🔹 زندگی به مثابه سیاست چگونه امکانپذیر است؟
✍ مهران صولتی
در تاریخ جوامع مختلف همیشه روزهایی وجود داشتهاند که فشار سرکوب مانع از شکلگیری فعالیتهای سیاسی متعارف همچون تظاهرات، انتخابات آزاد یا فعالیت حزبی شده است. در چنین ایامی مفهوم زندگی به مثابه سیاست پدیدار میشود و زیستن روزمره مردم بیش از پیش سیاسی میشود. به طور مثال در روزهای سرکوب بعد از ۲۸ مرداد، شعر نو به ابزاری برای بیان آزادی و نه گفتن به استبداد تبدیل شده بود (شعر زمستان اخوان نمونهای از این اشعار بهشمار میرود.)
در زندگی به مثابه سیاست بسیاری از کنشهای تکراری و بیاهمیت رنگ و طعم مقاومت پیدا میکنند و برای دیگران هم الهامبخش میشوند. آنچنان که به یک زبان مشترک و نمادین در میان مردم تبدیل میشوند. البته جامعه برای ورود به میدان این مبارزه نمادین نیازمند آمادگیهایی است که آصف بیات برخی از الزامات آن را بیان کرده است.
نویسنده کتاب زندگی به مثابه سیاست با ذکر ویژگیهای سیاستورزی در خاورمیانه کوشیده است تا از امکانات نهفته در زندگی شهروندان این منطقه برای تاثیرگذاری بر سیاستهای حکومتهایشان پرده بردارد. وی سه شرط لازم برای زیستن سیاسی را؛ شاد بودن، مسئولیتپذیری و سیاسی فکر کردن میداند.
✅ شاد بودن: برای جامعهای که در آن غمناکی روند مشارکت اجتماعی را به حاشیه برده، و ناامیدی شهروندان را از پیگیری مطالبات خود بازداشته است، شادی امری سیاسی، و از جلوههای مقاومت در برابر نظم مسلط محسوب میشود. در چنین وضعیتی شادی وجهی اجتماعی یافته و به افزایش اعتماد عمومی می انجامد. شاد بودن همچنین مبداء هر گونه فعالیت تحولخواهانه محسوب میشود زیرا هیچ جامعهای با شهروندان افسرده و غمگین روی توسعهیافتگی را ندیده است.
✅ مسئولیت پذیری: برخلاف این باور رایج که با انجام ندادن وظایف روزمره اداری میتوان به حاکمیت ضربه زد واقعیت ایناست که انجام مسئولانه و منتقدانه وظایف شهروندی اساس تحولخواهی محسوب میشود. از همینرو کسانی که با بیمبالاتی به دنبال مسولیتگریزی و منفعتطلبی هستند نمیتوانند راهبر خوبی برای تغییر شرایط موجود باشند. در روزگار به بنبست رسیدن بسیاری از آرزوها تنها میتوان به کسانی امید بست که با درک مسئولیتهای خطیر شهروندی میکوشند تا جامعه را حتی اندکی به سمتوسوی وضعیت بهتر هدایت کنند.
✅ نگاه سیاسی: پیش از آنکه سیاست اینچنین به مسائل زرد و نگرشهای منفعتطلبانه آلوده شود، پدیدهای ارزشمند و متکی بر مقولهای به نام خیر عمومی تلقی میشد. چنین سیاستی قرار بود که زندگی را برای همگان دلپذیرتر و قابل تحملتر سازد. همچنین بنا بود که سیاستمداران حقایق و ارزشهایی از جمله منافع ملی، مدیریت عقلانی، عدالت، و دموکراسی را بر منافع شخصی و جناحی مقدم بدانند. نگاه سیاسی به معنای دغدغه داشتن برای مردم و سایر آرمانهای بلند انسانی است حتی اگر امروز هم کاری از ما ساخته نباشد. بالاخره روزی فرا میرسد که راهی گشوده یا ساخته خواهد شد
@solati_mehran
@Iransharghedoor
✍ مهران صولتی
در تاریخ جوامع مختلف همیشه روزهایی وجود داشتهاند که فشار سرکوب مانع از شکلگیری فعالیتهای سیاسی متعارف همچون تظاهرات، انتخابات آزاد یا فعالیت حزبی شده است. در چنین ایامی مفهوم زندگی به مثابه سیاست پدیدار میشود و زیستن روزمره مردم بیش از پیش سیاسی میشود. به طور مثال در روزهای سرکوب بعد از ۲۸ مرداد، شعر نو به ابزاری برای بیان آزادی و نه گفتن به استبداد تبدیل شده بود (شعر زمستان اخوان نمونهای از این اشعار بهشمار میرود.)
