ینی این خاله م حق خاله ایشو برام تموم کرده
وقتی خیلی بچه بودم کلا میومد خونه مون منو نگه میداشت ، شبایی که تب میکردم و مامانمم تنها بود میومد پیشم... وقتی بزرگتر شدم کلی لباسای جینگولی برام میخرید وقتی دانشجو شدم بارها و بارها میگفت خودم میرسونمت دانشگاه و ایییین همه راهو تا خوابگاه رانندگی میکرد بعدم میگف وسایلتو بذار و میرفتیم دریا و بهترین رستورانا ... هر وقت تابستونا دلمون میگرفت من و محدثه و بچا رو میریخت تو ماشینش و میبرد دور دور !
حالا من چی؟!
تنها کارم این بود که چند ماه پیش براش یه دسته نرگس نوبرانه خریدم بردم اداره ش رفته بود ماموریت ضایع شدم نرگسارم دادم به مامانم گفتم واسه خودت خریدم 🙄💙 [ البته خاله خودش زنگ زد گفت بده مامانت ]
خلاصه که باید برا تولدش یه چی بدوزم یا بخرم ولی نمیدونم چی !!!
وقتی خیلی بچه بودم کلا میومد خونه مون منو نگه میداشت ، شبایی که تب میکردم و مامانمم تنها بود میومد پیشم... وقتی بزرگتر شدم کلی لباسای جینگولی برام میخرید وقتی دانشجو شدم بارها و بارها میگفت خودم میرسونمت دانشگاه و ایییین همه راهو تا خوابگاه رانندگی میکرد بعدم میگف وسایلتو بذار و میرفتیم دریا و بهترین رستورانا ... هر وقت تابستونا دلمون میگرفت من و محدثه و بچا رو میریخت تو ماشینش و میبرد دور دور !
حالا من چی؟!
تنها کارم این بود که چند ماه پیش براش یه دسته نرگس نوبرانه خریدم بردم اداره ش رفته بود ماموریت ضایع شدم نرگسارم دادم به مامانم گفتم واسه خودت خریدم 🙄💙 [ البته خاله خودش زنگ زد گفت بده مامانت ]
خلاصه که باید برا تولدش یه چی بدوزم یا بخرم ولی نمیدونم چی !!!