✳️ تغییر نام معابر و میادین؛ بازی با هویت شهروندان
✍️ یادداشتم در خبرگزاری ایسنا
⏰ چهارشنبه ۹ اسفند ماه، ۱۳۹۶
یک پژوهشگر اجتماعی معتقد است تغییر نام معابر و میادین، بازی با هویت شهروندان است.
به گزارش ایسنا-منطقه خراسان، در ذیل ماده ۷۱ قانون تشکیلات، وظایف و اختیارات و انتخاب شوراهای اسلامی کشور و انتخاب شهرداران آمده است تصویب نامگذاری معابر، میادین، خیابانها، کوچه و کوی در حوزه شهری و همچنین تغییر نام آنها با رعایت مقررات مربوط از وظایف شورای شهر است. امَا آیا شورای شهر صرفاً با اتکا به این قانون و بدون توجه به ابعاد اجتماعی و فرهنگی، میتواند نامگذاری و بازنامگذاری نماید؟ بهراستی نامگذاریها متکی بر چه شاخصهایی است؟ نام یک مکان هویتبخش و یا تقویتکننده عناصر هویتی و احساس تعلق شهروندان مخاطب (ساکن یا عابر) است. تجمیع اسامی معابر و میادین یک شهر نیز هویت کلان شهر را نمایان میسازد.
ساکنین و کسبه محلی به صورت روزانه از اسامی استفاده میکنند و گذرِ زمان احساس تعلق شهروندان به آنها را بیشتر میکند. این نامگذاریها از گذشتههای دور بر اساس محورهای مختلفی صورت میگرفت که در شهر مشهد نیز از این قاعده مستثنی نیست. نامگذاری میتواند با محوریت مشاهیر (میدان فردوسی)، تأسیسات و تجهیزات شهری (گاز، برق، بیسیم، پل خاکی)، بزرگان محلی (وکیل آباد) و سایر موارد باشد. به هر طریق این نامگذاریها در نگاه اول بایستی متناسب با خلقیات، آداب و رسوم و نظرات شهروندان ساکن در محلات باشد. مگر اینکه معابر و میادین تازه تأسیس بوده و بافت مسکونی پیرامون آن شکل نگرفته باشد.
در کنار این موضوع، شاخصهای نامگذاری معابر، مدیران شهری را به سمت انتخاب نامهایی متناسب با فرهنگ جامعه سوق میدهد؛ این اسامی بایستی با ویژگیهای محله ارتباط و سنخیت داشته باشد؛ شهروندان به اسامی علاقهمند بوده و احساس ارتباط نمایند و مردم به اسامی اعتماد کرده و آن را به سرعت در صحبتهای روزمره خود به کار ببرند. این حداقل حقی است که شهروندان در نامگذاری معابر محله خود دارند و مدیریت شهری و شورای شهر نباید از آن غافل باشند. سادهترین کار نیز انجام یک نظرسنجی از بافت مسکونی در کنار سایر شاخصهاست. اسامی تحمیلی اگرچه در بلندمدت و به ناچار در بین مردم مطرح میشود ولی بهکاربردن آن رضایتخاطر را بهدنبال ندارد.
تغییر نام یا بازنامگذاری معابر و میادین تبعات بیشتری نسبت به نامگذاری اولیه آن دارد. به طوریکه با لحاظ تمام شرایط وقتی نامی انتخاب میشود، تغییر آن تبعات بیشتر میتواند داشته باشد و این امری بدیهی است. مگر اینکه این تغییر همسو با شاخصهای گفته شده و صدالبته دیدگاه ساکنین و عابرین آن باشد. تبعات تغییر نام به مسائلی همچون نارضایتی شهروندان، سردرگمی آنها، کاهش احساس تعلق و هویت محلی، هزینههای مالی و مشتریمداری برای کسبه، هزینههای بازنگری در نقشهها و احتمالاً اعمال سلایق شخصی مدیران را به دنبال دارد. این موضوع مهم است که مدیریت شهری، در تغییر نامها، توجیه مناسب و اسناد متقنی داشته و دیدگاه نهادهای محلی، شورای محله، ساکنین و کسبه را در نظر گرفته و ادله کافی برای نامناسببودن نام قبلی داشته باشد.
پژوهشهای مختلفی ثابت کرده است، نامگذاری و بازنامگذاری میادین و معابر شهری کارکردهای مختلفی دارد؛ تسهیل مدیریت بهینه در شهر، هویتبخشی به فضاها، ایجاد احساس تعلق در بین شهروندان، مدیریت بهینه اطلاعات شهری شهروندان، تعیین جایگاه شهروندان و کسبه مستقر در آن، تشخیص نگرش به بافت خاص شهری از جمله این کارکردهاست. اما آنچه اهمیت بسزایی دارد، کارکرد سیاسی نامگذاری معابر است. کارکرد سیاسی صرفاً به معنای جوانب حکومتی و دولتی نیست، بلکه بیشتر نگاه از بالابهپایین را مطرح میکند. کارکرد سیاسی زمانی میتواند تبعات کمتری داشته باشد که همسو با سایر شاخصهای ذکر شده باشد.
امروزه شاهد تغییر اسامی معابر و میادین در شهرها بدون توجه به تبعات آن هستیم و این تغییرات بیشتر نگاهی یکسویه به نامگذاری معابر بوده و مردم در آن جایگاهی ندارند. پیشنهاد میشود در راستای کاهش این تبعات، کمیته نامگذاری معابر در شورای شهر روشهای انتخاب نام و تغییر آن را توسعه داده و تمامی جوانب را در نظر بگیرد.
👈 پژوهشگرام
@researchgram