تسويه _ تصفيه
تسویه به معنای برابرکردن بستانکاری و بدهکاری و تصفیه به معنای پاک کردن. اگر مراد پاک کردن حساب باشد که دیگرکسی طلبکار و بدهکار نباشد. «تصفیه حساب» درست است و اگر به معنای تعادل و موازنه درحساب باشد « تسویه حساب» درست است.
* شناخت افراد و اعتماد کار خود را میکرد و حسابها به مرور تسویه میشد.
* گویی عجله داشت تا هر چه زودتر حساب همه را تصفیه کند...
البته علاوه بر معنای اصلی، به مجاز گاهی «تسویه حساب» به معنای انتقام گیری هم به کار میرود.
*بعد از ماجرای خونین که مبنی بر تسویه حساب های شخصی بود...
تسویه به معنای برابرکردن بستانکاری و بدهکاری و تصفیه به معنای پاک کردن. اگر مراد پاک کردن حساب باشد که دیگرکسی طلبکار و بدهکار نباشد. «تصفیه حساب» درست است و اگر به معنای تعادل و موازنه درحساب باشد « تسویه حساب» درست است.
* شناخت افراد و اعتماد کار خود را میکرد و حسابها به مرور تسویه میشد.
* گویی عجله داشت تا هر چه زودتر حساب همه را تصفیه کند...
البته علاوه بر معنای اصلی، به مجاز گاهی «تسویه حساب» به معنای انتقام گیری هم به کار میرود.
*بعد از ماجرای خونین که مبنی بر تسویه حساب های شخصی بود...