MythoTherapy | افسانه درمانی

🔹در آغاز، از دل خلاء و تاریکی، گایا، مادر زمین، ظهور کرد. او از خود اورانوس، آسمان پرستاره، را به وجود آورد. اتحاد آن‌ها منجر به تولد تایتان‌ها شد. اورانوس از قدرت تایتان‌ها ترسید و آن‌ها را در اعماق زمین زندانی کرد. گایا با کمک کرونوس، یکی از تایتان‌ها، اورانوس را سرنگون کرد و جهان به دوران جدیدی وارد شد.

🔍 کهن‌الگوها:

مادر کبیر و آفرینشگر (The Great Mother) و (The Creator)- گایا

پدر کبیر (The Great Father) - اورانوس

قهرمان (The Hero) - کرونوس

نیرنگ‌باز (The Trickster) - کرونوس

📜 این افسانه نمادی از تغییر نسل‌ها و مبارزه برای آزادی و آگاهی است.

@Mythotherapy
@Cognosteam

انیمیشن را در کانال افسانه درمانی  در لینک زیر بینید
https://youtu.be/3p4vM3KKs9g

🔹داستان «گربه چکمه‌پوش» اثر چارلز پروو فرانسوی حاوی نکات ظریف و ارزنده‌ای است:

🔹 هوش و فراست: گربه با استفاده از هوش و فراست خود، موقعیت‌های دشوار را به نفع خود و صاحبش تغییر می‌دهد. این نشان‌دهنده اهمیت هوش و استراتژی در مواجهه با چالش‌هاست.

🔹اعتماد به نفس و خودباوری: گربه با اعتماد به نفس بالا و باور به توانایی‌های خود، موفق به تغییر سرنوشت خود و صاحبش می‌شود. این مفهوم به اهمیت خودباوری در رسیدن به اهداف اشاره دارد.

🔹تغییر و تحول: داستان نشان می‌دهد که با تلاش و استفاده از فرصت‌ها، می‌توان از شرایط نامطلوب به شرایط بهتر رسید که به اهمیت انعطاف‌پذیری و پذیرش تغییرات در زندگی اشاره دارد.

🔹نقش کمک‌های غیرمنتظره: گربه چکمه‌پوش نشان می‌دهد که کمک‌ها و حمایت‌ها می‌توانند از جاهایی بیایند که انتظارش را نداریم که به اهمیت پذیرش کمک و حمایت از دیگران اشاره دارد.

این داستان به طور کلی بیادآوری می‌کند که با هوش، اعتماد به نفس و پذیرش تغییرات می‌توانیم بر مشکلات غلبه کنیم و به موفقیت برسیم.


@Mythotherapy
@Cognosteam

داستان را امشب در کانال افسانه درمانی  در لینک زیر بینید
https://youtu.be/_vpTml3rxc4

داستان «یک مادر» اثر هانس کریستین اندرسن، روایتگر تلاش‌های یک مادر برای نجات فرزند بیمار خود از چنگال مرگ است. این داستان از منظر روانشناسی، به بررسی عمیق احساسات و واکنش‌های انسانی در مواجهه با از دست دادن عزیزان می‌پردازد.

🔹عشق مادرانه و فداکاری: مادر در داستان، نماد عشق بی‌قید و شرط و فداکاری است. او حاضر است هر چیزی را فدا کند تا فرزندش را نجات دهد. این نشان‌دهنده عمق و قدرت عشق مادرانه است که می‌تواند حتی در برابر مرگ نیز ایستادگی کند.
🔹مواجهه با مرگ: داستان به بررسی ترس و انکار مرگ می‌پردازد. مادر ابتدا نمی‌خواهد مرگ فرزندش را بپذیرد و تلاش می‌کند تا با هر وسیله‌ای او را بازگرداند. این نشان‌دهنده مرحله انکار در فرآیند سوگواری است.
🔹پذیرش و تسلیم: در نهایت، مادر به نوعی پذیرش و تسلیم می‌رسد. این مرحله نشان‌دهنده فرآیند پذیرش واقعیت تلخ مرگ و حرکت به سوی آرامش درونی است. این بخش از داستان یادآور این نکته است که پذیرش مرگ بخشی از چرخه زندگی است.

