♦️دفاعیه من در پیشگاه ملت
بنام عدالت و انصاف
👈🏻همانگونه که اعلام کردم ، دادگاه مربوطه را صلاح ندانستم و دفاع نکردم و چنانچه انتظار داشتم ، دادگاه انقلاب شعبه یک به ریاست قاضی مرتضی براتی ،رای معین شده را انشا و من را به چند دهه حبس و مجازات تکمیلی محکوم کرد . اینک اما دفاعیه ام را به پیشگاه ملت ایران که بالاترین داور است ، تقدیم می کنم .
از همان شبانگاه سی شهریور(۳۱) هزار و چهارصد و یک(۱۴۰۱) که به خانه ی ما حمله ور شدند ، و بسیار وحشیانه من را مورد ضرب و شتم ، تهدید و توهین قرار دادند و بر زمین کشیده و همراه فرزندانم با خود بردند و در سلول انفرادی انداختند ، که به دلیل نحوه ی برخورد که بی سابقه بود، متوجه شدم برایم توطئه چینی کرده اند و ناخوداگاه از همان لحظه با روح الله زم ،همزاد پنداری کردم.
به مدت شصت و سه روز در سلول های بازداشگاه اطلاعات اصفهان موسوم به الف_ط مورد سنگین ترین بازجویی ها قرار گرفتم و بازجوها ،نه بر اساس نظرات اصولی و رسمی ام که در بیانیه ها و مصاحبه ها اعلام گردیده بود ، بلکه عامدانه و به قصد پرونده سازی با استناد به برخی مطالب که در یک کانال تلگرامی محدود و به نام من و البته فوروارد شده از کانال های دیگر که حتی تا زمان بازجویی ، آن ها را ندیده بودم ، حدود بیست و یک مورد اتهامی از جمله افساد فی الارض ، دعوت به کشتار ، همکاری با دول متخاصم ، توهین به مقدسات ، ایراد تهمت و افترا ، براندازی مسلحانه و... را به من تفهیم کردند که البته هیچ یک را نپذیرفته و بدون ورود به دفاع که می دانستم بی ثمر خواهد بود ،صرفا بر مواضع اصولی م تاکید کردم.
همان اتهامات وارده توسط اطلاعات و البته در قالب ده عنوان توسط بازپرس شعبه ی یک به من تفهیم شد و با حذف یکی دو مورد ، دقیقا همان ها توسط نماینده ی دادستان اصفهان در دادگاه علیه من ابراز و توسط قاضی پذیرفته و من را به چندین سال حبس و محرومیت اجتماعی محکوم کردند. در همه ی این مراحل ، حرف اطلاعات ، دادستانی و دادگاه یکی بود.
در تمام آن بیست و چهار شبانه روز اسارت در بندهای مختلف زندان ، یعنی از لحظه ی بازداشت تا صدور حکم غیر قانونی ، اطمینان داشتم به دنبال اشد مجازات برای من هستند و حتی در ابلاغیه ی تشکیل دادگاه ، محاربه و افساد فی الارض نیز ابلاغ شد که البته بعدا ادعا کردند ، محاربه در کیفرخواست نبوده است !؟
آن ها اعم از بازجو ، بازپرس ، نماینده ی دادستان و قاضی دادگاه ، اصرار داشتند که من از طریق دعوت به اختشاش ، دعوت به کشتار مردم ، تحریک و اغوای مردم به قصد کشتار همدیگر کرده ام ! آیا از شما ملت بزرگ ایران کسی هست که چنین دعوتی از من شنیده باشد ؟ من همواره دعوت به اعتراض و تظاهرات غیر خشونت آمیز کرده ام و حتی قانون اساسی موجود، تظاهرات بدون حمل سلاح را حق مردم می داند. سران و رهبران رژیم نیز در جریان اعتراضات با صراحت اعلام کردند ، اعتراضات را به رسمیت می شناسم ! پس اگر در گفتار خود صادق هستند چرا باید من که دعوت به اعتراضات دموکراتیک کرده ام را به اشد مجازات محکوم می کنند؟ لابد به این دلیل که من از دفاع مشروع به عنوان یک حق طبیعی حرف زده ام عصبانی اند.و چه کسی است که تفاوت بین دعوت به کشتار و دفاع مشروع را نداند ؟ چرا سعی می کنند دعوت به کشتار مردم در سال های نود وشش نود و هشت و هزار و چهار صد و یک را به من نسبت می دهند؟ این مردم نیستند که دست به اغتشاش می زنند، بلکه این نیروهای حکومتی هستند که با سرکوب تظاهرات مسالمت آمیز، آن را به اغتشاش می کشانند.
