🖍 ارسالی از #ساینا
سلام من ساینام ۱۸ سالمه من ی دختر شر شیطون تخس مغرور بودم من با خیلیا بودم از اون اقا مومنه بگیر تا اون اقا پسر لاشی من با هر پسری ک رابطه داشتم طولانی ترینش یک ماه بود ولی خودمو وابسته نمیکردم بهشون اول فروردین بود ک ی پسری ب من شماره داد اولش نمیخواستم ازش بگیرم چون خوشم نیومده بود ازش تو یک ماه وابسته من شده بود ولی من هیچ حسی نسبت ب اون نداشتم خیلی کارا واسم کرد خاک تو سر من ک دل اون پسرا شکستم روز اخری ک باهاش دعوام شد و کات کردم بهم گفت ارزوم خوشبختیته ولی مطمئن باش ک یکیم پیدا میشه ک دل تو را بشکنه برو ب سلامت چیزی نگفتم دیگه ولی آه اون منو بدبخت کرد بعد اون با ی پسری ب اسم علی رل زدم منو وابسته خودش کرد همه کاری واسش کردم اما اون ب من خیانت کرد رفت با دوست خودم ساناز رل زد من میدونستم اینا باهم رل زدن اما حرفی نزدم چون نمیخواستم عشقمو از دست بدم تا اینکه علی ی روز پی ام داد نمیخوام باهات باشم خدافظ هرچی زنگش میزدم جوابمو نمیداد روانی شده بودم همش قرص قلب دردو اعصاب میخوردم
یه هفته بعدش با دوستم ساناز اومد دم در خونمون 😔کارت عروسیشونا واسم اورده بود اونجا بود ک نابود شدم شب عروسیش نمیخواستم برم قلبم اتیش گرفته بود همش گریه میکردم تا اینکه نظرم عوض شد تیپ زدمو رفتم عروسیش پام توان اینکه از پله ها برم بالا رو نداشت دو سه باری خوردم زمین ولی پاشدمو رفتم تو مجلس اونجا خیلی جلو خودمو گرفته بودم ک گریه نکنم جلوی ساناز و علی همش میخندیدم ولی از درون داغون بودم هردوتاشون اومدن سر میزی ک من نشسته بودم باهم مشروب خوردیم و سیگار کشیدیم هه ببین من دختری بودم ک لب ب مشروب نزده بودم از بوی سیگار بدم میومد ولی اخر سیگاری شدم گفتم من میخوام همه سلامتیارو بگم قبول کردن گفتم پیک اولو بزنیم ب سلامتی رفیقی ک میدونست چقدر عشقمو دوست دارم ولی ازم گرفتش پیک دومم بزنیم سلامتی اون دختر پسرایی ک براعشقشون همه کاری میکنن ک ب عشقشون برس پیک سومم بزنیم بسلامتی اون نامردی ک الان روب روم نشسته و بهم خیانت کرد گلوما بغض گرفته بود نتونستم ادامه بدم فقط پیک چهارمو ریختم زمین و اومدم بیرون از تو باغ
وقتی اومدم بیرون هق هق تو ماشین داشتم گریه میکردم یاد حرفی افتادم ک اون پسره بهم زد دلشو شکستم یکیم پیدا شد ک دل منو شکست الان دیگه اون دختر مغرور تخس شیطون تبدیل شده به ی دختر بی اعصاب ک اگه قرص ارام بخش و اعصاب نخوره روانی میشه کارم شده همش گریه و اهنگ غمگین گوش دادن .😪
اهای پسرا اون دختری ک شب نمیتونه بیاد بیرون با اون دختری ک تا زنگش بزنی بگه منتظرتم بیا دنبالم خیلی فرق داره اون دختری ک عشقشو از روی ماشین مدل بالا و پول انتخاب میکنه و تا با یه ماشین مدل پاین بری دنبالش میگه من بیرون نمیام کار دارم خیلی فرق میکنه
دخترا اون پسری ک همش بهت گیر میده دعوا و بحث میکنه باهات نگو حساسه نگو شکاکه اون پسر واقعا عاشقته ک بهت این گیرارو میده اگه دوست نداشته باشه خیلی راحت میتونه وقتی بهش میگی میخوام موهامو بیرون بزارم خیلی راحت بگه هرجور راحتی یعنی اصلا واسش مهم نیستی هیچ وقت دل کسیا نشکونید چون یکم میاد دل شمارو میشکنه ببخشید سرتونا درد اوردم خدافظ
