نمونهای از مصاحبههای معمول تلویزیون بعد از هرگونه تجمع، اعتراض، نقد، نُچ نُچ و حتی تکان دادن سر به نشانه تاسف:
@m_farshadmehr- گزارشگر: سلام لطفا نظرتون رو راجع به تجمعات چند روز اخیر بفرمایید.
نفر اول (با آرامش):
+ هیچی دیگه طبق معمول یک عده مزدور اجنبیِ ماهواره ببین اومدن توی خیابونا تا آبروی ما رو جلوی همسایهها ببرن. البته من خودم از بیست و سی پیگیر اخبار بودم، باور کنید اینا کلا دو سه نفر بیشتر نیستن، فقط خیابونا یه کم خلوته صداشون میپیچه. نگاه (ادای اکو در میآورد) یک اِک اِک اِک، دو اُ اُ اُ ...
نفر دوم:
+ بنده خودم فوق لیسانس دارم، دیشب تا صبح داشتیم ورق بازی میکردیم...، جان؟! آهان، دیشب تا صبح جلسه کاری داشتیم، صبح خوابیدیم، اینا قبل ظهر اومدن واسه اغتشاش نذاشتن بخوابیم. تو رو خدا رسیدگی کنید.
نفر سوم (با عصبانیت):
+ به نام خدا. ما پایین میکشیم؛ هرکی میخواد باشه باشه. ما پرچم ظلم و استکبار رو پایین میکشیم و واسه خودمونو به اهتزاز در میاریم.
نفر چهارم (با جیغ):
+ آمریکاااا بدونه، اییینگلیس خاک بر سر بدونه، ما در مسیری که اومدیم استوار می مونیم و یک قدم عقب...، آقا ببخشید اینجاش یه کم ناخواناست، نوشتید عقب چی؟ آها بله، (مجددا با جیغ) عقب نشینی نمی کنیم.
نفر پنجم (شالش را تا حد ممکن به سمت عقب می دهد که نشاندهنده حضور همه طیف ها باشد):
+ نمیفهممشون. من خودم آزاد و رها دارم زندگیمو میکنم، دوس پسرمم دارم، حتی شده عزیزان از داخل وَن تذکر دادن که تو رو خدا راحت باشید، ولی خب دوس دارم این شال رو سرم باشه، دوووس دارم؛ خود اونوریا حسرت ما رو میخورن، حتی جِی لو نویسنده مطرح آمریکایی گفته: کاش خیلی چیزهای بزرگی که دارم را نداشتم ولی تنها یک ساعت هیجان خیابانهای تهران را میچشیدم.
نفر ششم:
+ بنده اومدم اینجا رای بدم تا یه بار دیگه همبستگیمون رو بکنیم تووو...
- دوست عزیز البته موضوع مورد بحث، رای گیری نیست، انگار توجیه نشدی شما.
+ آهان ببخشید جلوی دوربین استرس گرفتم. بله بنده اومدم راهپیمایی ۲۲ بهمن که یه بار دیگه نشون بدیم...
- عزیز جان چی میگی؟!
+ نشون ندیم؟!
- میگم ۲۲ بهمن کجا بود؟! نمیخواد اصلا، بفرمایید.
+ پس اجازه بدید عید سعید قربان رو تبریک بگم تا اینجا اومدم.
- :-|
نفر هفتم (در حال نفس نفس زدن):
+ با سلام. من خودم جزو اغتشاشگران بودم اما وقتی دیدم دارن از مسیر منحرف میشن، سر جیحون پریدم پایین. یارو هم هرچی الکی داد زد "بقیه کرایه تون" من گولش رو نخوردم. پیامم به هموطنانم هم اینه که بیایید گول همدیگه رو نخوریم ^_^
نفر هشتم (خودش را از بین جمعیت به سمت مصاحبهگر می رساند):
+ عرض سلام. من نه وابسته به جایی ام، نه منفعتی از هیچ سازمان و ارگان و گروهی بردم، نه این کارت فعالی به کارم اومده، نه تو کارهایی که بابام برام جور کرده تونستم دَووم بیارم، نه این گاز اشک آور و بیسیم دردی از من جَوون دوا میکنه. من فقط اومدم تشکر کنم بگم وقت برنامه تون رو زیاد کنید؛ مرگ بر آمریکا.
نفر نهم (کت و شلوارش را مرتب کرده و صدایش را دوبلوری میکند):
+ البته آقایون چندان که باید و شاید و به طور شایسته و بایسته، ما به ازای اُنچه که به مردم قول داده بودند رو اونهم در برهه سرنوشت ساز کنونی که دشمنان خارجی و داخلی چشم طمع به همه ما دارن، انجام ندادن و نتونستن که قاطبه مردم رو به ضرس قاطع برسونن (کبود شده و می افتد)
نفر دهم (با حالت استیصال):
+ عارضم خدمتتون که یه زمانی جنگ از جلو بود، اون باز بهتر بود اما بعد از چند وقت شد جنگ از پشت؛ الان متاسفانه رسیدیم به مرحله ای که جنگ از جلو و پشت و بالا و پایین و همه جوانبه. من نمیدونم چی میریزن تو غذای اینا، یه مشت جنگجو تو این کره خاکی دور و برمون رو گرفتن.
@m_farshadmehr