فضای مجازی؛ جایگاه رویارویی قدرت-مقاومت
📝احمد غلامی؛ دکتری جامعهشناسی
امروزه تحولات تکنولوژیکی و شبیهسازی در قالب فرهنگ سایبرنتیک در واقع نوعی منطق نوینِ زندگی یا دوجایگاهی شدن ارتباطات انسانی در دو حوزهی واقعیت و فضای مجازی است. این فضای نوین به اصطلاح مایکل هایم بازخورد سریعتر و قدرتمندتری به نسبت تکنولوژیهای مدرنی چون تلویزیون، رادیو و روزنامه دارد. در این فضا، اندیشهها به سرعت در جریانند و به دور جهان میگردند. این زبان جدید الکتریکی به یک حلقهی بازخورد فوری شکل میدهد، چیزی که پیش از این وجود نداشته و برای اکنون نیز خیلی زود نیست. هنگامی که انسان معاصر در دنیای مجازی بطور کامل غوطهور است، واقعیت مجازی شکل جدیدی از تجریهی انسان را برمیسازد. تجربهای برای آینده که به اندازهی فیلم، تئاتر و ادبیات در گذشته حائز اهمیت است. پیشرفتهای عظیم تکنولوژیکی در حوزهی مجازی موجب آشکار شدن افقهایی همچون ظهور واقعیت مجازی، شبیهسازیهای کامپیوتری که انسان را کاملاً در خود غرق میکنند و ... میشوند. در شبکهی جهانی کامپیوتر و فضای مجازی به جای تولید کالایی کارخانه-محور، این خود ارتباطات است که اصلیترین کالایی است که به میانجی کاربران تولید و مصرف میشود. شبکهی الکترونیکی ابتدا به عنوان یک طرح مشترک، سپس به عنوان خبر و نهایتاً به عنوان موضوع مورد بحث، همه چیز را از آن خود ساخته است. این شبکهها با سرعت بخشیدن به تعاملات و امکانپذیر ساختن ارتباط یک فرد با افراد بسیار، بدون توجه به سلسله مراتب حاکم، منجر به پرورش گفتوگوهای جدیدی با سبک و سیاق تازهتری میشوند. در حالی که چنین گستردگیای موجب به دردسر افتادن یک ذهنیت تکنیکی میشود، جنبهی جدیدی را به جهان میافزاید و روابط جدیدی را با تکنولوژی میسازد، شکلی از همزیستی را بوجود میآورد که ترکیبی است از ارتباطات انسانی/ماشین. درست مانند سایبرنورد که با حرکت کردن در محیط مجازی میتواند اشیاء را تغییر دهد یا آنها را خلق کند. بدین ترتیب هم اکنون انسان در جهانی می¬زید که تقریباً هر چیزی را که می-شناسد حاصل کارکرد خود است. با کامپیوتری و سایبری شدن روابط، هنرها، تعاملات، جنگها، علوم و تجارب و ... تغییرات سراسری و عمیقی در حوزههای قدرت، شناخت، تملک، هستیشناسی و ... ایجاد شده است که از طرفی موجب دگرگونی در تولید و ذخیرهی زبان نوشتاری شده و از سوی دیگر به تولید و بازتولید ماشین به میانجی ارتباطات دامن زده است. ماشین در اینجا در جایگاه کنترلکننده و در عین حال ظرفی است برای مقاومت. کیزو طرح مفهوم جامعهی شبکهای و فضای سایبرنتیکی را تحت عنوان نظامهای کنترل-فرمان مطرح کرده و آن را یکی از مسائل علوم اجتماعی و تولید فضایی به حساب میآورد. این فضا به اصطلاح کیزا محیطی برساخته از اطلاعات نامرئی است. نظام شبکهای را میتوان قدرتمندترین نظام تاریخ بشر به حساب آورد که تعامل دو سویه ی قدرت/کنترل یا قدرت/مقاومت از طریق ماشینهای مدیریت، شبیهسازی نیروها و روابط، پیشگویی وضعیتهای قریبالوقوع، از مسابقهی فوتبال گرفته تا جنگهای مجازی و ... به پیچیدهترین حالت خود رسیده است. انسان در این جهان بیرون از شبکهها و ماشینهای زبانساز و تکنولوژیهای سایبری که در پی خلق جهانی شفاف و مرئی هستند، وجود ندارد. ماشینهای شبکهای، تکنولوژیهای نظارت و سلطه در صدد خلق زبانی تهی از معنا و حیاتی آشفته و متراکم هستند که علیرغم آشفتگیها و پیچیدگیهایش، جهانی باشد میانمایه با مفاهیم و دالهای میان تهی. همه چیز در سیالیت و بیمعنایی محض به سرعت از خود معنازدایی و هویتزدایی میکند. در این جهان پیچیده و آشفتهی شبکهای هیچ چیز قوام نمییابد، همه چیز ارتباطاتی است که به سرعت در فضای دیجیتالی محو و گم میشود. این می بایست همان تقدیر زمانهی ما و منطق سرمایهداری متأخر باشد. اما شبکهی میانتهی و هویتزدودهی مجازی نیز خود بستر و ظرفی است برای زبانی نوین که همواره زبان آشفته و پیچیدهی مجازی را در قالبی نو به میانجی سبکی از مقاومت به کار میگیرد. فضای مجازی همواره شکل کنترل-نظارت را تحمل میکند و در عین حال به مثابهی بخشی از یک زبان نوین برای مقاومت، ساخت زبانی میانمایهی مجازی را بکار بگیرد تا در برابر ساختارهایی که همواره از سوژه/گفتمان هویتزدایی و سلب معنا میکنند قدعلم کند.
