مَلْجَأ


Channel's geo and language: not specified, not specified
Category: not specified


الهی اِملأ قلبی بِنورِ الیقین
اینجا پناهگاه (ملجأ) واژگان من است.
به خاطر دِینم به کلمات.
مجرای ارتباطی:-)
@Aftab0853bot

Related channels  |  Similar channels

Channel's geo and language
not specified, not specified
Category
not specified
Statistics
Posts filter




Forward from: Kāpāwili ∞
رفیق همين امروز! همين لحظه!
با همه ی وجود تصميم بگير!
طوری عشق بورز كه هيچوقت ، تا ابد ، حسرتی بر دلت نمونده باشه.


قسم به چاه های پر شده از قیر مردمک ها.


اکثر درگیری‌ها، پیش‌داوری‌ها
و دشمنی‌های این دنیا از زبان منشأ می‌گیرد.

تو خودت باش و به کلمه‌ها زیادی بها نده.
در دیار عشق زبان حکم نمی‌راند.
عاشق بی‌زبان است...

/ملت عشق از الیف شافاک/


اگر صبح ها میتونید تا هروقت که دلتون میخواد بخوابید؛ بگید خدا رو شکر.

#الحمدلله




از تو به که نالم که دگر داور نیست
وز دست تو هیچ دست بالاتر نیست




ولعصر
قسم به زمان
(که داره میگذره)


هوا یه جوری خوبه، آدم دلش میخواد یه اسپری تافت داشت، میزد روش همینجوری تا ته سال میموند.
:)


به همین خاطر تصمیم گرفتم که کم کم این خطبه رو داخل ملجأ قرار بدم تا شاید توفیق نصیب ماهام شد.


ابن ابی الحدید یکی از دانشمندان بزرگ است که شرح مفصلی بر نهج البلاغه نوشته که امروزه در چندین جلد،چاپ شده است.
وی در شرحی که بر خطبه ۲۲۱نهج البلاغه نوشته است می گوید: «قسم میخورم به کسی که همه امت ها به او قسم می خورند، که پنجاه سال است این خطبه را مطالعه می کنم، و در این پنجاه سال بیش از هزار مرتبه آن را خوانده ام، و تا کنون هیچ بار آن را نخوانده ام مگر آنکه در جان من شگفتی و بیداری عمیقی ایجاد کرده است. چقدر خطبا و موعظه کنندگان درباره مرگ و آخرت خطبه خوانده اند! و من چقدر خطبه های آنان را خوانده و در آن تأمل کرده ام! اما تاکنون هیچ کدام از آنان تاثیر این خطبه را در جان من ایجاد نکرده است... »


_اگر می خواستند آنچه را که دیدند توصیف کنند، زبانشان عاجز می شد، حال اگرچه آثارشان نابود و اخبارشان فراموش شده اما چشم های عبرت بین آنها را می نگرد و با گوش جان اخبارشان را می شنود، که با زبان دیگری با ما حرف می زنند و می گویند: «چهره های زیبا پژمرده و بدن های نازپرورده پوسیده شد، و بر اندام خود لباس کهنگی پوشانده ایم، و تنگی قبر ما را در فشار گرفته، وحشت و ترس را از یکدیگر به ارث برده ایم، خانه های خاموش قبر بر ما فروریخته و زیبایی های اندام ما را نابود و نشانه های گهره های ما را دگرگون کرده است.

-ادامه دارد...-

/خطبه ۲۲۱نهج البلاغه /


مژده ای دل که مسیحا پسری آمده است
بهر ارباب، چه قرص قَمری آمده است
ان یَکادست به لبهای ملائک، به فَلک
العجب، ماه تر از مَه، بشری آمده است

عیدتون مبارک💚


خسرو: امروز چند شنبه است؟
ناصر: شنبه.
خسرو: پس چرا انقدر شبیه جمعه است؟

/برادرم خسرو /


بیکار مشین درآ درآمیز شتاب
بیکار بدن به خور برد یا سوی خواب

از اهل سماع میرسد بانک رباب
آن حلقهٔ ذاهل شدگان را دریاب

#سماع
/مولانا /


یا رب به دل کباب و چشم پر آب
جوشان تر از آنیم که در خُم، شراب




داشتم فکر میکردم احتمالا اولین کاری که بعد از این اوضاع می کنم رفتن به پاراگلایدینگ خواهد بود. تا اونجایی که هزینش(کم کم چهارصد) به گوشم رسید و گفتم، تو خونه موندن خیلیم بد نیست:)))


(پس از خواندن آیات سوره تکاثر«افزون طلبی شما را به خود مشغول داشته تا آنجا که به دیدار قبرها رفتید؟ »)
فرمود: شب یا روزی که به سفر مرگ رفته اند، برای آنها جاویدان است. خطرات آن جهان را وحشتناکتر از آنچه می ترسیدند یافتند، و نشانه های آن را بزرگتر از آنچه می پنداشتند مشاهده کردند. برای رسیدن به بهشت یا جهنم، تا قرارگاه اصلی اشان مهلت داده شده اند و جهانی از بیم و امید برایشان فراهم آمد.

-ادامه دارد...-

/خطبه ۲۲۱نهج البلاغه /

20 last posts shown.

35

subscribers
Channel statistics