🔥 ما همانند مردگان متحرک زندگی میکنیم 🔥
👈 اعتراضات نشان داد مرده متحرک نیستیم!
@kheradgan
✅ دلیل نارضایتی اکثر مردم ایران فقط به دلیل مسائل اقتصادی نیست بلکه شاید مسائل فرهنگی و اجتماعی نقش بیشتری دارند. گویی بخش زیادی از مردم به این نتیجه رسیدند که هم مشکلات اقتصادی و هم مشکلات اجتماعی ریشه سیاسی دارند و صرفا تغییر ساختار سیاسی است که باعث حل مشکلات میشود. نارضایتی صرفا متعلق به قشر کم در آمد و فقیر جامعه نبود و نیست و اقشار مختلف در ایران ناراضی هستند.
تصور کنید زندگی یک جوان در تهران را که اتفاقا شاغل است و حقوق متوسط دریافت می کند:
روزانه بین سه تا چهار ساعت در ترافیک یا فشارهای سرسام آور مترو و... عمرش تلف میشود که شاید مردم بسیاری از کشورهای دیگر حاضر نباشند یک ساعت از زندگی خود را در این شرایط تهران باشند.
آلودگی هوا لطمههای فراوانی به او میزند و باعث بیماریهای فراوانی میشود.
وقتی به پزشک به دلیل بیماریهای گوناگون (نظیر مشکلات گوارشی که این روزها شایع شده است) مراجعه میکند در صفهای طولانی گیر میکند و گویی مسئولین درمانگاه یا بیمارستان برای او ارزشی قائل نیستند. در نهایت هم پس از سه تا چهار ساعت که کارش به طول کشیده است، هزینههای سرسام آور داروها را پرداخت میکند (هرچند برای پرداخت آنها مشکلی مالی ندارد). جالب آنکه به دلیل آنکه پزشک تشخیص درست نداده و یا درمان کامل نشده است نیاز پیدا میکند چندین و چند بار با این شرایط به پزشکهای مختلف مراجعه کند.
شرایط برای تفریح سالم اندک است و اگر هم شرایطی مثلا برای سفر پیش بیاید باز هم به دلیل شلوغی و گرانی دچار مشکل میشود. بگذریم از تفریحاتی که غیر قانونی محسوب میشوند و به دلیل چنین تفریحاتی ممکن است شلاق بخورد و یا زندانی شود!
نیازهای اولیه انسانی برای او گاهی تبدیل به آرزو می شود! برای برطرف کردن نیازهای عاطفی و جنسی اش دچار مشکلات فراوان است و تهیه مسکن کاری بسیار دشوار و حتی نشدنی می باشد.
برای خرید کالا و پوشاک مناسب همواره باید دقت داشته باشد که جنس قلابی نباشد، اکثر اجناس قابل اعتماد نیستند و شاهد آن هستیم که اجناس بد کیفیت با نام جنس با کیفیت و با قیمت بالا عرضه می شوند!
حتی این جوان نمیتواند برای بزرگداشت کوروش بزرگ در هفتم آبان ماه به پاسارگاد برود و مامورین امنیتی او را دستگیر میکنند و از او عکس میگیرند! نمیتواند فعالیتهای فرهنگی و هنری دلخواه را آزادانه انجام دهد. علاوه بر اینکه بودجهای به جوانان پر شور و با علاقه برای انجام چنین فعالیتهایی اختصاص پیدا نمیکند، گاه با آنها برخورد امنیتی میشود و احضار یا بازداشت میشوند.
این جوان برای استفاده از سایتها و شبکههای اجتماعی گوناگون نظیر فیس بوک و یوتیوب که بیشترین مخاطبان بین المللی را دارند مجبور است با هزار دردسر فیلتر شکن پیدا کند و... با این حال رسانهای که خود را ملی می داند تنها رسانهای است که به صورت رایگان در اختیار ایرانیان قرار می گیرد، برنامههای کسل کننده، تکراری و اعصاب خورد کن پخش میکند.