آن ها من را به افساد فی الارض از طریق نشر اکاذیب متهم و محکوم می کنند آیا ممکن است فردی چون من که در سال هزار و سیصد و هفتاد و سه از طریق نشریه ی پیام دانشجو بزرگ ترین اختلاس به مبلغ صددو بیست و سه میلیارد تومان توسط باند رفیق دوست _خداداد را افشا کردم ، مدت سی سال است برای دفاع از حقوق اساسی مردم و برای افشای رانت خواری ، دزدی ،فساد ، شکنجه و سرکوب ، امنیت و رفاه خود و خانواده ام را هزینه کرده ام ،نیت افساد فی الارض داشته باشم ؟
من افساد فی الارض کرده ام یا عوامل حکومت که به واسطه ی عملکرد خود یک ملت را به خاک سیاه نشانده اند و اخلاق و آیین و راستی و صداقت اثری نگذاشته اند ؟ داوری را به شما ملت بزرگ وا می گذارم . گناه من چیست که در این مملکت سنگ را بسته اند و سگ را رها کرده اند و با سو استفاده از قدرت ، هر بلایی بر سر ما می اورند ؟ گناه بزرگ من این است که در برابر زور و ستم حاکم کوتاه نیامده ام .
می گویند من از طریق مصاحبه با رسانه ها و دادن اطلاعات دروع، عملا با دول متخاصم همکاری کرده و با این اتهام بی اساس من را به دوازده سال حبس محکوم نموده اند.
بنام عدالت و انصاف
👈🏻همانگونه که اعلام کردم ، دادگاه مربوطه را صلاح ندانستم و دفاع نکردم و چنانچه انتظار داشتم ، دادگاه انقلاب شعبه یک به ریاست قاضی مرتضی براتی ،رای معین شده را انشا و من را به چند دهه حبس و مجازات تکمیلی محکوم کرد . اینک اما دفاعیه ام را به پیشگاه ملت ایران که بالاترین داور است ، تقدیم می کنم .
از همان شبانگاه سی شهریور(۳۱) هزار و چهارصد و یک(۱۴۰۱) که به خانه ی ما حمله ور شدند ، و بسیار وحشیانه من را مورد ضرب و شتم ، تهدید و توهین قرار دادند و بر زمین کشیده و همراه فرزندانم با خود بردند و در سلول انفرادی انداختند ، که به دلیل نحوه ی برخورد که بی سابقه بود، متوجه شدم برایم توطئه چینی کرده اند و ناخوداگاه از همان لحظه با روح الله زم ،همزاد پنداری کردم.
به مدت شصت و سه روز در سلول های بازداشگاه اطلاعات اصفهان موسوم به الف_ط مورد سنگین ترین بازجویی ها قرار گرفتم و بازجوها ،نه بر اساس نظرات اصولی و رسمی ام که در بیانیه ها و مصاحبه ها اعلام گردیده بود ، بلکه عامدانه و به قصد پرونده سازی با استناد به برخی مطالب که در یک کانال تلگرامی محدود و به نام من و البته فوروارد شده از کانال های دیگر که حتی تا زمان بازجویی ، آن ها را ندیده بودم ، حدود بیست و یک مورد اتهامی از جمله افساد فی الارض ، دعوت به کشتار ، همکاری با دول متخاصم ، توهین به مقدسات ، ایراد تهمت و افترا ، براندازی مسلحانه و... را به من تفهیم کردند که البته هیچ یک را نپذیرفته و بدون ورود به دفاع که می دانستم بی ثمر خواهد بود ،صرفا بر مواضع اصولی م تاکید کردم.