@Mythotherapy
@Cognosteam

داستان را امشب در کانال افسانه درمانی  در لینک زیر بینید

https://youtu.be/AaJweD_kiDI

رمان لورنا دوون نوشته ریچارد بلاک‌مور، یکی از آثار کلاسیک ادبیات انگلیسی است که در قرن نوزدهم منتشر شد. این رمان داستانی عاشقانه و تاریخی را روایت می‌کند که در قرن هفدهم در منطقه اکسمور انگلستان رخ می‌دهد.
🔹مضامین عمقی  نهفته در این داستان عبارتند از:
   -عشق و وفاداری: داستان عشق بین جان رید و لورنا دوون، که با وجود موانع و مشکلات فراوان، به یکدیگر وفادار می‌مانند.
   عدالت و انتقام: جان رید به دنبال عدالت برای خانواده‌اش است و در این مسیر با چالش‌های زیادی روبرو می‌شود.
   اختلاف طبقاتی: تفاوت‌های طبقاتی و اجتماعی بین شخصیت‌ها و تأثیر آن بر روابط و تصمیمات آن‌ها.

🔹شخصیت‌پردازی:
   جان رید: قهرمان داستان که با شجاعت و اخلاقیات قوی، به دنبال عدالت و عشق است.
   لورنا دوون: دختری زیبا و نجیب که در خانواده‌ای از طبقه بالا اما خلافکار بزرگ شده، اما قلبی پاک و مهربان دارد.

🔹سبک نوشتاری:
   توصیفات دقیق: بلاک‌مور با توصیفات دقیق و زیبا از طبیعت و محیط، فضایی واقعی و ملموس ایجاد می‌کند.
   زبان شاعرانه: استفاده از زبان شاعرانه و ادبی، به داستان عمق و زیبایی خاصی می‌بخشد.

🔹پیام‌های داستان:
   قدرت عشق: عشق واقعی می‌تواند بر تمام موانع غلبه کند.
   اهمیت عدالت: عدالت و حق‌طلبی ارزش‌هایی هستند که باید برای آن‌ها مبارزه کرد.

@Mythotherapy
@Cognosteam

داستان را امشب در کانال افسانه درمانی  در لینک زیر بینید

https://youtu.be/Lg-b8J4uGcw

داستان «ناقوس The Bell» اثر هانس کریستین اندرسن درباره گروهی از نوجوانان است که صدای زنگی مرموز را در جنگل می‌شنوند و تصمیم می‌گیرند منبع آن را پیدا کنند. در نهایت، هر کدام از آنها به نوعی به دنبال صدای زنگ می‌روند و تجربه‌های متفاوتی کسب می‌کنند.

از دیدگاه یونگی، این داستان می‌تواند به عنوان نمادی از سفر فردیت یا خودشناسی تعبیر شود. صدای زنگ می‌تواند نماد خویشتن یا کهن‌الگوی خود باشد که هر فرد را به سوی کشف و شناخت عمیق‌تری از خود هدایت می‌کند. جنگل نیز می‌تواند نماد ناخودآگاه باشد که در آن افراد با جنبه‌های ناشناخته و پنهان خود مواجه می‌شود.

در این سفر، هر نوجوان با چالش‌ها و موانعی روبرو می‌شود که نماد مراحل مختلف فردیت و تکامل روانی هستند. این چالش‌ها به فرد کمک می‌کنند تا به تعادل بین امور بیرونی و درونی دست یابد و به سوی کمال و خودشناسی حرکت کند.

@Mythotherapy
@Cognosteam

داستان را امشب در کانال افسانه درمانی  در لینک زیر بینید
https://youtu.be/6b2x-TdFqIM

🔹داستان «دختر بی دست» می‌تواند به عنوان یک الگوی روانشناختی برای رشد و تحول فردی در نظر گرفته شود که از طریق تجربه رنج، بازسازی و رشد معنوی به دست می‌آید در این داستان، دختر آسیابان به دلیل معامله‌ای که پدرش با شیطان می‌کند، دست‌هایش را از دست می‌دهد. این اتفاق می‌تواند نمادی از از دست دادن کنترل و قدرت شخصی باشد که در نتیجه تصمیمات دیگران بر فرد تحمیل می‌شود.

