𝐍𝐞𝐟𝐞𝐥𝐢𝐛𝐚𝐭𝐚


Channel's geo and language: not specified, not specified
Category: not specified


𝐈 𝐚𝐦 𝐭𝐡𝐞 𝐨𝐧𝐞
𝐰𝐡𝐨 𝐥𝐢𝐯𝐞𝐬 𝐢𝐧 𝐭𝐡𝐞
𝐜𝐥𝐨𝐮𝐝𝐬 𝐨𝐟 𝐡𝐞𝐫 𝐨𝐰𝐧 𝐢𝐦𝐚𝐠𝐢𝐧𝐚𝐭𝐢𝐨𝐧...
𝐰𝐞𝐥𝐜𝐨𝐦𝐞 𝐭𝐨 𝐦𝐲 𝐢𝐦𝐚𝐠𝐢𝐧𝐚𝐭𝐢𝐨𝐧 ~

Related channels

Channel's geo and language
not specified, not specified
Category
not specified
Statistics
Posts filter


𝑌𝑜𝑢𝑟 𝑙𝑖𝑝𝑠 𝑤𝑒𝑟𝑒 𝑠𝑜𝑓𝑡 𝑙𝑖𝑘𝑒 𝑤𝑖𝑛𝑡𝑒𝑟‌..

#music


𝑀𝑒𝑚𝑜𝑟𝑖𝑒𝑠 𝑛𝑒𝑣𝑒𝑟 𝑑𝑖𝑒..
𝐼𝑚𝑎𝑔𝑖𝑛𝑒𝑠 𝑎𝑙𝑤𝑎𝑦𝑠 𝑙𝑖𝑒...
𝐴𝑙𝑙 𝑤𝑒 𝒉𝑎𝑣𝑒 𝑖𝑠 𝑜𝑛𝑒 𝑡𝑟𝑦...

#music


Cause you're the reason I believe in fate, you're my paradise...

#music


- اینجا مال توئه،هیچوقت سندش رو بهت نشون دادم؟
- ندادی.
- سند کلبه چی؟
- اونم مال منه؟
- باید بدونی من هرچیزی که دارم مالِ توئه،از قلبم تا همین سرپناه برای توِ...اگر روزی نبودم از من به یادگار داشته باش و جایِ غمگین بودن، بخاطرِ من لبخند بزن.
- ولی من قلبم درد میگیره وقتی اینطوری از نبودنت حرف میزنی.
- ازم دور نَشو...
تهیونگ به آرومی زمزمه کرد.
- هیچوقت ازم دور نشو...من با بودنِت میتونم بمونم ،نذار هیچوقت دوباره تنها شم،من دَووم نمیارم تویِ اون تاریکی و سردیِ درونم بدون تو.نمیتونم دیگه...من بدون تو دووم نِمیارم.
- دوست دارم...باشه؟
با جمله ی غمگین اما پر از عشق جونگکوک تهیونگ توی ذهنش با فریاد به جونگکوک لعنت فرستاد اون حق نداشت طوری بهش بگه دوسش داره که انگار فردایی نیست...

#weapon #fic #vkook


-با من گناه کن فرشته کوچولو...
-خودتو بهم بده... همه ی خودتو

#devilsheart #fic #kookv


𝑁𝑒𝑥𝑡 𝑡𝑖𝑚𝑒 𝑤𝑒 𝑓𝑢𝑐𝑘, 𝐼 𝑑𝑜𝑛'𝑡 𝑤𝑎𝑛𝑛𝑎 𝑓𝑢𝑐𝑘, 𝐼 𝑤𝑎𝑛𝑛𝑎 𝑚𝑎𝑘𝑒 𝑙𝑜𝑣𝑒...

#music


حداقل جونگکوک سعی نمیکرد مثل یونگی شعارهایی از قوی بودن و نترس بودن بده.
اگر قرار بود هر فرد ضعیفی با شنیدن چندتا شعار کلیشه ای به قوی ترین حالت خودش تبدیل بشه دنیا پر میشد از آدم های پوچی که ادعای قدرت میکردن...

#wearenotfriends #fic #kookv


- دارم به این فکر میکنم که چقدر به خودم عذرخواهی بدهکارم،چقدر به چشمام اشک بدهکارم،چقدر به ساید ضعیفم،آزادی عمل بدهکارم، چقدر به‌ عُمرم زمان بدهکارم و چقدر به بزرگ شدنم بچگی بدهکارم....
یا اینکه چقدر به روحم آرامش بدهکارم، چقدر به خودم همه چیز بدهکارم و هیچوقت وقت نشد تسویه کنم....

