رابطه ی انسان و خدا
در ادیان ابراهیمی خداوند می بایست واجد سه صفت باشد:
عالم، قادر و رحمن
یعنی اگر واجد هرکدام از این سه نباشد خدایی او زیر سوال می رود.
با این همه که عقل هر انسان دینداری می تواند این صفات را در خداوند تایید کند اما تجربه ی درونی و عاطفی ما از خداوند بسیار متفاوت با تصدیقات منطقی مان است
یعنی خداوند در تجربه ی عاطفی هریک از انسان ها موجودی منحصر به فرد است با ویژگی های متفاوت از خدای دیگر انسان ها
خدای برخی مهربان ، خدای برخی دیگر خشن، خدای برخی سهل گیر و خدای برخی دیگر سخت گیر است
خدای عده ای هرچه که می خواهند را به آنها می بخشد و خدای دسته ای دیگر اصلا صدایشان را نمی شوند
خدای عده ای از بدبختی آنها لذت می برد ( از برخی مراجعانم شنیده ام که خدای من بدخواه من است )و خدای دسته ای دیگر همواره می کوشد تا آنها در آسایش باشند و بسیار تفاوت های دیگر...
حتی این تفاوت در شخصیت خدا را در عرفا و بزرگان دینی هم می توان دید، خدای
امام محمد غزالی ترسناک و مهیب است
اما خدای مولانا معشوقی است که می توان دست در زلف او زد و از دستش باده ستاند و مست و غزلخوان با او رقصید.
اما این تفاوت از کجا ناشی می شود؟
روانکاوی پاسخ می دهد که شخصیت خداوند هرکس مخلوطی است از شخصیت و تصورات آن فرد از پدر و مادر در کودکی اش
پژوهش های بسیاری این ارتباط و نزدیکی شخصیت خدای هرکس با والدین او را تایید می کنند
اگردر کودکی احساس می کردید که والدین تان خیرخواه اشما نیستند خدای تان نیز خیرخواه به نظر نمی آید و اگر احساس تان این بوده که همواره می توانید به والدینتان تکیه و اعتماد کنید خدایتان نیز قابل توکل و حمایت کننده است.
اگر پدر و مادر شما از خطاهیتان نمی گذشتند خدایتان نیز واجد چنین سخت گیری است، و ...
به قول مولانا
هرچه اندیشی پذیرای فناست
آنچه در اندیشه ناید آن خداست
آیا می توانید ارتباط شخصیت خداوند را با ویژگی والدینتان در کودکی پیدا کنید؟
دکتر ناصر سبزیان پور_رواندرمانگر
https://t.me/Hrman11