کانال روانشناسی ذهن تازه

عاشق شدی؟!

یادمه اینو مهران مدیری توی برنامه دور‌همی از مهمونِ برنامش می‌پرسید.
حالا یادم باشه آقای مدیری رو دیدم بهش پیشنهاد بدم از مهمونای برنامش بخواد لطفا" سبک عشق شون رو هم مشخص کنن!

توی روانشناسی سه تا سبکِ اصلیِ عشق وجود داره که توسط
جان آلن لی (John Alan Lee )
ارائه شد

✅ سبک اروس ( Eros ) :

یه عشق پر شور که شخص معمولا" خیلی شدید جذب ویژگی‌های فیزیکی طرف مقابل میشه. اشتباه نشه، اروس یه عشق کور نیست.
شخصی که این سبک رو داره، احساس میکنه یه جورایی کامل ترین جفت رو توی زندگیش پیدا کرده و این قضیه رو مهمترین موضوع توی زندگی می‌دونه.
حالا بعد از اینکه جفتش رو پیدا کرد، توی رابطه معمولا گرایش پیدا می‌کنه به اینکه قویا" به صورت فیزیکی و کلامی این تمایلش رو به طرف مقابل نشون بده.

✅ سبک استرگ ( Storge ) :

این سبک بیشتر در افراد با جوامع روستایی دیده میشه، اما توی شهری ها هم میتونه وجود داشته باشه.
یه فرق اساسی با اروس داره و اونم اینکه ابرازِ عشقِ فراوان و اون شورِ فروانِ جنسی به ندرت دیده میشه؛ اما سرشارِ از همکاری و تعامل.

✅ سبک لودوس ( Ludus ) :

این سبکو احتمالا شما هم مثل من این روزها زیاد می‌بینید. یه جور عشقِ سرگرم کننده، غیر جدی، و معمولا کوتاه مدت که تعهدِ زمانی نداره.
توی این سبک، " عاشق شدن با تمام وجود " دیده نمیشه و بیشتر در افرادی به چشم میاد که ترجیح میدن حالا حالا‌ها مجرد بمونن.

پی‌نوشت ۱:
همونطور که رنگهای اصلی رو میشه ترکیب کرد و رنگهای فرعی به وجود آورد، سبکهای اصلی عشق هم می‌تونن ترکیب بشن، مثلا یه نفر ۸۰ درصد اروسی باشه و ۲۰ درصد استرگی.

پی‌نوشت ۲:
همونطور که افراد رنگهای متفاوتی رو برای کفش، ماشین یا شلوارشون! انتخاب می‌کنن، ممکنه سبک های عشقِ متفاوتی رو هم برای افراد مختلف انتخاب کنن. بیشتر بازش نمیکنم، خودتون می‌دونید منظورم چیه!.

پی‌نوشت ۳:
ممنونم ازتون بابت اینکه این مدتی که تلگرام نبودم، توی کانال موندین.
عاشق‌تون هستم از نوعِ استرگ😉

پی‌نوشت۴:
اگر این مطلب رو می‌پسندین لطفا برای دیگران هم ارسال کنید

احسان رحیمی ۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۹

@zehnetaze

ایجاد نکن، دیگران را آنگونه که هستند بپذیر.

6. و جمله آخرم به تو احسان : در کل احساسِ محبت آمیز به دیگران داشته باش اما روابط صمیمانه را بسیار محدود کن ، قبول دارم که تو هیچ نیازی نداری با هرکسی دوست باشی اما سعی کن رابطه ی میان فردیِ کاملا عمیق هم داشته باشی.

تا همینجا متوجه اشتباهاتم شده بودم و بسیار لذت بردم از حرف های ارزشمندِ این چهار بزرگوار.

آقای اسکینر نگام میکرد و لبخند میزد😊
اسکینر توی لیستی که انجمن روانشناسی امریکا( APA ) از 100 روانشناس برجسته قرن 20 ارائه داده ، رتبه 1 رو داره😍

ساعت 4صبح بود. آقای آدلر ، فروم و مَزلوی عزیز ما رو ترک کردند و من و اسکینر رو تنها گذاشتن تا آقای اسکینر دستورالعمل های اختصاصی و ویژه برای رفتارهای جدید رو به من آموزش بده که تا ساعت 5 صبح طول کشید.

وقتی کار تموم شد احساس فوق العاده ای داشتم. یک جراحی و کالبد شکافی 6 ساعته توسط چهار متخصص درجه یک دنیا.
حالا اقای اسکینر دستور العمل های اجرایی برای تثبیت رفتارهای جدیدِ مورد نیاز و حذفِ رفتارهای قدیمیِ مخرب رو هم بمن داده بود.

دو لیوان چای برای من و اسکینر پایانِ این مهمانیِ ذهنی بود.☕️☕️


احسان رحیمی 17 آبان 1398😉😎

@zehnetaze

به طور معمول سالی یک بار حالِ روانیم خوب نیست. درست همونطور که یک پزشک یا دانشجوی پزشکی ممکنه سرما بخوره یا به هر دلیلی نیاز به مصرف دارو یا حتی جراحی پیدا کنه.

دیشب اون یک بار بود برای سال 98 .
البته شروعش از چند هفته قبل استارت خورده بود و من علایم این ناهمخوانی روانی رو تک و توک در خودم می دیدم .
رنجشِ دوستانِ نزدیکم از بعضی کارها و حرفهایی که میزدم و " نه " شنیدن مکرر از اونها و همچنین سرعتِ پایین در انجام کارهایی که باید انجام میدادم ، به من میگفت که یه جای کارم داره می لَنگه.

