֎ آخرین شعر سرگئی یسهنین
پاییز باز پایان یافته است. و زمستان، امروز با نود و پنچمین سالروزِ مرگِ شاعرِ تغزلیِ روس همراه شده است. در چنین روزی، سرگئی یسهنین آخرین شعرش را با خون خود نوشت. و انگار این چند روزِ آخرِ سالِ میلادی، بین فرازِ آخرِ آن شعرِ خونین و فرازِ شعری از مایاکوفسکی میگذرد که در پاسخ به یسهنین و در رسای مرگش سروده است.
یسهنین در پایان شعرش میگوید: «در این زندگی، مرگ چیز تازهای نیست / اما زندگی هم تازه نیست دیگر.» و مایاکوفسکی در شنوانِ «به سرگئی یسهنین» پاسخ میدهد: «در این زندگی مرگ چندان دشوار نیست / ساختن زندگی نو، دشوارتر است».
...
و آن خونِ ریخته و گریخته؟ گاه در هیأت سنگی سرگردان که از حرکتِ پیریَخهای یخچالهای طبیعی برجا مانده است، گاه گدازهی نهانبلورِ سیاهسنگ، و یا تبلورِ کجلوزیها در سنگِ گچ. آخر این خونِ «بر سنگفرش»، این که جلوی چشمهایمان ریختهاند، و بازتابش پشت جیغِ سکوتمان پنهان شده است، لایه لایه در چینههای زمین فرومیرود. و با آبهای زیرزمینی میآمیزد که خاک را مرطوب میکنند، در سنگِ بستر میایستند، از چاهها به کشتزارها میریزند، و به آب شهری درمیآیند برای آشام، یا یک چای دهانسوز. ﴿کلیک کنید: متن کامل﴾
نویسنده: سهراب مختاری ❖ نام ستون: مهمانی سنگ
www.baru.wiki ❖ t.me/Baruwiki
پاییز باز پایان یافته است. و زمستان، امروز با نود و پنچمین سالروزِ مرگِ شاعرِ تغزلیِ روس همراه شده است. در چنین روزی، سرگئی یسهنین آخرین شعرش را با خون خود نوشت. و انگار این چند روزِ آخرِ سالِ میلادی، بین فرازِ آخرِ آن شعرِ خونین و فرازِ شعری از مایاکوفسکی میگذرد که در پاسخ به یسهنین و در رسای مرگش سروده است.
یسهنین در پایان شعرش میگوید: «در این زندگی، مرگ چیز تازهای نیست / اما زندگی هم تازه نیست دیگر.» و مایاکوفسکی در شنوانِ «به سرگئی یسهنین» پاسخ میدهد: «در این زندگی مرگ چندان دشوار نیست / ساختن زندگی نو، دشوارتر است».
...
و آن خونِ ریخته و گریخته؟ گاه در هیأت سنگی سرگردان که از حرکتِ پیریَخهای یخچالهای طبیعی برجا مانده است، گاه گدازهی نهانبلورِ سیاهسنگ، و یا تبلورِ کجلوزیها در سنگِ گچ. آخر این خونِ «بر سنگفرش»، این که جلوی چشمهایمان ریختهاند، و بازتابش پشت جیغِ سکوتمان پنهان شده است، لایه لایه در چینههای زمین فرومیرود. و با آبهای زیرزمینی میآمیزد که خاک را مرطوب میکنند، در سنگِ بستر میایستند، از چاهها به کشتزارها میریزند، و به آب شهری درمیآیند برای آشام، یا یک چای دهانسوز. ﴿کلیک کنید: متن کامل﴾
نویسنده: سهراب مختاری ❖ نام ستون: مهمانی سنگ
www.baru.wiki ❖ t.me/Baruwiki