از منظر روانشناسی عمقی، این داستان می‌تواند به مراحل مختلف رشد روانی و معنوی اشاره داشته باشد:
از دست دادن و رنج: قطع دست‌های دختر نمادی از تجربه رنج و از دست دادن است که می‌تواند به عنوان مرحله‌ای از رشد روانی در نظر گرفته شود. این مرحله معمولاً با احساسات عمیق و دردناک همراه است که فرد را به سمت درون‌نگری و بازنگری در ارزش‌ها و باورهای خود سوق می‌دهد.

تحول و بازسازی: دختر با وجود از دست دادن دست‌هایش، به زندگی ادامه می‌دهد و در نهایت با کمک نیروهای خیر و الهی، دست‌های جدیدی به دست می‌آورد. این بخش از داستان می‌تواند نمادی از بازسازی و تحول روانی باشد که پس از تجربه رنج و از دست دادن رخ می‌دهد. این مرحله نشان‌دهنده قدرت بازسازی و توانایی فرد برای یافتن راه‌های جدید برای مقابله با چالش‌ها است.

رشد معنوی: در نهایت، دختر به یک سطح بالاتر از رشد معنوی می‌رسد که در آن می‌تواند با نیروهای خیر و الهی ارتباط برقرار کند. این مرحله نشان‌دهنده تکامل روانی و معنوی فرد است که از طریق تجربه‌های دشوار و چالش‌برانگیز به دست می‌آید.

@Mythotherapy
@Cognosteam

داستان را امشب در کانال افسانه درمانی  در لینک زیر بینید
https://youtu.be/KD2-TwxIpnI

از منظر روانشناسی عمقی، داستان «شنل قرمزی» می‌تواند به عنوان نمادی از رشد و بلوغ فردی تحلیل شود. در این داستان، شنل قرمزی از یک دختر معصوم به فردی تبدیل می‌شود که با خطرات و چالش‌های زندگی روبرو می‌شود. گرگ می‌تواند نمادی از تمایلات ناخودآگاه و خطرات ناشناخته باشد که فرد باید با آن‌ها مواجه شود و بر آن‌ها غلبه کند.

این داستان همچنین به موضوعات اعتماد و فریب اشاره دارد. شنل قرمزی به گرگ اعتماد می‌کند و این اعتماد نادرست او را به خطر می‌اندازد. این می‌تواند به عنوان هشداری برای همگان خصوصا کودکان در مورد اعتماد به غریبه‌ها و اهمیت هوشیاری در مواجهه با خطرات تعبیر شود.

@Mythotherapy
@Cognosteam

داستان را امشب در کانال افسانه درمانی  در لینک زیر بینید
https://youtu.be/zVQgl4DdSBU

نمایشنامه «پرنده آبی» اثر موریس مترلینک، داستان دو کودک به نام‌های تیلتیل و میتیل را روایت می‌کند که در جستجوی پرنده‌ای نمادین به نام «پرنده آبی» هستند. این پرنده نماد خوشبختی و سعادت است. در طول سفر جستجوگرانه خود، آن‌ها با شخصیت‌های مختلفی از جمله ارواح، حیوانات و عناصر طبیعت روبرو می‌شوند که هر کدام نمادهای فلسفی و اخلاقی خاصی را به تصویر می‌کشند.

این نمایشنامه به سبک سمبولیسم نوشته شده و مفاهیم عمیقی مانند جستجوی خوشبختی، ارزش‌های انسانی و معنای واقعی زندگی را بررسی می‌کند.

@Mythotherapy
@Cognosteam

داستان را امشب در کانال افسانه درمانی  در لینک زیر بینید
https://youtu.be/lbI9Te77MoU.

