Важно для рекламодателей

Теперь с помощью ИИ можно искать целевые каналы

Надо было вчера

Про PR и креатив с неожиданных ракурсов и с юмором

Книга "Взгляд в будущее: шаги к себе"

61 проверенный способ достичь гармонии и счастья

Статистика Избранное

Aero_Eng

Гео и язык канала: не указан, не указан

Категория: не указана

بخوان آواز تلخت را ولیکن دل به غم مسپار....
حرف بزنیم
http://t.me/HidenChat_bot?start=1078240844

Связанные каналы

Гео и язык канала

не указан, не указан

Категория

не указана

Статистика

Избранное

Фильтр публикаций

Скрывать удаленные

Скрывать репосты

Aero_Eng

16 Jun 2021, 00:08

و شاید حتی معذرت بخواهد....

#ورنیکا

9 1 2

Aero_Eng

16 Jun 2021, 00:05

پادکست از حادثه تا انتخاب_انسانک

اینم قشنگ بود...

5 0 0

Aero_Eng

15 Jun 2021, 23:24

کاش یکم توی احساساتم ثبات داشتم.دیشب داشتم فکر میکردم که خوب دارم میخندم و حتی بغض هم نمیکنم.ولی امروز صبح حقایقی که فرار کرده بودم و برداشت هایی که به خودم گفته بودم دروغ هستن کوبیده شدن تو صورتم و دوباره لحظه به لحظه دارم با بغض زندگی میکنم.
با مامانم قهرم و با بقیه هم سرد برخورد میکنم دوست ندارم عصر ستاد برم ولی فکر کنم مجبورم
و اجبار هم چیز جدیدی نیست.
دوباره به دوران دراز کشیدن و پادکست گوش دادن برای فرار از صدا و حرف های بقیه برگشتم.

7 0 0

Aero_Eng

15 Jun 2021, 12:00

امروزم مزین به اینها بود:
در نقد عادی شدن زندگی_پادکست انسانک
پادکست برای آرزوهایت انسانک

11 0 0

Aero_Eng

15 Jun 2021, 12:00

Wish — Hesam Ipakchi

اپیزود بیست و هشتم ـــ برای آرزوهایت
ــــــــــــــــــ
همین حالا، آرزو داشتم که جهان مشتش را باز کند و ببینم یک غافلگیری ِشاد ِنامنتظره کف دست دارد. به همین قصد برای دوستانم، اپیزود بیست و هشتم را در روز و ساعت و وقتی که منتظرش نیستند تقدیم می‌کنم، شاید برای کسی از شما یک غافلگیری ِشاد ِنامنتظره بود.
شنیدن این اپیزود کوتاه را به تمام کسانی که آرزوهای بلندی دارند، توصیه می‌کنم. موسیقی استفاده شده در این اپیزود به هنرمندی گروه پالت است.

۷ بهمن ۱۳۹۹
#حسام‌الدین_ایپکچی
ــــــــــــــــــ
Ensanak.com
🌕
@ensanak

11 0 0

Aero_Eng

15 Jun 2021, 07:44

•|من شبم تو ماه من بر آسمان بی من مرو•|

#بیت

15 0 0

Aero_Eng

15 Jun 2021, 07:42

خار ایمن گشت ز آتش در پناه لطف گل
تو گلی من خار تو در گلستان بی من مرو
#بیت

15 0 0

Aero_Eng

14 Jun 2021, 22:50

Репост из: |C₁₀H₁₂N₂O|

اگر امید تصویر داشت💚🤍

15 0 0

Aero_Eng

14 Jun 2021, 22:49

در خم چوگانت می تازم چو چشمت با من است
همچنین در من نگر بی من مران بی من مرو
#بیت

17 0 0

Aero_Eng

14 Jun 2021, 21:58

ستاد و سخنرانی های بابا قشنگی های خودش رو داره.....

16 0 0

Aero_Eng

14 Jun 2021, 21:57

پیچک قشنگی بود....

15 0 0

Aero_Eng

14 Jun 2021, 21:56

چون که ماه قشنگ بود...

17 0 0

Aero_Eng

14 Jun 2021, 13:45

خونه بهم ریخته
و ادمهای خسته ان
و استرس دارن تا
۳۰خرداد...

15 0 0

Aero_Eng

14 Jun 2021, 13:31

ولی من جدی درس خوندن رو دوست دارم...

15 0 0

Aero_Eng

14 Jun 2021, 13:23

Репост из: همکاران دیوآنه^^🌈

آخر فیلم The edge of seventeen هم، نیدین به برادرش میگه از وقتی بچه بودیم، این حس رو داشتم که انگار بیرون از جسمم شناورم و خودم رو نگاه میکنم و از چیزی که می بینم متنفرم. از رفتارم، از ظاهرم و نمی دونم چطور تغییرش بدم و خیلی ترسیدم که هیچوقت از این احساس خلاص نشم.