#weapon #fic


-و... ولی من اهمیت میدم، لطفا نکشش
+در ازاش چی بهم میدی؟
-ن... نمیدونم...
+خودتو بهم بده!
-چی؟
+بعدش من از جون اون میگذرم...

#devilsheart #fic #kookv


Ты вся моя...
𝑌𝑜𝑢 𝑎𝑟𝑒 𝑎𝑙𝑙 𝑚𝑖𝑛𝑒...

#music


𝑌𝑜𝑢 𝑘𝑛𝑜𝑤 𝑖'𝑑 𝑑𝑖𝑒 𝑓𝑜𝑟 𝑦𝑜𝑢...

#music


- میخوام مثل این بستنی بخورمت جئون! تو همینقدر خوشمزه ای مگه نه؟
همون دو جمله کافی بود تا جونگکوک بچرخه سمت تهیونگ و روش خم بشه. دو تا دستای تهیونگو محکم با دستاش گرفت و رو صندلی قفلش کرد.
+ تو... تو داری چکار میکنی؟
- من؟ معلوم نیست کوک؟
+ فاک یو!
- فاک می جونگکوک!

#foranicecream #oneshot #kookv


تکه گوشتی که بر خلاف آناتومی اش... می شکند!

#paralyzed #fic #yoonmin


اینبار يونگی با عطشی که نمیدونست از کجا منشا میگیره به اون شراب قرمز رنگ حمله کرد و محکم میبوسید...

جيمين دستای کوچیکش رو دور گردن اون مرد حلقه کرد و خودشو بیشتر به یونگی چسبوند تا نفسای هردوشون رو به شماره بندازه...

"زنجیری طلسم شده از عشق من رو به تو متصل نگه می داره..."

بوسه ی داغشون زمانی که هردوی اونها نفس کم آوردن به پایان رسید...

"...شیرین و نفرین شده... من در اوج تخت پادشاهیم... برده‌ی عشق توام!"

#takemysoul #fic #yoonmin


- این اسلحه انقدر سنگینه که گلوله اش از ذهن عبور میکنه به سمت قلب شلیک میشه و از تنِ آواره ی روحمون خارج میشه...

#weapon #fic #taehyung


𝐼'𝑙𝑙 𝑏𝑒 𝑎𝑛𝑦𝑡𝒉𝑖𝑛𝑔 𝑦𝑜𝑢 𝑒𝑣𝑒𝑟 𝑎𝑠𝑘...

#music


تهیونگ شوکه قدمی عقب رفت..همه چی سوخته بود.. اخرین چیزهایی که از جیمین داشت هم نابود شده بود...
لب هاش از بغض لرزید دست هاش مشت شد و پاهاش سمت در هدایتش کردن...
با پای زخمیش رو سنگریزه ها میدوید و دردی جز سوزش قلبش حس نمیکرد وقتی به کوهی از خاکستر و چوب رسید متوقف شد و با بغض سنگینی به پرواز خاکسترها نگاه کرد... بغضش ترکید...
-داره تموم میشه..داری میری..واقعا داری میری..با هرچیز کوچیکی سعی داشتم نگهت دارم ولی حالا چیزی ندارم..من میترسم..بدون تو میترسم جيمين..
وقتی رو پاش افتاد جونگ کوک سریع خودش رو رسوند و مقابلش زانو زد و شونه هاش رو گرفت...

#Holyandunholy #fic #vmin


کلاه رو توی سینش پرت کردم:
"تا اینجاش که کاملا معمولی و مثل بقیه ی یک-شبه هام بود... ببینم از اینجا به بعد چی میشه!"

کلاه رو به دسته ی موتور بست و به سمتم اومد:
"از اینجا به بعد، تو قراره جیغ بزنی!"

#IAAS #fic #yoonmin


- پارک جیمین...برای عشقی که هرگز نصیبت نشد تیره بپوش،تو عزادار یه قبر خالی شدی...

#weapon #fic #jimin


- با وجود تمام تنفرت،فکر این که کاش میتونستم همه ی کابوسات رو مال خودم کنم تا سرت درد نگیره رو نمیتونم از ذهنم بیرون کنم....

#weapon #fic #vmin

20 last posts shown.

114

subscribers
Channel statistics