Methuselah


Channel's geo and language: not specified, not specified
Category: not specified


«غباري گمشده بر روي ستاره‌اي '13.6' میلیارد ساله.»
-They/Them
-Logophile & Astrophile.
-ENTP
https://t.me/BChatBot?start=sc-225819-GveBCYh

Related channels

Channel's geo and language
not specified, not specified
Category
not specified
Statistics
Posts filter


//Isaac Wood- @maqzesima

• بیکار.
• فکر میکنه آی‌کیو یه بخش تو بیمارستانه.
• با خودش، جسمش، وسایلش و بازم با خودش درگیره.
• اکیپ دوستاش عاشقشن.
• ”یا میاید بریم سینما یا خودمو با بند کفش دار میزنم.”


آیدی این پست ادیت شد.
اشتباه نوشته بودم🪴


//Joshua Snyder- @Samphilia04

• فیلسوف.
• هیچکس باورش نمیشه اون اهل فلسفه باشه اما وقتی باهاش حرف میزنی کاملا متوجه میشی که اون یه مکالمه‌ی سطحی رو شروع نکرده.
• فقط از مترو استفاده میکنه چون دوست داره به صورت ناشناس آدم ها رو ملاقات و براشون توی ذهنش داستان سازی کنه.
• روی دیوار همسایه‌ی دائم الخمرش عکس دیک میکشه.
• ”هر چقدر بیشتر به اطرافم نگاه میکنم، بیشتر حالم از دنیا و آدم هاش به هم میخوره.”


//Joseph Paters- @Augostic

• وارث کمپانی جواهرسازی.
• در عین جدی بودن به شدت بانمک، محبوب و کوله.
• یکم لوس تربیت شده اما این باعث نمیشه با دیدنش به شخصیت جذابش جذب نشی.
• هر بار که با دوست هاش میره رستوران ایتالیایی روی گارسون های زن و مرد کراش میزنه.
• ”کاش میتونستم از اینجا فرار کنم و کنار یه دریاچه شراب بخورم.”


//David Moore- @DyingInDreams

• گارسون.
• یه آدم دو قطبی که میتونه دهنتو سرویس کنه و در عین حال بهت حس خوب بده بنابراین بین دخترا خیلی محبوبه.
• ظاهرش سرده اما اگه بهت علاقه داشته باشه یه برنده‌ای.
• توی نوشیدنی مشتری های بی ادب تف میکنه و با لبخند، آرزوی لذت بردن از اون نوشیدنی رو براشون میکنه.
• ”فکر کنم باید کاندوم بخرم. اون مشتری واقعا سکسیه! ”


//Barbara Morris- @Galactic_Night

•فروشنده‌ی ماگ و قهوه.
• اکثر ماگ ها رو خودش با خمیر مجسمه سازی میسازه.
• هر روز از یه شخص مرموز یه دسته گل داوودی هدیه میگیره و دیگه به این روتین عادت کرده.
• فضای مغازه‌اش گرم و آکادمیکه و مشتری ها عاشق اون و خوب حرف زدنش هستن.
• ”روز خوبی بود. قهوه میخوری استفان؟”


//Tyler Foster- @FlightofIcarus

• طراح سایت.
• موقع انتخاب رشته‌ی دانشگاه گزینه‌ای انتخابش بود که لازم نباشه بخاطر کار از خونه بیرون بیاد.
• پیرزن همسایه اونو یه پسر نیکوکار و خوب میدونه غافل از اینکه این پسر تو آپارتمانش ماری‌جوانا پرورش میده و تفریح سالمش دزدی کردنه.
• اخیرا با یه دختر جذاب توی اینستاگرام آشنا شده و قراره باهم برن دیت.
• ”پسر، فکر کنم وقتشه به خودم سر و سامون بدم.”


و انقدر عصبانی شدم که بلند عربده زدم و خاله‌ام با یه نگاه مات گفت، "همینه که بهت میگم حاصل ازدواج فامیلی!"
مامانم: 😕


راستش انقدر عادت ندارم زیاد چت کنم یا پست بذارم که الان به خودم اومدم دیدم پستا رو دارم پاک میکنم. زیبا نیست؟


//Abigail Mitchell- @papilloncaramel

• وبلاگ نویس.
• هر روز توی وبلاگش کلی پست راجع به حقوق برابر، معرفی کافه و کتاب فروشی ها و دوست هاش میذاره.
• یه سگ نژاد پامرانین به اسم پاستیل داره و هر روز باهم میرن پارک مرکز شهر و پیاده روی میکنن.
• دنیاش کلا متفاوته و یهو میبینی واسه خودش در حال خندیدن یا گریه کردنه.
• ”نظرت چیه یکشنبه بعد کلیسا بریم آبجو بخوریم؟”


//Dorothy Harris- @GoodOldRain

• دانشجوی نقاشی.
• کراش نصف پسرا و نان-باینری های دانشکده.
• پیتزای سبزیجاتو با مربای هویج میخوره و اصرار داره بهترین ترکیب دنیا رو ساخته.
• هر جا میره همه بخاطر خوش زبونی و جوک ها و مهربونیش عاشقش میشن اما خودش عاشق گارسون رستوران ژاپنیِ نزدیک خوابگاهشه.
• ”خیارشور نداریم؟ یکی بغلم کنه تا بیشتر از این غر نزدم.”


//Linda Scott- @rizoriusss

• فروشنده‌ی فیلم و کاست های قدیمی توی یه مغازه‌ی نمور و زیر پله‌ای.
• اولین کاری که صبح ها انجام میده غذا دادن به پرنده ها و خوردن دونات و لاته‌ست.
• روی یه نقاش خیابونی شدیدا کراش داره اما در عین حال ازش میترسه.
• ”فکر میکنم همه چیز به زودی بهتر بشه اگه یکم بیشتر صبر کنم.”


