🥂— ŇĆŦتـَــصَـــوراتـْـــ

↠ #Scenario

﹏✿ سناریو وقتی بخوای با اعضای NCT127 فیلم ترسناک ببینی

دویونگ :
تا بهش پیشنهاد این فیلم و میدی با چشمای گشاد شده بهت میگه من باب اسفنجی و به همه چی ترجیح میدم میدونی که ، بعدشم مثل دو گل نوشکفته میشینین پا TV قسمت ۳۸۷ باب و میبینین=)

جه هیون‌‌‌ :
کلی پفک باز میکنه و از اول تا آخر فیلم پلک نمیزنه و توام تا آخرین لحظه در حالی که داری تمام بازوهاشو با دومتر ناخونات میکنی قبل از این که فیلم بگه بر اساس واقعیت بوده TV رو خاموش میکنی و جه هیون رو مجبور میکنی تا اتاق کولت کنه =)


تیونگ :
اولش میاد جنتلمنش گل کنه و میگه بریم سینما زن :) بعد تو بهش میگی لازم نکرده میخوام تو خونه ببینیم عشقولانه تره اونم ذوق میکنه از اول تا آخر فیلم هم یا تو لنگت تو سر تیونگه یا اون پاش تو حلقته و اون یه سر مبله تو هم اون ور مبل ولو شدین و با پا چیپس میزارین تو حلقوم هم از فیلمم چیزی نمیفهمین چون تیونگ داشت تذکر میداد بیشتر باید تمیز کنیم خونه رو =)


یوتا :
خیلی محترمانه و زیبا دست در دست و لنگ در لنگ به صورت منگنه طوری ولوین تو حلق هم فیلم میبینین تو هم هر از چندی ک میای بترسی میبینی نه تا این جیگر اینجاس ترسی نداره که چیزی=) خر ذوقیت گل میکنه یه ماچ آبدار می گیری ازش :)


هه چان:
انقدر سر این که چه فیلمی باشه بحث میکنین که کار به قابلمه پرت کردن تو و گلدون پرت شده توسط هه چان میرسین میای آوار شی سرش که به خودت میای و میبینی دو ساعت گذشته اخرش مجبور میشی چس کن بزنی و قهر کنی بری تو اتاق و در و قفل کنی ، هه چانم با جیغ جیغ مجبورت میکنه که درو باز کنی و انقد گازت میگیره که از حال بری و دیگه ازین کارا نکنی :)

مارک :
انگار نه انگار فیلم ترسناکه، هر و کری راه میندازه توام ک ترسیدی و طبق معمول مث موش چسبیدی بهش قشنگ میشینی رو پاش ک یه وقت پا نشه بره و مارکم با دیدن موهای وز و سیخ شدت میفهمه ترسیدی و TV رو خاموش میکنه و یه ماچ آبدار از لپت میگیره و میگه حالا بیا فیلم ترسناک بازی =))))))


جانی :
ازون جایی که این فیلم اصلا به روحیت نمیخوره، به جای دیدن فیلم میچسبی به سیکس پکای محترم ش و هی با ناخونات خطوط فرضی میکشی رو پوستش که یهو میبینی همه جا تاریک شده و صورت جانی جلوتر میاد و تند تند بوست میکنه

جونگوو‌‌‌ :
از اول تا آخر اون هی میگه پخ و تو هربار زهرترک میشی جونگوو هم ذوق میکنه و یه گاز از لپت میگیره آخرش در حالی که فیلم تموم شده جونگوو تا توالتم ولکنت نیست و میترسونت توام تا میخوره جد و ابادشو نصف شبی از قبر میکشی بیرون و دوباره قبر میکنی=)

ته ایل :
اولین فیلم که تموم میشه با این ک دوتاییتون ترسیدین برای اینکه بشوره ببره یه فیلم دیگه پلی میکنین که اونم ترسناکه، ته ایلم که میبینه نه دیگه جدی جدی فیلمه گرفته اش TV و خاموش میکنه و میگه پاشو بریم خونه تیونگ من میترسم =(((
﹏﹏
☆ #pn
♡ #NCT127

❀･･
T.me/NCT_IMAGINE ‶

طی یه حرکت خودجوشانه برای چنل گپ زدیم✨

اگه دوست داشتید بیایید 💞

🌱:: https://t.me/joinchat/DD_5qxz7MS6bX5jMpRe3Fw

↠ #Scenario

﹏✿ سناریو وقتی بخوای با اعضای NCT127 بری ساحل

دویونگ :
با ست لیمویی آبی و یه کلاه بزرگ سومبری چارچنگولی نشستی در حالی که تلاش میکنی کرم ضد آفتاب رو به همه قستمای بدنت بزنی و از شدت گرما داری هلاک میشی متوجه میشی دویونگ نیست. اطراف و که نگاه میکنی میبینی دو تا لیموناد دستشه و تنهایی داره تهشونو درمیاره و حال میکنه ، چشمش که بهت میوفته با دیدن وضعیته سیاه سوخته شدنت هرچی تو دهنشه میپاچه بیرون و با تظاهر به این که من اصلا با کسی نیست راهشو میکشه میره =))))


جه هیون‌‌‌ :
به خاطر قلدوری و غیرت باد کرده اش مجبوری با بلوز مشکی و شورتک خال خالی قرمز به شکل زیبایی تو ضل افتاب بشینین و اون با نیش باز هی قربون صدقه ات میره و میگه خانومم چه خانوم شدی امروز و بخورمت جیگر و تو میدونی ک اون داره همچنان کرم میریزه، پامیشی میری که ماسک بزنی به صورتت که حداقل آشنایی دوستی نبینتت با این تیپ و قیافه :)