@Ahmad_Gholami17548
📝احمد غلامی؛ دکتری جامعهشناسی
امروزه تحولات تکنولوژیکی و شبیهسازی در قالب فرهنگ سایبرنتیک در واقع نوعی منطق نوینِ زندگی یا دوجایگاهی شدن ارتباطات انسانی در دو حوزهی واقعیت و فضای مجازی است. این فضای نوین به اصطلاح مایکل هایم بازخورد سریعتر و قدرتمندتری به نسبت تکنولوژیهای مدرنی چون تلویزیون، رادیو و روزنامه دارد. در این فضا، اندیشهها به سرعت در جریانند و به دور جهان میگردند. این زبان جدید الکتریکی به یک حلقهی بازخورد فوری شکل میدهد، چیزی که پیش از این وجود نداشته و برای اکنون نیز خیلی زود نیست. هنگامی که انسان معاصر در دنیای مجازی بطور کامل غوطهور است، واقعیت مجازی شکل جدیدی از تجریهی انسان را برمیسازد. تجربهای برای آینده که به اندازهی فیلم، تئاتر و ادبیات در گذشته حائز اهمیت است. پیشرفتهای عظیم تکنولوژیکی در حوزهی مجازی موجب آشکار شدن افقهایی همچون ظهور واقعیت مجازی، شبیهسازیهای کامپیوتری که انسان را کاملاً در خود غرق میکنند و ... میشوند. در شبکهی جهانی کامپیوتر و فضای مجازی به جای تولید کالایی کارخانه-محور، این خود ارتباطات است که اصلیترین کالایی است که به میانجی کاربران تولید و مصرف میشود. شبکهی الکترونیکی ابتدا به عنوان یک طرح مشترک، سپس به عنوان خبر و نهایتاً به عنوان موضوع مورد بحث، همه چیز را از آن خود ساخته است. این شبکهها با سرعت بخشیدن به تعاملات و امکانپذیر ساختن ارتباط یک فرد با افراد بسیار، بدون توجه به سلسله مراتب حاکم، منجر به پرورش گفتوگوهای جدیدی با سبک و سیاق تازهتری میشوند. در حالی که چنین گستردگیای موجب به دردسر افتادن یک ذهنیت تکنیکی میشود، جنبهی جدیدی را به جهان میافزاید و روابط جدیدی را با تکنولوژی میسازد، شکلی از همزیستی را بوجود میآورد که ترکیبی است از ارتباطات انسانی/ماشین. درست مانند سایبرنورد که با حرکت کردن در محیط مجازی میتواند اشیاء را تغییر دهد یا آنها را خلق کند. بدین ترتیب هم اکنون انسان در جهانی می¬زید که تقریباً هر چیزی را که می-شناسد حاصل کارکرد خود است. با کامپیوتری و سایبری شدن روابط، هنرها، تعاملات، جنگها، علوم و تجارب و ... تغییرات سراسری و عمیقی در حوزههای قدرت، شناخت، تملک، هستیشناسی و ... ایجاد شده است که از طرفی موجب دگرگونی در تولید و ذخیرهی زبان نوشتاری شده و از سوی دیگر به تولید و بازتولید ماشین به میانجی ارتباطات دامن زده است. ماشین در اینجا در جایگاه کنترلکننده و در عین حال ظرفی است برای مقاومت. کیزو طرح مفهوم جامعهی شبکهای و فضای سایبرنتیکی را تحت عنوان نظامهای کنترل-فرمان مطرح کرده و آن را یکی از مسائل علوم اجتماعی و تولید فضایی به حساب میآورد. این فضا به اصطلاح کیزا محیطی برساخته از اطلاعات نامرئی است. نظام شبکهای را میتوان قدرتمندترین نظام تاریخ بشر به حساب آورد که تعامل دو سویه ی قدرت/کنترل یا قدرت/مقاومت از طریق ماشینهای مدیریت، شبیهسازی نیروها و روابط، پیشگویی وضعیتهای قریبالوقوع، از مسابقهی فوتبال گرفته تا جنگهای مجازی و ... به پیچیدهترین حالت خود رسیده است. انسان در این جهان بیرون از شبکهها و ماشینهای زبانساز و تکنولوژیهای سایبری که در پی خلق جهانی شفاف و مرئی هستند، وجود ندارد. ماشینهای شبکهای، تکنولوژیهای نظارت و سلطه در صدد خلق زبانی تهی از معنا و حیاتی آشفته و متراکم هستند که علیرغم آشفتگیها و پیچیدگیهایش، جهانی باشد میانمایه با مفاهیم و دالهای میان تهی. همه چیز در سیالیت و بیمعنایی محض به سرعت از خود معنازدایی و هویتزدایی میکند. در این جهان پیچیده و آشفتهی شبکهای هیچ چیز قوام نمییابد، همه چیز ارتباطاتی است که به سرعت در فضای دیجیتالی محو و گم میشود. این می بایست همان تقدیر زمانهی ما و منطق سرمایهداری متأخر باشد. اما شبکهی میانتهی و هویتزدودهی مجازی نیز خود بستر و ظرفی است برای زبانی نوین که همواره زبان آشفته و پیچیدهی مجازی را در قالبی نو به میانجی سبکی از مقاومت به کار میگیرد. فضای مجازی همواره شکل کنترل-نظارت را تحمل میکند و در عین حال به مثابهی بخشی از یک زبان نوین برای مقاومت، ساخت زبانی میانمایهی مجازی را بکار بگیرد تا در برابر ساختارهایی که همواره از سوژه/گفتمان هویتزدایی و سلب معنا میکنند قدعلم کند.
@Ahmad_Gholami17548