14 0 0

Aero_Eng

14 Jun 2021, 07:47

از استراحت خسته شدم
نزدیک کتاب ها هم نمیرم😐

راستی کتاب ورونیکا تصمیم میگرد بمیرد رو هم شروع کردم🙃

15 0 1

Aero_Eng

14 Jun 2021, 07:11

امروز برنامه ریزی درسی تابساوتونمم چیدم.امیدوارم برسم و کل دهم و یازدهم رو جمع کنم. که اگه تنبلی نکنم میرسم البته که قطعا میرسم🙃

16 0 1

Aero_Eng

14 Jun 2021, 07:11

امروز واقعا خواب افتضاحی داشتم خیلی افتضاح. شب عموم رفته بود ستاد و تا صبح نیومد و ساعت ۶و۴۰دقیقه یه ریز زنگ زد از خواب بیدار شدم. خواستم بخوابم که مامانم اومد گفت دختر همسایمون تصادف کرد مرد. تا دوباره خوابیدم مامانم بیدارم کرد گفت بابات رفته مغازه بگو نونم بگیره.تا دوباره خوابم برد بابام زنگ زد که کار مامانم داشت. اومد دوباره خوابم بگیره بابام اومد تو اتاق با مامانم حرف زد.
بیدار شدم اما چه بیدار شدنی!
سردرد و تیرکشیدن سمت چپ قفسه سینم.اومدم ۱ساعتی خوابیدم با صدای مراسم ریحانه توی گیسو درحالی که خواهرم با اخرین صدا فیلم میدید بیدار شدم که کلی باهاش دعوا کردم تا رفت بیرون.اومدم بخوابم که مثل مور و ملخ اومدن داخل و نذاشتن بخوابم.خواستم برم از اتاق بیرون کلی مهمون داشتیم و لباسم کوتاه بود. تا عصری در حالت معتاد ها به سر بردم ساعت۶ خوابیدم و ۸ با جنگ و دعوای داداشم و بچه های عمو و خالم بیدار شدم.
امروز اونقدر تایم خوابم بد بود و بهم ریخته که کلی سر درد دارم و میتونم بخاطر این وضعیت گریه کنم.خونه کلی شلوغه با اینکه مردها رفتن ستاد.
کتاب بلندی های بادگیر بر خلاف تصورم کلی طولانیه انگار البته که جذب قصه اش شدم.اما فکر نکنم بتونم تمومش کنم.

ساعت۲۲:۰٢
۲۳خرداد ماه ۱۴۰۰

16 0 0

Aero_Eng

12 Jun 2021, 20:56

از روز های پر استرس خانوادم میتونم به اون روز اشاره کنم.
امروز موقع مرتب کردن اتاقم این رو دیدم. برای سال ۹۷.اردیبهشت. اون روزهایی که تازه جراحی کرد بودم و اینجا برای باز کردن پانسمان و اینا دکتر رفتیم. جواب ازمایشم خرداد اومد.یادمه فرداش امتحان عربی داشتم و اشتباه برداشت کردن از حرف منشی دکتر و اینکه همه فکر کردن سرطان دارم. میدونید مامانم کلی گریه کرد البته که قایمکی من.امتحان نخونده بودم گفتم ۶ بیدارم کنید بخونم حالا که قراره فردا زود بریم بیمارستان. اونشب بابایی اصلا نخوابید و مامانم مثل اینکه بیدار بود. ولی من خیلی ریلکس بودم نمیدونم باورش نکرده بودم یا انقدر اعتماد به نفس داشتم که فکر میکردم سرطان چیزی نیست. یادمه اونروزا بابابزرگم هم سرطان داشت و شیمی درمانی میکرد و اره خانوادم حس میکردن بدبخت ترین آدم دنیا هستن. این همه چیز یهو اوار شده بود
از سخت ترین روز های زندگی خانوادم بود.
تموم اون روز بابایی میگفت نه دزدی کردم
نه مال مردم رو خوردم و....
و از اینجا تا اهواز همش همین رو میگفتن.
اگه خدا هوامون رو داشت این نمیشد و اینطور حرف ها.
تهش که چیزیم نبود اما قدر ادمهای اطراف رو بیشتر دونستن؟!

22 0 0

Aero_Eng

12 Jun 2021, 19:41

امروز حس میکنم مفید نبود و واقعا هم نبودم. بچه های عموم از اصفهان اومدن و تا ۲۹ ام هستند...
امروز ۲۲ام و ۶روز دیگه بالاخره این شلوغ کاری ها و مهمون و ستاد ها تموم میشه
ولی کاش اخر قصه ی انتخابات جوری باشه که بابام میخواد.✨

18 0 0

Показано 20 последних публикаций.

44

подписчиков

Статистика канала