#مشهورترین قاتلان(فریتس هرمان) از مشهورترین قاتلانی است که به نام خونآشام مشهور شد. او یکی از عجیبترین جنایتهای تاریخ را در آلمان مرتکب شد. فریتس از کودکی با خانواده عجیب و غریبش مشکل داشت. مهمترین مشکلش هم با مادرش بود که از آن دست آدمهایی بود که خودش هم نمیدانست دارد چه کار میکند.
یکی از عجیبترین کارهای مادرش این بود که در کودکی هروقت که فریتس میخواست با اسباببازی های پسرانه بازی کند پسر کوچولو را این کار منع میکرد و همیشه عروسک و اسباببازیهایی به او میداد که دخترها با آن بازی میکردند. فریتس بعدها گفت که این کار مادرش یکی از بدترین تأثیرهای روانی را روی او گذاشته است و باعث شده که او یک خونآشام بشود. که از اجتماع و خصوصاً از زن ها نفرت داشته باشد. داستان جنایتهای تبهکار المانی در هفدهم می 1924 هنگامی فاش شد که چند پسربچه کنار رودخانه لاینه - نزدیک قلعه هانور هابر نهایزن - در حال بازی بودند که ناگهان یک جمجمه انسان را پیدا کردند و جیغزنان به طرف خانههایشان دویدند و ماجرا را به خانوادههایشان اطلاع دادند. طبیعی بود که خیلی زود ماجرای این جمجمهها در شهر پیچید و پلیس دست به کار شد. 12 روز بعد آب رودخانه جمجمه دیگری را به خشکی آورد، با پیدا شدن دو جمجمه دیگر در کنار همان رودخانه، کمکم این شهر تبدیل به یکی از نقاط ترسناک جهان شد. آزمایشهای انجم شده روی دو جمجمه او مشخص کرد که جمجمهها متعلق به افرادی 18 تا 20 ساله هستند و آخرین جمجمه یافت شده هم متعلق به پسر بچهای 12 ساله بود. مردم شهر به شدت ترسیده بودند و وحشتزده کوچکترین خبری مربوط به این جنایتها را دنبال می:ردند. در همین زمان شایع شد که قاتل ابتدا خون قربانیان خود را میمکد و سپس جنازههای آنها را به جز سرشان میفروشد. به همین خاطر مردم به این قاتل ناشناس قلب «خونآشام هانور» دادند. با کشف این جمجمهها پلیس برای یافتن استخوانهای بیشتر تصمیم گرفت تا تمام گوشه و کنار رودخانه را بگردد و نتیجه این جستوجوها کشف 500 استخوان متعلق به 22 جسد بود. با ردزنیهای پلیس سرنخها به هرمان ختم شد و تا مدتها در جستوجوی پیدا کردن مدرکی هرچند ناچیز پلیس او را کاملاً زیرنظر گرفت. این مرد که پیش از این هم به اتهام کودکآزاری محکوم شده بود. سرانجام با سرنخهایی که پلیس به دست آورد بهعنوان مظنون اصلی دستگیر شده و در بازجوییها اعتراف کرد که او همان خونآشام هانور است.🩸🧟♂
@vAmPllRe🕸🕷
یکی از عجیبترین کارهای مادرش این بود که در کودکی هروقت که فریتس میخواست با اسباببازی های پسرانه بازی کند پسر کوچولو را این کار منع میکرد و همیشه عروسک و اسباببازیهایی به او میداد که دخترها با آن بازی میکردند. فریتس بعدها گفت که این کار مادرش یکی از بدترین تأثیرهای روانی را روی او گذاشته است و باعث شده که او یک خونآشام بشود. که از اجتماع و خصوصاً از زن ها نفرت داشته باشد. داستان جنایتهای تبهکار المانی در هفدهم می 1924 هنگامی فاش شد که چند پسربچه کنار رودخانه لاینه - نزدیک قلعه هانور هابر نهایزن - در حال بازی بودند که ناگهان یک جمجمه انسان را پیدا کردند و جیغزنان به طرف خانههایشان دویدند و ماجرا را به خانوادههایشان اطلاع دادند. طبیعی بود که خیلی زود ماجرای این جمجمهها در شهر پیچید و پلیس دست به کار شد. 12 روز بعد آب رودخانه جمجمه دیگری را به خشکی آورد، با پیدا شدن دو جمجمه دیگر در کنار همان رودخانه، کمکم این شهر تبدیل به یکی از نقاط ترسناک جهان شد. آزمایشهای انجم شده روی دو جمجمه او مشخص کرد که جمجمهها متعلق به افرادی 18 تا 20 ساله هستند و آخرین جمجمه یافت شده هم متعلق به پسر بچهای 12 ساله بود. مردم شهر به شدت ترسیده بودند و وحشتزده کوچکترین خبری مربوط به این جنایتها را دنبال می:ردند. در همین زمان شایع شد که قاتل ابتدا خون قربانیان خود را میمکد و سپس جنازههای آنها را به جز سرشان میفروشد. به همین خاطر مردم به این قاتل ناشناس قلب «خونآشام هانور» دادند. با کشف این جمجمهها پلیس برای یافتن استخوانهای بیشتر تصمیم گرفت تا تمام گوشه و کنار رودخانه را بگردد و نتیجه این جستوجوها کشف 500 استخوان متعلق به 22 جسد بود. با ردزنیهای پلیس سرنخها به هرمان ختم شد و تا مدتها در جستوجوی پیدا کردن مدرکی هرچند ناچیز پلیس او را کاملاً زیرنظر گرفت. این مرد که پیش از این هم به اتهام کودکآزاری محکوم شده بود. سرانجام با سرنخهایی که پلیس به دست آورد بهعنوان مظنون اصلی دستگیر شده و در بازجوییها اعتراف کرد که او همان خونآشام هانور است.🩸🧟♂
@vAmPllRe🕸🕷