•●|نفـɴαғαѕـس|●•


Channel's geo and language: not specified, Arabic
Category: Quotes



ɴαғαѕ
●|αχ
●|тєχт
●|мυѕιc
●|ωαℓℓ
■و طُ قَهرِمآنع قِصِعی شوکع تآبحآل هیچ قَهرِمآنی نَدآشتع:) ■kimia13
■کاربر انجمن بهترین رمان‌ها.
@mybestnovels
■لینک ‌مطالعه‌■روزی1پارت طولانی♡
@nafs_k

Related channels

Channel's geo and language
not specified, Arabic
Category
Quotes
Statistics
Posts filter


Forward from: Unknown
با دستش،فشار #محکمی روی بازوی #دستم داد که از درد #صورتم رو جمع کردم.
با ناله رو بهش گفتم:
_بس کن #سامین_درد دارم...
با پوزخند،سرش رو توی #صورتم خم کرد:
_درد داری؟منم درد دارم...منم از اینه که #عاشق کسی شدم که منو نمیخاد #درد دارم...منم #قلبم درد داره از این که #میخام و #خواسته نمیشم.
تو چی تا حالا ازین #دردا داشتی؟
محکم به عقب حلش دادم و با داد گفتم:
_تموم کن این #مسخره بازیا رو #سامین،انقدر #اذیتم نکن.

_چیه باهات حرف میزنم #اذیت میشی؟ #نزدیک میشم اذیت میشی؟
جیغ زدم_آره #اذیت میشم بسه.
اینبار با #دادی که زد کمی عقب کشیده شدم و با #چشمایی که از #ترس بزرگتر از حد معمول شده بود نگاهش کرد:
_پس من چی؟!
پس من #اذیت نمیشم؟من #درد نمیکشم از این که #نامزدم، #عشق #زندگیم میگه #نمیخامت؟
#نفسی گرفت و دوباره با #خشم خیره تو چشمام نگاه کرد و ادامه داد:
_ #خستم کردی ازاین که هربار #خواستم #لمست کنم و #ببوسمت و خودتو #عقب کشیدی؛میفهمییی؟!

https://t.me/joinchat/AAAAAEa92I53zBENZPceBw
https://t.me/joinchat/AAAAAEa92I53zBENZPceBw
#عاشقانه_های_این_پسر_لنتی_جذابو_از_دست_ندین😍♥️🤤💦


Forward from: @attachbot
#عاشقانه
#احساسی
#آینده
‍ کنار هم که قدم میزنیم #عطر تنش و با #ولع به ریه هام میکشم و تو پیاده رو قدم میزنیم. دستام تو دستای مردونه اش گم میشه که با انگشتاش پشت دستمو ناز میکنه می ایستم به #چشماش نگاه میکنم حتی سکوتمونم کلی حرف توشه.
یهو میپرسم : تو چی داری که من انقدر دوستت دارم؟ سوال خودمو به خودم بر میگردونه : تو چی داری که من دیوونتم؟ سرمو روی سینه اش میذاره و کنار گوشم زمرمه میکنه :
ببین قلبمو چجوری بیتابی میکنه.
تو دلم میگم گاهی وقتا میشه به جای مهر سرمو رو #سینه تو به سجده بذارم.....
https://t.me/joinchat/AAAAAFKLQaIVBYubKeM5NQ
https://t.me/joinchat/AAAAAFKLQaIVBYubKeM5NQ
https://t.me/joinchat/AAAAAFKLQaIVBYubKeM5NQ


Forward from: @attachbot
#پارت_آینده😍
#عاشقانه💋
#هات💦

‍ به #چشمام خیره شده بود تو نی نی چشماش #نیاز موج میزد احساس میکردم داره هر لحظه بهم نزدیک تر میشه.
#پیشونیشو چسبوند به پیشونیم. از باز دمش #نفس گرفتم.با چشمای #خمار نگاهم میکرد.
دلم براش ضعف رفت زیر لب اسممو که صدا میزنه #لباش به #لبام برخورد میکنه#چشمامو میبندم در جواب #لب زدنش #جانمی میگم که فاصله تموم میشه و#خیسی و# داغی #لباش آتیش میندازه به وجودم دستام چنگ میشه به یقه اش و #کمرمو نگه میداره و ل#بامو ب بازی میگیره دستامو از دور گردنش سر میدم تو #موهاش میبرم #چنگ میزنم که...