//Riley Gray- @emptynotebook

• ولاگر
• لبخندهاش جلوی دوربین همیشه واقعی نیستن!
• خیلی تنهاست و قلبش زیاد شکسته اما هنوز هم ادامه میده و دنبال آرامش واقعیه و به دوست هاش انرژی میده.
• بلده خودش رو با تنهایی هاش سرگرم کنه و زیاد با خودش حرف میزنه.
• ”جایی توی این دنیا هست که حس خونه بودن رو بهم بده؟ من میخوام برم خونه.”


//Samantha Walker- @afkaramm

• صاحب لاین پوشاک لوکس
• محبوب و سرکش و در عین حال موفقه
• گاهی اوقات حرف هایی میزنه که بعد از گفتنشون پشیمون میشه اما این دلیل نمیشه که باز هم این کار رو تکرار نکنه.
• آخر هفته ها با لباس های به شدت باز و زننده به همراه دوستاش تا صبح تو کلاب ها میرقصه اما همچنان سینگل به گوره.
• ”من همیشه به کارمندام توصیه میکنم زندگی رو به فلانتون بگیرید و خوب برای من کار کنید. هاهاهاها!”


//Amy Russell- @Miso_Ra

• باریستا.
• اخیرا از خونه فرار کرده و در یه شهر شمالی، توی یه اتاق قدیمی و به شدت داغون زندگی میکنه اما خوشحاله.
• فقط یه وعده در روز غذا میخوره چون پول هاشو پس انداز میکنه.
• از روابط به دوره و ترجیح میده به تنهایی مسیر زندگی رو بگذرونه.
• خودش نمیدونه اما صاحب کافه‌ای که اون باریستاشه روش کراش داره برای همین بیشتر از چیزی که حقشه بهش حقوق میده و حسابی مراقبشه.
• ”میدونی، زندگی سخته اما حداقل دیگه مستقل زندگی میکنم؛ بدون دانشگاه رفتن و محدودیت.”


//Ashley Bell- @littlesunflower02

• کتابدار.
• یه گربه‌ی چاق عسلی رنگ و یه کتابخونه‌ی بزرگ داره.
• هر روز فراموش میکنه چترش رو برداره و وقتی زیر بارون منتظر اتوبوسه، توی سرش راجع به کسی که چتر و پناهگاهش بشه رویاپردازی میکنه.
• بسیار احساساتی و با محبته اما کسی برای شناخت روحش تلاش نمیکنه.
• ”اوه! کرهٔ بادوم زمینی تموم شده؟ من قراره بخاطر صبحونه نخوردن و تنهایی بمیرم.”


//Mason Miller- @shoridegiechashmanat

• موزیسین فقیر اما محبوب.
• تمام زندگیش خلاصه شده توی همسر زیبا و وفادارش.
• کلی شعر و نت موسیقی داره که نه اون ها رو به کسی نشون داده و نه آهنگی ازشون ساخته چون همه‌ی اون کاغذها رو به همسرش هدیه کرده.
• هر شب زیر نور ماه، روی تپه های بلند سبز میشینه و آبجو میخوره یا سیگار میکشه.
• ”توی زندگی بعدی و بعدی ها من فقط میخوام گونه هات که به نرمی خاک خاکستری ماهه رو ببوسم.”


//Benjamin Atkins- @ruined_me

• صاحب کمپانی انتشارات.
• هر روز صبح قبل مسواک زدن از خمیردندون دارچینی گرون قیمتش میخوره.
• ظاهرش سرد و آروم و درونش متلاشی و خط خطیه.
• تقریبا تمام زن و مردهای اطرافش بهش حسادت میکنن چون بدون دانشگاه رفتن و با هوش ذاتیش به موفقیت رسیده.
• عصرهای پاییز توی کافه کتاب جدید و تمیزی مشغول خوردن پای سیب و خوندن کتاب یا فکر کردنه.
• ”هی! مغز عزیز خواهش میکنم دست از فکر کردن بردار من احتیاج دارم چند ساعتی راحت بخوابم.”


// Patricia Henderson- @emptyrepercussion

• ویولونیست.
• به تنهایی توی یه خونه در حاشیه‌ی جنگل زندگی میکنه.
• مثل یه مجنون تمام صبح، عصر و حتی نیمه شب رو ویولون مینوازه و عاشقانه به ترکیب تنهایی و موسیقی و بوی چوب عادت کرده.
• به سنجاب ها غذا میده و باهاشون دقایق طولانی حرف میزنه.
• گاهی پر از احساسات و شور زندگی و گاهی مثل یه کالبد خالی از روح به نظر میرسه.
• ”برای عصر دلم کیک، چای و یه دوست صمیمی میخواد.”


//Brody Hall- @DarlingHall

• وارث کمپانی موسیقی.
• دنیا هنوز آماده‌ی شنیدن تیکه ها و جوک هاش نیست.
• آخرین رابطه‌اش سر به تفاهم نرسیدن خواننده‌ی موردعلاقه با پارتنرش به هم خورد.
• همه محو جذابیتشن اما اون هنوز بالشتشو از شدت عشق به تنهایی و استراحت میبوسه.
• رو دبیر زیستش کراش داشته اما هیچوقت راجع بهش حرف نزده.
• گاهی اوقات انقدر حرف زدن و کنار هم چیدن کلمات براش سخت میشه که ترجیح میده کلا حرف نزنه.
• ”اگه بخوام با آهنگام ازدواج کنم به مراسممون میای؟”

20 last posts shown.

191

subscribers
Channel statistics