همان اتهامات وارده توسط اطلاعات و البته در قالب ده عنوان توسط بازپرس شعبه ی یک به من تفهیم شد و با حذف یکی دو مورد ، دقیقا همان ها توسط نماینده ی دادستان اصفهان در دادگاه علیه من ابراز و توسط قاضی پذیرفته و من را به چندین سال حبس و محرومیت اجتماعی محکوم کردند. در همه ی این مراحل ، حرف اطلاعات ، دادستانی و دادگاه یکی بود.
در تمام آن بیست و چهار شبانه روز اسارت در بندهای مختلف زندان ، یعنی از لحظه ی بازداشت تا صدور حکم غیر قانونی ، اطمینان داشتم به دنبال اشد مجازات برای من هستند و حتی در ابلاغیه ی تشکیل دادگاه ، محاربه و افساد فی الارض نیز ابلاغ شد که البته بعدا ادعا کردند ، محاربه در کیفرخواست نبوده است !؟
آن ها اعم از بازجو ، بازپرس ، نماینده ی دادستان و قاضی دادگاه ، اصرار داشتند که من از طریق دعوت به اختشاش ، دعوت به کشتار مردم ، تحریک و اغوای مردم به قصد کشتار همدیگر کرده ام ! آیا از شما ملت بزرگ ایران کسی هست که چنین دعوتی از من شنیده باشد ؟ من همواره دعوت به اعتراض و تظاهرات غیر خشونت آمیز کرده ام و حتی قانون اساسی موجود، تظاهرات بدون حمل سلاح را حق مردم می داند. سران و رهبران رژیم نیز در جریان اعتراضات با صراحت اعلام کردند ، اعتراضات را به رسمیت می شناسم ! پس اگر در گفتار خود صادق هستند چرا باید من که دعوت به اعتراضات دموکراتیک کرده ام را به اشد مجازات محکوم می کنند؟ لابد به این دلیل که من از دفاع مشروع به عنوان یک حق طبیعی حرف زده ام عصبانی اند.و چه کسی است که تفاوت بین دعوت به کشتار و دفاع مشروع را نداند ؟ چرا سعی می کنند دعوت به کشتار مردم در سال های نود وشش نود و هشت و هزار و چهار صد و یک را به من نسبت می دهند؟ این مردم نیستند که دست به اغتشاش می زنند، بلکه این نیروهای حکومتی هستند که با سرکوب تظاهرات مسالمت آمیز، آن را به اغتشاش می کشانند.
آن ها من را به افساد فی الارض از طریق نشر اکاذیب متهم و محکوم می کنند آیا ممکن است فردی چون من که در سال هزار و سیصد و هفتاد و سه از طریق نشریه ی پیام دانشجو بزرگ ترین اختلاس به مبلغ صددو بیست و سه میلیارد تومان توسط باند رفیق دوست _خداداد را افشا کردم ، مدت سی سال است برای دفاع از حقوق اساسی مردم و برای افشای رانت خواری ، دزدی ،فساد ، شکنجه و سرکوب ، امنیت و رفاه خود و خانواده ام را هزینه کرده ام ،نیت افساد فی الارض داشته باشم ؟
من افساد فی الارض کرده ام یا عوامل حکومت که به واسطه ی عملکرد خود یک ملت را به خاک سیاه نشانده اند و اخلاق و آیین و راستی و صداقت اثری نگذاشته اند ؟ داوری را به شما ملت بزرگ وا می گذارم . گناه من چیست که در این مملکت سنگ را بسته اند و سگ را رها کرده اند و با سو استفاده از قدرت ، هر بلایی بر سر ما می اورند ؟ گناه بزرگ من این است که در برابر زور و ستم حاکم کوتاه نیامده ام .
می گویند من از طریق مصاحبه با رسانه ها و دادن اطلاعات دروع، عملا با دول متخاصم همکاری کرده و با این اتهام بی اساس من را به دوازده سال حبس محکوم نموده اند.