تو کل اون کلاس بیست نفره فقط با هستی و مهشاد میتونم ارتباط بگیرم و گاهی هم بهار' هستی از اون دانش آموزهاییکه اغلب بین همهی دانشآموزها محبوبه و خیلی بیشتر برای دبیرها' تنها کسیه که تو کلاس که از صمیم قلب میخوام موفقیتش رو هر چه زودتر ببینم' چون از نظرم از لایق ترین آدمهای ممکنه برای هر جایگاهی. مهشاد' مهشاد همیشه خودشه. فرقی نداره کجا یا پیش چه کسی باشه' و اون ادمیه که هر جایی باشه اون انرژی مثبت منحصر به فردش رو همراه داره و اینکه کنارش باشی و نتونی حتی چند لحظه ناراحتیت رو فراموش کنی تقریبا غیر ممکنه و مطمئنم همهی آدمها از حضور در کنارش لذت میبرن. اما بهار' بهار از اون آدمهایی که باید کشفش کنی تا متوجه بشی اون هم تا چه اندازه خاصه. نوشتههاش و در کنار اون نقاشیهایی که میکشه همیشه برام قشنگه. فکرها و ایدههاش انقدر قشنگه که میتونی مکالمههای طولانی باهاش داشته باشی' بدون اینکه خسته بشی و برخلاف اون چه که فکر میکنه به شدت مهربونه و شخصیتش خیلی زیباست.