🗣 @harfbezaan
سلام من ساینام ۱۸ سالمه من ی دختر شر شیطون تخس مغرور بودم من با خیلیا بودم از اون اقا مومنه بگیر تا اون اقا پسر لاشی من با هر پسری ک رابطه داشتم طولانی ترینش یک ماه بود ولی خودمو وابسته نمیکردم بهشون اول فروردین بود ک ی پسری ب من شماره داد اولش نمیخواستم ازش بگیرم چون خوشم نیومده بود ازش تو یک ماه وابسته من شده بود ولی من هیچ حسی نسبت ب اون نداشتم خیلی کارا واسم کرد خاک تو سر من ک دل اون پسرا شکستم روز اخری ک باهاش دعوام شد و کات کردم بهم گفت ارزوم خوشبختیته ولی مطمئن باش ک یکیم پیدا میشه ک دل تو را بشکنه برو ب سلامت چیزی نگفتم دیگه ولی آه اون منو بدبخت کرد بعد اون با ی پسری ب اسم علی رل زدم منو وابسته خودش کرد همه کاری واسش کردم اما اون ب من خیانت کرد رفت با دوست خودم ساناز رل زد من میدونستم اینا باهم رل زدن اما حرفی نزدم چون نمیخواستم عشقمو از دست بدم تا اینکه علی ی روز پی ام داد نمیخوام باهات باشم خدافظ هرچی زنگش میزدم جوابمو نمیداد روانی شده بودم همش قرص قلب دردو اعصاب میخوردم
یه هفته بعدش با دوستم ساناز اومد دم در خونمون 😔کارت عروسیشونا واسم اورده بود اونجا بود ک نابود شدم شب عروسیش نمیخواستم برم قلبم اتیش گرفته بود همش گریه میکردم تا اینکه نظرم عوض شد تیپ زدمو رفتم عروسیش پام توان اینکه از پله ها برم بالا رو نداشت دو سه باری خوردم زمین ولی پاشدمو رفتم تو مجلس اونجا خیلی جلو خودمو گرفته بودم ک گریه نکنم جلوی ساناز و علی همش میخندیدم ولی از درون داغون بودم هردوتاشون اومدن سر میزی ک من نشسته بودم باهم مشروب خوردیم و سیگار کشیدیم هه ببین من دختری بودم ک لب ب مشروب نزده بودم از بوی سیگار بدم میومد ولی اخر سیگاری شدم گفتم من میخوام همه سلامتیارو بگم قبول کردن گفتم پیک اولو بزنیم ب سلامتی رفیقی ک میدونست چقدر عشقمو دوست دارم ولی ازم گرفتش پیک دومم بزنیم سلامتی اون دختر پسرایی ک براعشقشون همه کاری میکنن ک ب عشقشون برس پیک سومم بزنیم بسلامتی اون نامردی ک الان روب روم نشسته و بهم خیانت کرد گلوما بغض گرفته بود نتونستم ادامه بدم فقط پیک چهارمو ریختم زمین و اومدم بیرون از تو باغ
وقتی اومدم بیرون هق هق تو ماشین داشتم گریه میکردم یاد حرفی افتادم ک اون پسره بهم زد دلشو شکستم یکیم پیدا شد ک دل منو شکست الان دیگه اون دختر مغرور تخس شیطون تبدیل شده به ی دختر بی اعصاب ک اگه قرص ارام بخش و اعصاب نخوره روانی میشه کارم شده همش گریه و اهنگ غمگین گوش دادن .😪
اهای پسرا اون دختری ک شب نمیتونه بیاد بیرون با اون دختری ک تا زنگش بزنی بگه منتظرتم بیا دنبالم خیلی فرق داره اون دختری ک عشقشو از روی ماشین مدل بالا و پول انتخاب میکنه و تا با یه ماشین مدل پاین بری دنبالش میگه من بیرون نمیام کار دارم خیلی فرق میکنه
دخترا اون پسری ک همش بهت گیر میده دعوا و بحث میکنه باهات نگو حساسه نگو شکاکه اون پسر واقعا عاشقته ک بهت این گیرارو میده اگه دوست نداشته باشه خیلی راحت میتونه وقتی بهش میگی میخوام موهامو بیرون بزارم خیلی راحت بگه هرجور راحتی یعنی اصلا واسش مهم نیستی هیچ وقت دل کسیا نشکونید چون یکم میاد دل شمارو میشکنه ببخشید سرتونا درد اوردم خدافظ
🗣 @harfbezaan