″هری لطفاً نه خواهش میکنم..ما تو تله میوفتیم..″
بدون اینکه بهم اهمیت بده لباشو روی لبام گذاشتو بدنمو لمس میکرد
دستای سردش روی بدن پرحرارتم میسوخت و من دلواپس بودم و لذت نمیبردم
′ماله من باش بیبی..نه..تو متعلق به منی من از گناهم لذت میبرم بدن تو مثل الماس میمونه پرنسس بزار بدنتو ماله خودم کنم همونطور که روحتو تصرف کردم′
..
|این فنفیکی که یه قسمتی ازشو خوندی با بقیه فرق داره🖤
اینجا رابطه پسر با دختر ممنوع..گناه تنها چیزیه که اونا مرتکب نشدن بلکه جرم اونا عاشقیه..|
🌬
https://t.me/joinchat/AAAAAEHO4eu0HF0oarblXA