میخواستم اینجوری شروع کنم که ...
ای ماه شب تار من نمیایی در تنهایی من؟
که گفتم اینجوری خیلی عاشقانه است
یه شب بود که پرواز کرده بودیم بین ابر ها
ماه از اونجا کاملا مشخص بود
میدونی ماه شبیه چیه؟
از دید من ماه شبیه عروس مرده است
زیباییش شب رو نورانی میکنه و مرده و بی جون بودنش زمین رو مثل بدنش سرد میکنه
این عروس مرده اینقدر درد کشیده و درد دیده و درد شنیده
که شده مرحم درد بقیه
اون بالا بالای ابرا میشینه و به ماها گوش میده
بعضی وقتا میخنده و بیشتر وقتا گریه میکنه
چون میدونی همیشه براش داستان شاد تعریف نمیکنن داستانای غمگین بیشترن
یه وقتایی هست میبینه مردم تا وقتی که خورشید طلوع میکنه بیدار میمونن تا غروب ماه رو ببینن
ماه وقتی میره یه اندینگ به اسم گرگ و میش شدن آسمون درست میکنه و دل های غمگین رو با چشم نوازی و خوشرنگی اون میشوره میبره
عروس مرده هروقت خواهان همدردی من برایت همه جا هستم
ای ماه شب تار من نمیایی در تنهایی من؟
که گفتم اینجوری خیلی عاشقانه است
یه شب بود که پرواز کرده بودیم بین ابر ها
ماه از اونجا کاملا مشخص بود
میدونی ماه شبیه چیه؟
از دید من ماه شبیه عروس مرده است
زیباییش شب رو نورانی میکنه و مرده و بی جون بودنش زمین رو مثل بدنش سرد میکنه
این عروس مرده اینقدر درد کشیده و درد دیده و درد شنیده
که شده مرحم درد بقیه
اون بالا بالای ابرا میشینه و به ماها گوش میده
بعضی وقتا میخنده و بیشتر وقتا گریه میکنه
چون میدونی همیشه براش داستان شاد تعریف نمیکنن داستانای غمگین بیشترن
یه وقتایی هست میبینه مردم تا وقتی که خورشید طلوع میکنه بیدار میمونن تا غروب ماه رو ببینن
ماه وقتی میره یه اندینگ به اسم گرگ و میش شدن آسمون درست میکنه و دل های غمگین رو با چشم نوازی و خوشرنگی اون میشوره میبره
عروس مرده هروقت خواهان همدردی من برایت همه جا هستم