قبلا" وقتی این حالت پیش می اومد 24 ساعت به خودم استراحت مطلق میدادم ، گوشیمو خاموش میکردم ، از یه نفر میخواستم یک نخ سیگار به جای من بکشه، طوری که دکمه ری استارتم زده بشه.
اما این بار فرق داشت . قشنگ معلوم بود نیاز دارم به یک جراحی روانی و یک کالبد شکافی از رفتارهایی که اخیرا" داشتم.

به همین خاطر دیشب از 4 روانشناسِ برجسته و کار بلد دعوت کردم سریعا" خودشون رو به من برسونن و این جراحی و کالبدشکافی رو انجام بدن.

این 4 نفر عبارت بودند از:
آلفرد آدلر
آبراهام مَزلو
اریک فروم
بی اف اسکینر

یک فلاسک چای و یک بیسکوویت ساقه طلایی هم آماده کردم تا دوستان برسن.
البته برای خودم یک لیوان نسکافه هم درست کرده بودم چون می دونستم احتمالا گفتگو ها تا صبح ادامه خواهند داشت. ساعت 11شب مهمونا رسیدن.

در ادامه بخشی از حرف هایی که این روانشناسان دیشب به من زدند رو اینجا با شما به اشتراک میذارم، شاید برای شما هم مفید بود

اولین نفر آقای آدلر بود ( رییس انجمن روانشناسی فرد نگر)
آدلر گفت : ببین احسان ،

1. به نظر میاد شخصیتت از انسجام خارج شده. ساختارِ شخصیت منسجم از سبک زندگی که داری به وجود میاد . منظورم از سبک زندگی همون حال و هوای زندگیته.

2. سبک زندگی حاصل سه چیز است: وراثت + محیط + نیروی خلاق فرد
اولی رو فعلا میذاریم کنار اما تا حدودی میتونی روی محیط تاثیر بذاری و نیروی خلاق هم که دستِ خودته

3. افرادی که از لحاظ روانی سالم هستند متنوع و انعطاف پذیر رفتار میکنند. سبک زندگی آنها پیچیده اما پرمایه و تغییر پذیر است. روشهای متعددی برای موفق شدن دارند و پیوسته گزینه های تازه را جستجو میکنند.
اگرچه هدف نهایی آنها ثابت است اما نحوه ای که آنرا در نظر می گیرند همواره تغییر میکند

4. احسان ، آخرین اصلِ نظریه من میگه: نیروی خلاقِ فرد، سبک زندگی رو شکل میده. هرکسی آزاد است تا سبک زندگی خودش رو به وجود بیاره. در نهایت افراد در قبال اینکه چه کسی هستند و چگونه رفتار میکنن مسئولند.

5. هر کسی معمارِ خودش است و میتواند سبک زندگی مفید یا بی حاصل را بسازد. مجبور نیستیم در مسیر علاقه اجتماعی رشد کنیم. ما در اثر شیوه ای که آجر و ملاتِ خود را مصرف کرده ایم، همانی خواهیم بود که هستیم.

6. آدمها برای محافظت از عزت نفسِ اغراق آمیزِ خود از سه چیز استفاده میکنند: بهانه تراشی_ پرخاشگری_ کناره گیری و بی خیال شدن

7. در صورتی که افراد از مشکلات فرار کنند جلوی رشد شخصیت گرفته میشود

8. افراد شخصیت خودشان را به وجود می آورند و می توانند با آموختن نگرشهای تازه، آن را تغییر دهند

9 .و آخرین جمله من به تو: هرکسی میتونه هر کاری انجام بده. زیاد مهم نیست ما چی داریم، مهمتر اینه که از اون چیزایی که الان داری چه جوری استفاده میکنی.

حالا حرف های اریک فروم:

1. در عشق ، دو نفر یکی میشوند و با این حال ، دو تا می مانند
2. چهار عنصر مشترک در همه عشق های واقعی وجود دارد : اهمیت دادن _ مسئولیت _ احترام _ شناخت

3 .کسی که دیگری را دوست دارد، به نیازهای جسمانی و روانی او پاسخ میدهد و به او به همان صورتی که هست احترام میگذارد و سعی نمیکند او را تغییر دهد .
4. شناختنِ دیگری به معنیِ در نظر گرفتنِ او از دیدگاهِ خودش است

حالا آقای آبراهام مَزلو :

1. افرادی که نیازهای محبت در اونها از سالهای اولِ زندگی به خوبی ارضا شده ، وقتی محبت از آنها دریغ میشود هراسی ندارند. این افراد اطمینان دارند که توسط کسانی که برای آنها مهم هستند پذیرفته میشوند. بنابراین وقتی دیگران آنها را طرد میکنند، احساس خُرد شدن نمیکنند.

2. افرادی که طعم محبت را کم چشیده اند ، خود را نیازمند محبت نشان میدهند

3.افرادی که هرگز طعم محبت را نچشیده اند و هیچگونه محبت کلامی ندیده اند، قادر نیستند محبت کنند و برای عشق و محبت ارزشی قایل نیستند.

4. آدمها اغلب برای جلب محبت دیگران رفتارهایی انجام میدهند که نتیجه برعکس دارد مثلا وانمود میکنند که نسبت به دیگران بی تفاوت هستند یا سرد نشان میدهند و ممکن است در ظاهر شخصیتی مستقل از خود نشان دهند اما عمیقا" نیاز دارند که دیگران آنها را دوست بدارند و بپذیرند
و بعضی ها هم گاهی با تلاشهای خیلی زیاد با رفتارشان درخواست محبت و پذیرش میدهند به دیگران
5. نیاز به آگاه ساختن یا تغییر دادن دیگران را در خودت👇