☑️☑️☑️اثر متغیرهای اقتصادی بر نرخ بقای تحریم (کاربردهایی از duration model) زمان شاید بعد از فیزیک در اقتصاد بیشترین اهمیت را دارد. از این لحاظ ابهامات ما در مورد مفهوم زمان و اثرگذاری آن بر پدیده هایی که با آنها سروکار داریم از دیدگاه بسیاری از بزرگان اقتصاد هم طراز فیزیک است. مدت زمانی که یک اقتصاد در شرایطی که موجب تغییر رفتار متغیرهای اقتصادی می شود باقی می ماند بسیار مهم است. تصور کنید که بخواهید در طرحی سرمایه گذاری کنید اتفاقاتی نامطلوب و موثر بر بازده طرح رخ دهد اگر انتظار بر طولانی بودن این رخداد نامطلوب باشد قطعا خروج را ترجیح می دهید اما بعکس چنانچه این مدت زمان موقتی باشد با صرف هزینه ای احتمال ادامه مشارکت شما در طرح افزایش می یابد. بعنوان مثالی دیگر از اهمیت این مسئله، از این نقطه نظر به طرح SPV اروپا نگاه کنید! به نظر منطقی می باشد که فکر کنیم اروپایی ها هم تمایل ندارند برای دوره ایی طولانی از این سیستم موازی استفاده کنند چرا که با افزایش طول زمان امکان رخدادهای منفی غیرقابل پیش بینی افزایش می یابد. این موضوع علاوه بر مدت زمان طول کشیدن رخداد منفی با تکرار بیش از حد رخداد نامطلوب (تحریم های مجدد) نیز مرتبط است. در مورد این پدیده به عوامل تعیین کننده تغییرات احتمال بقای رخداد نامطلوب تحریم با گذر زمان علاقمندیم. می توان در این زمینه (تغییرات احتمال رخداد پدیده تحریم) حالات مختلفی را در نظر گرفت؛ (1) نرخ احتمال بقا تحریم ها با گذشت زمان ثابت است (2) نرخ احتمال بقا تحریم ها با گذشت زمان تغییر می کند. هرکدام از این دو حالت در نظر گرفته شود ارتباط این تغییر احتمالات در طول زمان را می توان با متغیرهای توضیحی مرتبط در چارچوب تابع احتمال منتخب بررسی کرد. بعنوان مثال، رشد اقتصادی و روند توسعه یک کشور می تواند بر تغییر یا سطح نرخ احتمال بقا موثر باشد! برای مثال اگر انتظارات بلندمدت اینگونه باشد که کشور فرضی رشد اقتصادی چشم گیری داشته باشد یا بازارهایش پویایی لازم را داشته باشند به نظر می رسد احتمال بقای تحریم کاهش یابد. همچنین متغیرهای دیگر همچون فساد و شاخص های مانند ثبات سیاسی و دموکراسی نیز می توانند بر نرخ احتمال بقای تحریم موثر باشند. به طوریکه سطح فساد بالا، ثبات سیاسی اندک و سطح دموکراسی پایین تاثیر مثبتی بر احتمال بقا تحریم خواهند داشت. از طرفی خود مسئله بقای تحریم ها می تواند ناکارایی های فوق را تشدید کند (اثر زیانبار تحریم ها و بقای آنها در این موارد کاملا تایید شده است)، بنابراین برای بررسی این مسئله باید از حالت برون زای ضعیف این متغیرها استفاده کرد مثلا از مقادیر با وقفه ی این متغیرهای توضیحی (یاد شده در تابع احتمال مرتبط با نرخ بقا تحریم در طول زمان) استفاده کرد. برای مثال سطح فساد دوره گذشته یا دوره های گذشته تاثیر مثبتی بر احتمال بقای تحریم دارد و همین طور سایر متغیرها به همین نحو قابل بررسی خواهند بود. این رابطه که در چارچوب مطلب فوق ارائه شد، کاملا تجربی است و باید با استفاده از داده ها و روش های معتبر ارزیابی شود اما اگر واقعا اینگونه باشد (که انتظار آن نیز می رود) آنگاه اگر اراده ایی برای مقابله با تحریم ها و اثرات زیانبار آنها وجود داشته باشد باید برخورد قاطعانه و دقیقی با فساد و عوامل تخریب ثبات سیاسی شود. همچنین رشد اقتصادی را باید جدی بگیریم و تا آنجاکه از توانمان برمی آید باید کوشش کنیم در سال پیش رو سطح رشد اقتصادی کاهش نیابد تا بلکه بتوانیم با ابزاری که سال ها روند توسعه کشورمان را به تعویق انداخته است برخوردی جدی داشته باشیم.