این جوان که به قول عموم مردم مشکل خاصی ندارد با این شرایط اسف بار زندگی می کند! کار دارد، خانواده دارد، تلاش می کند برای بهبود اوضاع خود و... اما به هیچ وجه از زندگی خود راضی نیست و این نحوه زندگی بیشتر شبیه به مرده متحرک است.
حال تصور کنید فقیران و بیخانمانها چگونه زندگی میکنند! بی کارها چه میکشند و بازنشستگان پس از سالها کار و فعالیت وقتی میبینند با این شرایط اسفناک باید زندگی کنند چه حالی می شوند؟!
وقتی ریشه این مشکلات را بررسی می کنیم، متوجه میشویم به دلیل فسادهای مدیریتی فراوان چنین شرایطی رخ داده است. مدیرانی که دغدغه آنها چیز دیگری است و وقتی خبر اختلاسهای بزرگ به مردم میرسد، باعث خشم مردم میشود. اما سوال آنجاست که چرا چنین مدیران فاسدی در بسیاری از نهادهای رسمی وجود دارند و حفظ می شوند؟ هر مدیر جدید فاسد تر از مدیر قبلی! اینجاست که مواضع تند آنها برای حفظ ساختار سیاسی کنونی را مشاهده میکنیم. یعنی به دلیل آنکه این ساختار باید باقی بماند، مجبور هستند افراد فاسد که در حفظ و بقای آن استعداد خوبی از خود نشان داده اند، باقی نگه دارند و به همین دلیل است که باید پذیرفت چنین ساختاری فساد آور است و باعث مشکلات مردم.
طبیعی است که هر انسانی در این شرایط اعتراض کند و از شرایط موجود خشمگین شود. اعتراضات اخیر نشان داد که ما انسان هستیم و زنده هستیم. با آنکه شبیه مردگان متحرک زندگی می کنیم اما مرده متحرک نیستیم و برای انسان ماندن و زنده بودن تلاش میکنیم.
@kheradgan
شاید بزرگترین دستاورد اعتراضات اخیر حتی اگر به صورت کامل سرکوب شده باشد (که نشده است)، این باشد که نشان داد ما مرده متحرک نیستیم!
👈 اعتراضات نشان داد مرده متحرک نیستیم!
@kheradgan
✅ دلیل نارضایتی اکثر مردم ایران فقط به دلیل مسائل اقتصادی نیست بلکه شاید مسائل فرهنگی و اجتماعی نقش بیشتری دارند. گویی بخش زیادی از مردم به این نتیجه رسیدند که هم مشکلات اقتصادی و هم مشکلات اجتماعی ریشه سیاسی دارند و صرفا تغییر ساختار سیاسی است که باعث حل مشکلات میشود. نارضایتی صرفا متعلق به قشر کم در آمد و فقیر جامعه نبود و نیست و اقشار مختلف در ایران ناراضی هستند.
تصور کنید زندگی یک جوان در تهران را که اتفاقا شاغل است و حقوق متوسط دریافت می کند:
روزانه بین سه تا چهار ساعت در ترافیک یا فشارهای سرسام آور مترو و... عمرش تلف میشود که شاید مردم بسیاری از کشورهای دیگر حاضر نباشند یک ساعت از زندگی خود را در این شرایط تهران باشند.
آلودگی هوا لطمههای فراوانی به او میزند و باعث بیماریهای فراوانی میشود.
وقتی به پزشک به دلیل بیماریهای گوناگون (نظیر مشکلات گوارشی که این روزها شایع شده است) مراجعه میکند در صفهای طولانی گیر میکند و گویی مسئولین درمانگاه یا بیمارستان برای او ارزشی قائل نیستند. در نهایت هم پس از سه تا چهار ساعت که کارش به طول کشیده است، هزینههای سرسام آور داروها را پرداخت میکند (هرچند برای پرداخت آنها مشکلی مالی ندارد). جالب آنکه به دلیل آنکه پزشک تشخیص درست نداده و یا درمان کامل نشده است نیاز پیدا میکند چندین و چند بار با این شرایط به پزشکهای مختلف مراجعه کند.