داستان «شاهزاده خوشبخت» تنها یک قصه ساده نیست، بلکه دارای لایه‌های عمیق روانشناختی است که می‌تواند به درک بهتر از خود و دنیای پیرامون کمک کند.

🔹شاهزاده خوشبخت نماد فردی است که در ظاهر خوشبخت و ثروتمند است، اما در واقعیت از درد و رنج دیگران آگاه نیست. از منظر روانشناسی یونگی، او می‌تواند نماینده "خود" (Self) باشد که در ابتدا از واقعیت‌های زندگی و دردهای دیگران بی‌خبر است. تبدیل شدن او به مجسمه و مشاهده درد و رنج مردم، نماد بیداری و آگاهی از واقعیت‌های زندگی است.

🔹پرستو نماد عشق و فداکاری است. او با وجود عشق به نیلوفر آبی، تصمیم می‌گیرد به شاهزاده خوشبخت کمک کند و به تدریج از خودگذشتگی و فداکاری را نشان می‌دهد. از منظر یونگی، پرستو می‌تواند نماینده "آنیما" (Anima) باشد که به شاهزاده کمک می‌کند تا به آگاهی و تکامل برسد.

🔹مجسمه شاهزاده نماد تغییر و تحول است. او از یک شاهزاده خوشبخت و بی‌خبر به مجسمه‌ای تبدیل می‌شود که درد و رنج مردم را مشاهده می‌کند و به آن‌ها کمک می‌کند. این تغییر نماد فرآیند تحول و رشد روانی است که فرد از بی‌خبری به آگاهی و از خودخواهی به فداکاری می‌رسد.

🔹فقر و رنج مردم نماد واقعیت‌های تلخ زندگی است که شاهزاده خوشبخت در ابتدا از آن‌ها بی‌خبر است. این نمادها نشان‌دهنده تضاد بین ظاهر و واقعیت و اهمیت آگاهی از درد و رنج دیگران است.

🔹فداکاری و از خودگذشتگی شاهزاده خوشبخت و پرستو نماد ارزش‌های انسانی و اخلاقی است. این داستان به ما می‌آموزد که خوشبختی واقعی در کمک به دیگران و فداکاری برای آن‌ها نهفته است.

🔹مرگ پرستو و شاهزاده نماد پایان یک دوره و آغاز دوره‌ای جدید است. این مرگ‌ها نشان‌دهنده تکامل و رسیدن به مرحله‌ای بالاتر از آگاهی و رشد روانی است.

@Mythotherapy
@Cognosteam

داستان را اکنون در کانال افسانه درمانی  در لینک زیر بینید
https://www.youtube.com/watch?v=LDOTJZqaAOA.

🔹داستان «پوست الاغی / هزار خز» از برادران گریم چندین یادآوری مهم دارد:

1. اهمیت استقلال و تصمیم‌گیری شخصی: شاهزاده خانم با درک شرایط نامناسب و خطرناک، تصمیم می‌گیرد که از قصر فرار کند و زندگی جدیدی را آغاز کند. این نشان‌دهنده اهمیت استقلال و توانایی تصمیم‌گیری شخصی در مواجهه با شرایط دشوار است.

2. مقابله با مشکلات و سختی‌ها: شاهزاده خانم با وجود تمام سختی‌ها و مشکلات، از جمله کار در آشپزخانه و پنهان کردن هویت خود، توانست به هدف خود برسد و به عنوان ملکه به زندگی جدیدی دست یابد. این نشان می‌دهد که مقابله با مشکلات و سختی‌ها می‌تواند به موفقیت منجر شود.

3. پاداش صبر و استقامت: شاهزاده خانم با صبر و استقامت خود توانست به هدفش برسد و به عنوان ملکه به زندگی جدیدی دست یابد. این نشان می‌دهد که صبر و استقامت در مواجهه با مشکلات می‌تواند به موفقیت منجر شود.

4. اهمیت حفظ هویت و ارزش‌های شخصی: با وجود تغییرات ظاهری و شرایط دشوار، شاهزاده خانم هویت و ارزش‌های خود را حفظ می‌کند. این نشان‌دهنده اهمیت حفظ هویت و ارزش‌های شخصی در مواجهه با فشارهای خارجی است.

