🕊 ...
حالا
از راهها که میگذری
بنگر به چاههای عمیقی که من از آنها پایین خزیدهام
این چاهها دهان دایرهای دارند
از آسمان که بنگری انگار هر دهانه دفی کهنه است که انگشتهای دفزن آن را سوراخ کرده است
اما
پشت جدارهی این چاهها هم
دف میزنند
دفهای کُردی
اینگونه من
از این جهان به رؤیت خورشید رفتهام
-از توی یک دف کهنه وقتی که اطراف من دف میزدند-
دنیا برای من معنی ندارد
من دوست داشتم که صورت زیبایی را بر روی سینهام بگذارم
وَ بمیرم
اما نشد
هستی خسیستر از اینهاست...
رضا براهنی عزیزم
🌍
@siah_bar_siah