در زندگی به مثابه سیاست بسیاری از کنشهای تکراری و بیاهمیت رنگ و طعم مقاومت پیدا میکنند و برای دیگران هم الهامبخش میشوند. آنچنان که به یک زبان مشترک و نمادین در میان مردم تبدیل میشوند. البته جامعه برای ورود به میدان این مبارزه نمادین نیازمند آمادگیهایی است که آصف بیات برخی از الزامات آن را بیان کرده است.
نویسنده کتاب زندگی به مثابه سیاست با ذکر ویژگیهای سیاستورزی در خاورمیانه کوشیده است تا از امکانات نهفته در زندگی شهروندان این منطقه برای تاثیرگذاری بر سیاستهای حکومتهایشان پرده بردارد. وی سه شرط لازم برای زیستن سیاسی را؛ شاد بودن، مسئولیتپذیری و سیاسی فکر کردن میداند.
✅ شاد بودن: برای جامعهای که در آن غمناکی روند مشارکت اجتماعی را به حاشیه برده، و ناامیدی شهروندان را از پیگیری مطالبات خود بازداشته است، شادی امری سیاسی، و از جلوههای مقاومت در برابر نظم مسلط محسوب میشود. در چنین وضعیتی شادی وجهی اجتماعی یافته و به افزایش اعتماد عمومی می انجامد. شاد بودن همچنین مبداء هر گونه فعالیت تحولخواهانه محسوب میشود زیرا هیچ جامعهای با شهروندان افسرده و غمگین روی توسعهیافتگی را ندیده است.
✅ مسئولیت پذیری: برخلاف این باور رایج که با انجام ندادن وظایف روزمره اداری میتوان به حاکمیت ضربه زد واقعیت ایناست که انجام مسئولانه و منتقدانه وظایف شهروندی اساس تحولخواهی محسوب میشود. از همینرو کسانی که با بیمبالاتی به دنبال مسولیتگریزی و منفعتطلبی هستند نمیتوانند راهبر خوبی برای تغییر شرایط موجود باشند. در روزگار به بنبست رسیدن بسیاری از آرزوها تنها میتوان به کسانی امید بست که با درک مسئولیتهای خطیر شهروندی میکوشند تا جامعه را حتی اندکی به سمتوسوی وضعیت بهتر هدایت کنند.
✅ نگاه سیاسی: پیش از آنکه سیاست اینچنین به مسائل زرد و نگرشهای منفعتطلبانه آلوده شود، پدیدهای ارزشمند و متکی بر مقولهای به نام خیر عمومی تلقی میشد. چنین سیاستی قرار بود که زندگی را برای همگان دلپذیرتر و قابل تحملتر سازد. همچنین بنا بود که سیاستمداران حقایق و ارزشهایی از جمله منافع ملی، مدیریت عقلانی، عدالت، و دموکراسی را بر منافع شخصی و جناحی مقدم بدانند. نگاه سیاسی به معنای دغدغه داشتن برای مردم و سایر آرمانهای بلند انسانی است حتی اگر امروز هم کاری از ما ساخته نباشد. بالاخره روزی فرا میرسد که راهی گشوده یا ساخته خواهد شد
@solati_mehran
@Iransharghedoor