اتوجه به این موارد می‌تواند به ما کمک کنند تا در زندگی روزمره خود بهتر عمل کنیم و روابط بهتری با دیگران برقرار کنیم.

@Mythotherapy
@Cognosteam

داستان را اکنون در کانال افسانه درمانی  در لینک زیر بینید.

https://youtu.be/GxEnQCOq5k4

🔹داستان «شاه قورباغه یا هنری آهنین» یک قصه کلاسیک است که در آن، شخصیت اصلی با چالشی غیرمنتظره روبرو می‌شود و در نهایت با کمک شجاعت و وفاداری، بر مشکل غلبه می‌کند. از جمله نکات آموزنده‌ای که می‌توان از این داستان استخراج کرد، عبارتند از:

اهمیت عمل به وعده: شاهزاده خانم به وعده‌ای که به قورباغه داده بود عمل می‌کند. این نشان می‌دهد که عمل به وعده‌ها یک ارزش مهم است و باید مورد توجه قرار گیرد.
اینکه ظاهر فریبنده است: قورباغه در ابتدا ظاهری زشت داشت، اما در نهایت به یک شاهزاده زیبا تبدیل شد. این نشان می‌دهد که نباید بر اساس ظاهر افراد قضاوت کرد.
اهمیت کمک به دیگران: شاهزاده خانم با کمک به قورباغه، پاداش بزرگی دریافت می‌کند. این نشان می‌دهد که کمک به دیگران می‌تواند به نفع خودمان نیز باشد.

داستان «پادشاه قورباغه یا هنری آهنین» اهمیت عمل به وعده، قضاوت نکردن بر اساس ظاهر و کمک به دیگران را به عنوان ارزش‌هایی که باید در زندگی روزمره خود به آن‌ها توجه کنیم یادآوری می‌کند.
@Mythotherapy
@Cognosteam

داستان را امشب ساعت ۸:۳٠ در کانال افسانه درمانی  در لینک زیر بینید.

https://youtu.be/3bf465ZkLFM

ویدیو قسمت دوم این داستان را امشب ساعت ۸:۳٠ در کانال افسانه درمانی  در لینک زیر بینید.
https://youtu.be/1wC0AnOUuS8

داستان «شیطان با سه تار موی طلایی» یکی از افسانه‌های ماندگار برادران گریم است. این داستان درباره نوزادی است که با نماد شاهی روی بدنش در خانواده‌ای فقیر به دنیا می‌آید و پیش‌بینی می‌شود که با دختر پادشاه ازدواج کند و پادشاه سرزمین شود. پادشاه که نمی‌خواهد دخترش را به یک رعیت بدهد، تلاش می‌کند تا مانع این پیش‌بینی شود.

از دیدگاه روانشناختی، این داستان می‌تواند نمادهای مختلفی داشته باشد:
سرنوشت: این داستان نگاهی عمیق به سرنوشت اراپه میکند.
حمایت و پرورش: نقش حمایت و پرورش در رشد و پیشرفت فردی.
سفر به درون: دعوت به سفری درونی برای کشف و شناخت خود.

این داستان به ما یادآوری می‌کند که حتی در شرایط سخت، امید و تلاش می‌تواند به موفقیت منجر شود.


@Mythotherapy
@Cognosteam

ویدیو این داستان را در کانال افسانه درمانی  در لینک زیر بینید.
قسمت اول:‌
https://youtu.be/GkHBLpwf-08
قسمت دوم:
https://youtu.be/1wC0AnOUuS8

داستان «آدم برفی» اثر هانس کریستین اندرسن از منظر روانشناسی عمقی می‌تواند به عنوان نمادی از تجربه‌های انسانی و احساسات مورد بررسی قرار گیرد. آدم برفی که در یک شب سرد زمستانی ساخته می‌شود، نمادی از تولد و آغاز زندگی است. او با دنیای اطراف خود آشنا می‌شود و به تدریج آرزوها و خواسته‌های انسانی را تجربه می‌کند، مانند تمایل به گرما و خورشید که نمادی از عشق و گرمای انسانی است.