تیونگ :
انقدر که اون ذوق و شوق داره برای شنا تو پوکر ترین حالتتو گرفتی و با گفتن ذکر خدایا خودت رحم کن بتونم جلوشو بگیرم شرفم و نبره وارد ساحل میشین و تیونگم با جیغ و داد و پشتک ملق زدنای پی در پی سمت مردم بدبخت و فلک زده ساحل میدوه و تو با تکون دادن سرت و یه کف گرگی به خودت یادآوری میکنی با یه بچه دو ساله قرار میزاری


یوتا :
هر نیم ساعت یه بار جاتونو عوض میکنین یهو گرسنه میشه کلا برنامه کنسل میشه و با تیپ ساحلی میرید یه رستوران باکلاس و خیلی هم خوشحالین از برنامه اتون کیف میکنین خلاصه =))


هه چان:
با کلی اشوه و چشم غره که من نمیام تو آب و اونجا کثیفه و یه جا دیگه بریم مجبورش میکنی برید ساحل از همون اول خودشو با شنا سرگرم میکنه و تو هم ک میری تو آب و خودت با خودت خوش میگذرونی، بعد یه ساعت وقتی میبینه نه همچینم بعد نیست با یه گروه دوست میشه و کلا تو رو یادش میره و تو مجبوری به زور از ساحل ببریش بیرون :)

مارک :
از اول تا دریارو میبینه تو ول میکنه میدوئه سمت آب توام که میدونی عادتشه از قبل با دوستات هماهنگ کردی و قرار گذاشتی در نتیجه راهتو کج میکنی و میزاری به وقتش حسابشو برسی


جانی :
با هیکلش هی جلوت فیگور میگیره و تو میبینی که بعله تنها تو نیستی که داری فیض میبری، یه گروه دختر هم دارن واسش قش و ضعف میرن اولش میخوای همه دخترا و جانیو باهم قبر کنی ولی بعدش دلت براش میسوزه و بلند میشی با کوبیدن کیف سنگین و پر از وسایلت تو سرش چس کن میزنی و اونم با التماس و گوه خوردم گوه خوردم میوفته دنبالت .


جونگوو‌‌‌ :
موهات به خاطر هوا فر شده و جونگوو با دیدن موهات هر دو دیقه یه بار تا سمتت برمیگرده میزنه زیر خنده ، با عصبانیت پا میشی میری سمت اب ، دنبالت میاد و با اویزون کردن لب و لوچه اش اداتو در میاره و بهت میگه ازین به بعد همش باید موهاتو فر کنی که تو چشم بهم زدن کلی آب سمتش پرتاب میکنی و با جیغی که میزنه می فهمی بعله کلی آب شور خورده و جیگرت خنک میشه و با قهقه ازش فرار میکنی


ته ایل :
تا میرسین دستتو میگیره و شوتت میکنه تو آب ، تا میای پاشی یه زیر پایی میزنه و آخرش کارتون به گیس و گیس کشی میرسه و دعوا میکنین و با سر و وضع ناجور مث موش ابکشیده برمیگردین خونه
﹏﹏
☆ #pn
♡ #NCT127

❀･･
T.me/NCT_IMAGINE ‶

↠ #scenario

✿﹏سناریو با تیونگ


به خاطر تابستون یه شلوار جین پاره پوره که همه جونتو انداخته بیرون پوشیدی و یه شومیز نخی سفید که تا سینه ات چاک داره موهاتو گوجه ای بستی و همینجوری که داری با گوشیت اینستاگرام رو بالا و پایین میکنی یه پوووف بلند بالا میکشی و به ساعت نگاه میکنی ، برای بار دهم داد میزنی تیونگ یه پیاده روی ساده‌اس ها، اخه کی با ماسک میخواد بشناسدت ،۴۵ دقیقه است داری چیکاااار میکنی با خودت :( ، با گفتن اومدم اومدم دوباره اش چشم غره غلیظی میری و به سمت در خونه میری دستت ک میرسه به دستگیره با شنیدن صدای خفه و بمش زیر گوشت به خودت میای ، تیونگ : الان با خودت چی فکر کردی؟ میخوای نریم بیرون؟ تو در حالی که داشتی حرفاشو تجزیه تحلیل میکردی و همزمان نیشت از کارای یهوییش باز شده بود با جمله آخرش و دیدن این که هنوز اماده نشده اون روی دائم الپریودت برمیگرده با اخم و لبو لوچه اویزون بهش میگی وات ؟ تییییییییونگگییییی اذیت نکن دیگه ، با گاز یهویی که از گوشت میگیره امپرت میچسبه به سقف و حرصی تر میشی ، با لذت و خنده به تقلا و تلاشهای بی تاثیرت برای خلاص شدن از حصار دستاش نگاه میکنه، با گفتن جمله لباس خوابات پوشیده تر از این لباسن، دست میندازه زیر پات و تا طبقه بالا کولت میکنه و این بار قهقه ی توعه که کل خونه رو پر میکنه ....


🎂#HAPPY_TAEYONG_DAY🥂
﹏﹏
☆ #pn
♡ #Taeyong

❀･･
T.me/NCT_IMAGINE ‶