نمی دانم چرا تحملِ جمعیت را ندارم. چرا تحمل زندگیِ فامیلی را ندارم. من آن قدر به تنهاییِ خود عادت کردهام که در هر حالتِ دیگری خودم را بلافاصله تحت فشار و مظلوم حس می کنم. تا دور هستم دلم می خواهد نزدیک باشم و نزدیک که می شوم می بینم اصلاً استعدادش را ندارم.