این داستان به ما یادآوری می‌کند که زندگی پر از تغییرات و ناپایداری‌ها است و ما باید با این تغییرات کنار بیاییم و از لحظات زندگی لذت ببریم.

@Mythotherapy
@Cognosteam

ویدیو این داستان را امشب راس ساعت ۸ و ۳٠ شب در کانال افسانه درمانی در لینک زیر بینید.

https://youtu.be/xONIvWV_14I

دلایل مختلفی وجود داره که چرا بهتره موفقیت‌ها و داشته‌هامون رو با همه به اشتراک نگذاریم. برخی از این دلایل عبارتند از:

🔹حفظ حریم خصوصی: موفقیت‌ها و دارایی‌ها بخشی از زندگی شخصیمون هستن و لزوما نیازی نیست که همه ازشون باخبر باشن. حفظ حریم خصوصی به ما کمک می‌کنه تا از استرس و فشارهای اجتماعی در امان بمونیم.
🔹جلب حسادت دیگران: متاسفانه در جامعه ما حسادت خیلی رایج هست. وقتی از موفقیت‌هامون صحبت می‌کنیم، ممکنه انرژی‌های منفی مثل حسادت، رقابت و بدخواهی دیگران رو به سمت خودمون جذب کنیم و این احساست دیگران ممکنه به شکل‌های مختلفی به ما آسیب برسونه.
🔹 کاهش انگیزه: وقتی به موفقیت‌هایمون می‌بالیم، ممکنه ناخودآگاه انگیزه‌مون رو برای پیشرفت بیشتر کاهش بدیم. فکر می‌کنیم به همه چیز رسیدیم و دیگه نیازی به تلاش بیشتر نیست.
🔹ایجاد انتظارات غیرواقعی: وقتی دیگران از موفقیت‌هامون باخبر می‌شن، ممکنه انتظاراتی از ما داشته باشن که برآورده کردنشون سخت یا حتی غیرممکن باشه. این انتظارات می‌تونه فشار زیادی رو به ما وارد کنه.

البته این به این معنی نیست که نباید موفقیت‌هامون رو با کسی به اشتراک بگذاریم. می‌تونیم با افرادی که به ما نزدیک هستن و بهشون اعتماد داریم، در مورد موفقیت‌هامون صحبت کنیم. اما بهتره این کار رو با احتیاط و در حد لزوم انجام بدیم.
و به جای اینکه موفقیت‌هامون رو به نمایش بگذاریم، بهتره که روی رشد شخصی و معنوی خودمون تمرکز کنیم و تلاش کنیم که به انسان بهتری تبدیل بشیم.

@Mythotherapy
@Cognosteam

ویدیو این داستان را پنجشنبه راس ساعت ۸ و ۳٠ شب در کانال افسانه درمانی در لینک زیر بینید.
https://youtu.be/4sdx_7xZ2BY

داستان «پرنده طلایی» یک سفر روانشناختی است که در آن، شخصیت اصلی به دنبال یافتن خود برتر و تحقق بخشیدن به آرکتایپ قهرمان است. مفهوم برخی نمادهای داستان به شرح زیر است:

🔹 آرکتایپ قهرمان: شخصیت اصلی یعنی پسر کوچک پادشاه، با تلاش برای به دست آوردن پرنده طلایی، در نقش قهرمان ظاهر می‌شود.
🔹قصر پادشاه: نمادی از ساختار اجتماعی و هنجارهای جامعه است
🔹پرنده طلایی: به عنوان یک نماد، می‌تواند نشان‌دهنده خود برتر (Self) یا آرکتایپ سالوس (Salus) باشد. خود برتر، هدف نهایی رشد روانشناختی است و سالوس، نماد سلامتی، خوشبختی و کمال است.
🔹آرکتایپ پیر خردمند: روباه در داستان می‌تواند نماد پیر خردمند را ایفا کند.

@Mythotherapy
@Cognosteam

ویدیو این داستان را در کانال افسانه درمانی در لینک زیر ببینید:
https://youtu.be/ujQo3ynftuU