شرایط برای تفریح سالم اندک است و اگر هم شرایطی مثلا برای سفر پیش بیاید باز هم به دلیل شلوغی و گرانی دچار مشکل میشود. بگذریم از تفریحاتی که غیر قانونی محسوب میشوند و به دلیل چنین تفریحاتی ممکن است شلاق بخورد و یا زندانی شود!
نیازهای اولیه انسانی برای او گاهی تبدیل به آرزو می شود! برای برطرف کردن نیازهای عاطفی و جنسی اش دچار مشکلات فراوان است و تهیه مسکن کاری بسیار دشوار و حتی نشدنی می باشد.
برای خرید کالا و پوشاک مناسب همواره باید دقت داشته باشد که جنس قلابی نباشد، اکثر اجناس قابل اعتماد نیستند و شاهد آن هستیم که اجناس بد کیفیت با نام جنس با کیفیت و با قیمت بالا عرضه می شوند!
حتی این جوان نمیتواند برای بزرگداشت کوروش بزرگ در هفتم آبان ماه به پاسارگاد برود و مامورین امنیتی او را دستگیر میکنند و از او عکس میگیرند! نمیتواند فعالیتهای فرهنگی و هنری دلخواه را آزادانه انجام دهد. علاوه بر اینکه بودجهای به جوانان پر شور و با علاقه برای انجام چنین فعالیتهایی اختصاص پیدا نمیکند، گاه با آنها برخورد امنیتی میشود و احضار یا بازداشت میشوند.
این جوان برای استفاده از سایتها و شبکههای اجتماعی گوناگون نظیر فیس بوک و یوتیوب که بیشترین مخاطبان بین المللی را دارند مجبور است با هزار دردسر فیلتر شکن پیدا کند و... با این حال رسانهای که خود را ملی می داند تنها رسانهای است که به صورت رایگان در اختیار ایرانیان قرار می گیرد، برنامههای کسل کننده، تکراری و اعصاب خورد کن پخش میکند.
این جوان که به قول عموم مردم مشکل خاصی ندارد با این شرایط اسف بار زندگی می کند! کار دارد، خانواده دارد، تلاش می کند برای بهبود اوضاع خود و... اما به هیچ وجه از زندگی خود راضی نیست و این نحوه زندگی بیشتر شبیه به مرده متحرک است.
حال تصور کنید فقیران و بیخانمانها چگونه زندگی میکنند! بی کارها چه میکشند و بازنشستگان پس از سالها کار و فعالیت وقتی میبینند با این شرایط اسفناک باید زندگی کنند چه حالی می شوند؟!
وقتی ریشه این مشکلات را بررسی می کنیم، متوجه میشویم به دلیل فسادهای مدیریتی فراوان چنین شرایطی رخ داده است. مدیرانی که دغدغه آنها چیز دیگری است و وقتی خبر اختلاسهای بزرگ به مردم میرسد، باعث خشم مردم میشود. اما سوال آنجاست که چرا چنین مدیران فاسدی در بسیاری از نهادهای رسمی وجود دارند و حفظ می شوند؟ هر مدیر جدید فاسد تر از مدیر قبلی! اینجاست که مواضع تند آنها برای حفظ ساختار سیاسی کنونی را مشاهده میکنیم. یعنی به دلیل آنکه این ساختار باید باقی بماند، مجبور هستند افراد فاسد که در حفظ و بقای آن استعداد خوبی از خود نشان داده اند، باقی نگه دارند و به همین دلیل است که باید پذیرفت چنین ساختاری فساد آور است و باعث مشکلات مردم.
طبیعی است که هر انسانی در این شرایط اعتراض کند و از شرایط موجود خشمگین شود. اعتراضات اخیر نشان داد که ما انسان هستیم و زنده هستیم. با آنکه شبیه مردگان متحرک زندگی می کنیم اما مرده متحرک نیستیم و برای انسان ماندن و زنده بودن تلاش میکنیم.
@kheradgan
شاید بزرگترین دستاورد اعتراضات اخیر حتی اگر به صورت کامل سرکوب شده باشد (که نشده است)، این باشد که نشان داد ما مرده متحرک نیستیم!