ادامشو میخای joinشوع🤤♨️
https://t.me/joinchat/AAAAAFKLQaIVBYubKeM5NQ
https://t.me/joinchat/AAAAAFKLQaIVBYubKeM5NQ
https://t.me/joinchat/AAAAAFKLQaIVBYubKeM5NQ


Forward from: Unknown
#قسمتی_از_رمان😋🤪🍭
یکدفعه بی حواس،بدون اینکه در اتاق رو بزنم وارد اتاق میشم و سرم رو که تا حالا پایین انداخته بودم بالا میارم که معذرت خواهی کنم که ای کاش نمیوردم. همین که سرم رو بلند کردم ،نگاهم روی #دستای قفل شده دختره،دور #گردن اقای اکبری و صحنه #بوسیدنشون،جلوی چشمام نقش بست و چشمام اندازه توپ گلف شد.
خواستم بی سر و صدا عقب برم که متوجهم نشن،اما یکدفعه،به سرفه افتادم که سامیار و اون دختره،از #ترس،همو عقب #هول دادن و صاف،سرجاشون نشستن . بادیدن این حرکتشون،سرفه و خندم،باهم قاطی شده بود و نمیدونستم چیکار کنم که با دیدن #چشمای متعجب اونا،به زور ساکت شدم و دستپاچه لب زدم:
_چیزه...من اومدم..یعنی ..اومده بودم پذیرایی کنم... هنوز حرفم تموم نشده بود،که #دختره شروع به خندیدن کرد و نیمچه لبخندی هم،روی لبای سامیار نشست.😁🤣👅

@badazanshb






Video is unavailable for watching
Show in Telegram
کنسرت شهرکرد❤️


🇮🇷💣💥پخش
@i_love_y_ou


💕:
💜عشق مطلق💜

#عاشقانه ای دیگر به قلم نویسنده ی سه رمان بالاترازسیاهی♡خودت باش♡دنیای عروسکها ♡
ژانر: #عاشقانه_اجتماعی
✨قسمتی از رمان✨

با تعجب بهش نگاه میکردم
نفسام هر لحظه بیشتر میشد و قلبم تند تر میزد
سرشو کمی نزدیک صورتم کرد
نگاهش بین اجزای صورتم میچرخید
زل زده بودم به چشمهاش و نگاهش میکردم
یکدفعه سرشو تکون داد و کشید عقب
نفس عمیقی کشیدم که
سیامک رفت روی تخت نشست و گفت بیا بشین پیشم
همونجا که بودم گفتم
- من راحتم
+ بت گفتم بیا بشیییین
-رفتم و با فاصله ازش نشستم
+ اگه تو نمیخوای به من نزدیک بشی من بهت نزدیک میشم
دوباره اومد سمتمو نزدیکترم نشست
از تعجب و ترس تمام بدن قفل شده بود
نه میتونستم حرف بزنم نه تکون بخورم

دستشو کشید روی موهام و یه دفعه هولم داد روی تخت و ...

رمانی که کلی پسر رو هم به خودش جذب کرده👱🏻‍♂🗡

🎀نویسنده:آریاناامینی🎀
https://t.me/joinchat/AAAAAEYTVzla4zWiT3Zixw


دختری پونزده ساله ای که #خلاف میکنه
درگیر #رابطه میشه و وارد یک شرکت #زیرزمینی میشه و مجبوره به عنوان #مدل فیلم های #پ.و.رن بازی کنه❌🔞
https://t.me/joinchat/AAAAAEYTVzla4zWiT3Zixw


Forward from: •●|نفـɴαғαѕـس|●•
{غُروریع کِ بشکَنِع مُحکَم تَرعَزقَبل جوش میخورع*•*🇳🇱🐼💍
@nafs_8


Forward from: •●|نفـɴαғαѕـس|●•
بویـ عطــرتـ پیچیـد تویعـ اینـ خونعـ❤️😋💜


Forward from: •●|نفـɴαғαѕـس|●•
- سریع میان پیشم چنتا فوری**😸🇺🇸🍾❄️🏹


Forward from: •●|نفـɴαғαѕـس|●•
مُهم نیص کِع دِلِت گرمِع کیع بَعدع مَن:")🍿🧞‍♀🥀🖤


Forward from: •●|نفـɴαғαѕـس|●•
تنهاییمو مدیون اخلاقم بدم هسم...:)
#Kimi


Forward from: •●|نفـɴαғαѕـس|●•
مغرورتر
از اینم
که
دروغ
بگم...


Forward from: •●|نفـɴαғαѕـس|●•
#امیدوارم فردا،یع فردایع بهتری باشع🥀🙌💜


Forward from: •●|نفـɴαғαѕـس|●•
تا مَرا می نِگَرد قافیه را می بازم!🖤
استاد #علیرضا_آذر♡(:


Forward from: 『 رُویاےِ خیس』
[ هر دختری یه پسر بد میخواد که فقط
با خودش خوب باشه!:) ]
•| @RoYaaYee_khis |•💉 ‏


Video is unavailable for watching
Show in Telegram
•|👅|• غيـ👿ـرت يعني اين ☺️😻 •|💋|•
#پسر_مامان😘


Forward from: نیکوتین!
جیمز وان: «قسمت سوم آنابل را جوری خواهم ساخت که به ترسناک ترین فیلم تاریخ بدل شود.❗️
💉↝ more : @nikotiin

20 last posts shown.

4

subscribers
Channel statistics