الان ۱۷ دسامبر ۲۰۰۲
یه شب معمولی
بعضی ها ناراحت و بعضی ها خوشحال ان
دود خیلی کمتر از آیندس و روزی که رفته آروم تر بوده.
چندتا گربه از سرما به خودشون پیچیدن و تکو توک لامپای خونها خاموش و روشنه.
در کل از نیمه شب گذشته.
هر اتفاقی تو هرجایی ممکنه افتاده باشه..
اما هیچکدوم مهم نیست. این شب شبیِ که من وجود ندارم، هیچ جوره.
و اینش که جالبه.
یه شب معمولی
بعضی ها ناراحت و بعضی ها خوشحال ان
دود خیلی کمتر از آیندس و روزی که رفته آروم تر بوده.
چندتا گربه از سرما به خودشون پیچیدن و تکو توک لامپای خونها خاموش و روشنه.
در کل از نیمه شب گذشته.
هر اتفاقی تو هرجایی ممکنه افتاده باشه..
اما هیچکدوم مهم نیست. این شب شبیِ که من وجود ندارم، هیچ جوره.
و اینش که جالبه.