین سادگی نمیتوان رسانههایی که یک یا ترکیبی از انواع محتوای ذکرشده را انتقال میدهند از هم تفکیک کرد.
زنجیره ارزش
زنجیره ارزش در هر سازمان، به معنی زنجیرهای از تمام فعالیتهایی است که منجر به خلق ارزش برای مشتری میشود. در واقع زنجیره ارزش حاوی فعالیتهای اصلی و مستقیمی است که منجر به تولید محتوا و ارائه ارزش پیشنهادی ناشی از محتوا به مخاطب میشود. بر این اساس، تحریریه روزنامه، «خط تولید اصلی محتوا» خواهد بود که محتواهایی با فرمهای مختلف را تهیه، طراحی، بستهبندی و آماده نمایش و انتشار در رسانههای مختلف میکند. به این معنی که تا پیش از این، خبرنگاران و اعضای تحریریه با توجه به ابعاد و فرم صفحات کاغذی روزنامه، نوع صفحهبندی، تعداد کلمات مورد نیاز و مشخصاتی از این دست، خبر یا محتوایی را فقط بهصورت متن و عکس تهیه میکردند اما در روزنامههای عصر دیجیتال، همین تحریریه باید برای قالبهای متفاوتی مثل صفحات فیزیکی روزنامه، وبسایت و شبکههای اجتماعی متعدد و مختلف، برنامهها و اپلیکیشنهای گوناگون و... محتوا تولید کند. این محتوا هم در فرم ظاهری و هم در معنی درونی، باید مختص همان رسانه تولید و طراحی شود.
بنابراین مهارتها و تواناییهای روزنامه نگاران این عصر، فراتر از مهارتهای سنتی و مرسوم روزنامهنگاری و اندکی مهارت تایپ در نرمافزارهایی مثل word، باید به دایرهای بسیار فراتر اعم از شناخت رسانههای جدید و کارکرد و اثر آنها، تولید و انتشار محتوای دیجیتال، آشنایی با فرم و شکل محتوا در هر یک از رسانهها و مواردی از این دست ارتقا پیدا کند
مدل درآمدی روزنامهها در عصر دیجیتال
در مدل درآمدی روزنامههای سنتی، فروش روزنامه و ارائه خدمات آگهیهای تبلیغاتی مهمترین کانالهای کسب درآمد بودند. در واقع دلیل تمایل به تبلیغ در روزنامهها توسط برندها و سازمانهای اقتصادی و شرکتهای تجاری، بهعنوان یک رسانه فراگیر عمومی و همچنین یک رسانه تبلیغاتی که مخاطبان گستردهای دارد، دسترسی به مخاطبان از این طریق با توجه به ویژگیهای متفاوت و خاص آن نسبت به دیگر رسانههای گروهی مثل رادیو و تلویزیون، بیلبوردهای شهری و سایر اقلام تبلیغاتی بوده و هست.
حال که توجه به روزنامهها بهعنوان یک رسانه خبررسان در میان خوانندگان کم شده است، هم مدل درآمدی مبتنی بر فروش کارکرد خود را از دست داده و هم جذب آگهیهای تبلیغاتی بهعنوان محل درآمدی مهم - بهدلیل کمرغبت شدن شرکتهای آگهیدهنده - مورد تهدید قرار گرفته است. بنابراین در بازآفرینی زنجیره ارزش روزنامهها و طراحی مجدد مدل کسبوکار، تدوین جریانهای ایجادکننده درآمد قطعا دچار تحول بزرگی شده و سیاستهای حمایتی مقطعی دولت و راهکارهای واکنشی و منفعلانه روزنامهها، تنها مسکنی برای رفع گرفتاریهای مالی روزمره است. درک عمیق تغییرات اتفاق افتاده در بازار و رفتار مصرفکننده روزنامه (اعم از دولت و حاکمیت، خوانندگان و آگهیدهندگان) با نگاهی به موضوعات ذکر شده در این مقاله، نقطه ابتدایی و اصلی پیدا کردن راههای خلاقانه برای زنده ماندن روزنامهها در عصر دیجیتال خواهد بود.
@JournalistsClub