موهاتو تو چنگت گرفتی و به دیوار زل زدی.همه بعد جدا شدن اینطوری میشدن؟به رفیقت زنگ میزنی تا باهم به مهمونی برید.شاید خشم و غمتو میخوای اینطوری خالی کنی.
نیم ساعت بعد رفیقت دم درتون بود.
کلیداتو از رو اپن ورداشتی+مامان من با دوستم میرم بیرون شاید دیر بیام نگران نشو.
بدون اینکه جوابش بشنوی از خونه بیرون زدی و سوار ماشین شدی-چطوری پسر؟میبینم که از خونه دل کندی.
کلافه به سمتش چرخیدی+راه بیفت مومن چرت و پرت نگو.
خندید و به راه افتاد.
رسیدید و پیاده شدید.وارد که شدی میتونستی بوی الکل و سیگار حس کنی.
خب مثل اینکه جای خوبی بود برای تخلیه خودت.
سریع سمت میز الکل رفتی و یه چنتا شات زدی.بدون توجه به دور و برت یکی از شیشه هارو ورداشتی و یه گوشه رو مبل نشستی.
انقدر خوردی که حتی اسمتم یادت نمیومد.
شیشه رو ، رو زمین گذاشتی و از خونه بیرون اومدی و رفتی تو حیاط.
گوشیت درآوردی و بهش زنگ زدی ، جواب داد-
هی مگه بهت نگفتم دیگه بهم زنگ نزن؟دستی به صورتت کشیدی+
گوش کن؛حالا برو همه جا به همه بگو که من بهت بد کردم ، هی بگو فلانی درحقم بدی کرد ، ببین من که خودم خوب میدونم خودتم خوب میدونی کی راست میگه کی دروغ!چند ماه گذشته ولی من هنوز یه شب خواب خوش به چشمام ندیدم.حالا هم فقط بهت زنگ زدم که بگم کارایی که کردی و میکنیُ زمونه بهت نشون میده!بخدا زمونه بهت میفهمونه کی دنبال خودت بود...با صدای بوق فهمیدی قطع کرده.کلافه گوشی تو جیبت گذاشتی و داد زدی+لعنت بهت که انقدر نامردی!
-𝖥𝗈𝗋
@imnoaah