💌
(چگونگی انتخاب #ابوبکر_صدیق رضی الله عنه)
(ديدگاه عمر فاروق در مورد چگونگي تعيين رهبر و خليفه)
به من اطلاع دادهاند که عدهاي از شما گفتهايد ، اگر عمر را مرگ فرا برسد با فلاني بيعت خواهيم کرد!
هيچ يک از شما نبايد به خاطر عجله و شتاب در تعيين #ابوبکر به عنوان خليفه دچار اشتباه شود و گمان نادرست ببرد!!
انتخاب و بيعت با او با عجله ی ناگهاني و با شتاب بود، اما خداوند ما را از زيان آن مصون فرمود و امروزه در ميان شما کسي همچون #ابوبکر نيست که همه به سوي او روي آورده و در برابرش سر تسليم فرود آورند!
ما اطلاع داشتيم که هنگام وفات رسول خدا ﷺ #علی_بن_ابيطالب و #زبير بن عوام -رضي الله عنهم- و چند نفر ديگر در خانه ی #حضرت_فاطمه دختر رسول خداﷺ بودند و به سقيفه نيامدند!
از طرف ديگر بسياري از مردم انصار هم به اجتماع سقيفه نيامده بودند.
و اين مهاجرين بودند که در مورد جانشيني #ابوبکر اتفاق نظر پيدا کردند.
بعد از انتخاب #ابوبکر_صدیق به او گفتم:
برخيز نزد برادران انصار خود برويم!
با هم به سقيفه ی بنيساعده رفتيم و با دو بزرگوار ايشان يعني عُوَيم بن ساعده و معن بن عدي برخورد کرديم ، به ما گفتند:
برادران مهاجر، کجا ميخواهيد برويد؟
گفتم: ميخواهيم با برادران انصارمان ملاقات کنيم!
گفتند: ضرورتي ندارد و مشکلي نيست، شما تصميم خود را بگيريد!
گفتم: سوگند به خداوند بايد نزد ايشان برويم!
به سقيفه ی بني ساعده رفتيم و در آنجا همه ی ايشان گرد آمده بودند .
و در ميان آنان مردي بود که چهره ی
خويش را پوشانيده بود!
گفتم: اين مرد کيست؟
گفتند: #سعدبن_عباده است!
گفتم: او را چي شده است؟
گفتند: بيمار است!
در کنار او نشستيم!
بعد از آن، سخنگوي آنها برخاست و پس از حمد و ستايش خداوند گفت:
«ما انصار دين خداوند و سربازان اسلام بوده و هستيم و شما مهاجرين را مردمي و جماعتي از خود ميشماريم ، اما عدهاي از ميان شما مهاجرين آمده و ميخواهند در ميان ما جدايي بيفکنند و حق ما را ناديده بگيرند و از اين ميدان خارج کنند!»
وقتي سخنان او پايان يافت، خواستم برخيزم و مطلبي را که در ذهن خود آماده نموده و خوب و مناسبش ميدانستم در حضور #ابوبکر و در پاسخ به سخنگوي ايشان بيان کنم!
فکر ميکردم که لازم است پاسخ تندي به او داده شود، اما #ابوبکر از من بردبارتر و آرامتر بود.
#ابوبکر به من گفت: صبر کن!
من ميخواهم سخن بگويم!
دوست نداشتم او را آزرده خاطر نمايم، به درستي از من آگاهتر و بردبارتر و وقارش بيشتر بود!
#ابوبکر برخاست و سخنانش را آغاز کرد، سوگند به خداوند همه آنچه را که من در مورد آن بسيار فکر کرده و آماده نموده بودم، او بدون تکّلف بسیار بهتر و رساتر از من گفت !
(ادامه دارد...)
☝️🍃 خــــلــــفــــایــــ راشــــدیــــن🍃☝️
💚
@kholafay_rashedin ┗━━━🌸🔝🌸━━🍂