"تجربه ىِ كمى متفاوت از تابوىِ پريود !"
🖊يادداشت دانشجويى
اولين بارى كه خون ريزى ديده بودم ٦ سالم بود !
تا دو سه روز بعد از تجاوزى كه تجربه كردم از مقعد خون ريزى داشتم و تمام تلاشم با عقل اون سنم اين بود كه مامانم نفهمه يا لباسام خونى نشه كه مامانم دعوام كنه به خاطر كثيف شدن لباسام!
گذشت تا وقتى كه من اول راهنمايى بودم و هيچ چيز از پريود نميدونستم . نه تو مدرسه حرفى زده بودن راجع بهش نه خونوادم .
يك روز تو حموم يه كيسه ى مشكى ديدم كه يه چيزى مثل پوشك بچه داخلشه . وقتى بازش كردم يه نوار بهداشتىِ خونى ديدم . البته اون موقع نه ميدونستم نوار بهداشتى چيه نه اينكه مال كيه .
به محض اينكه اون نوار بهداشتى رو ديدم وحشت همه وجودم رو گرفت!
چون منِ ١٢ ساله هيچى راجع به پريود نميدونستم و پيش خودم فكر كردم كه حتما يكى همون كارى رو با مامانم كرده كه اون مرد با من كرد و به خاطر همينه كه مامانم پوشك ميزاره تا لباساش خونى نشه !
تا مدتها فكرم به شدت مشغول بود و شرم ميكردم از اينكه از مادرم در مورد اون پوشك بپرسم
اگرچه كه مطمين بودم قضيه همون تجاوزيه كه تو ٦ سالگى به من شد!
گذشت و دو ماه بعدش وقتى رفتم دستشويى متوجه شدم خونريزى دارم
و باز هم وحشت!
هر فكرى به سرم زد و از همه پررنگ تر اينكه من يه بيمارىِ لاعلاج گرفتم و بزودى خواهم مرد . اونقدر گريه كردم و ترسيده بودم كه هنوز دلم براى اون زمان خودم ميسوزه.
و در مقابل اينكه به مادرم گفتم تنها اطلاعاتى كه بهم داد اين بود كه هر ماه ٧ روز اينجورى اى و بايد نوار بهداشتى بزارى .
و من اونجا بود كه متوجه شدم دليل نوار بهداشتى خونى چى بود ...
@komiteye_zanan
🖊يادداشت دانشجويى
اولين بارى كه خون ريزى ديده بودم ٦ سالم بود !
تا دو سه روز بعد از تجاوزى كه تجربه كردم از مقعد خون ريزى داشتم و تمام تلاشم با عقل اون سنم اين بود كه مامانم نفهمه يا لباسام خونى نشه كه مامانم دعوام كنه به خاطر كثيف شدن لباسام!
گذشت تا وقتى كه من اول راهنمايى بودم و هيچ چيز از پريود نميدونستم . نه تو مدرسه حرفى زده بودن راجع بهش نه خونوادم .
يك روز تو حموم يه كيسه ى مشكى ديدم كه يه چيزى مثل پوشك بچه داخلشه . وقتى بازش كردم يه نوار بهداشتىِ خونى ديدم . البته اون موقع نه ميدونستم نوار بهداشتى چيه نه اينكه مال كيه .
به محض اينكه اون نوار بهداشتى رو ديدم وحشت همه وجودم رو گرفت!
چون منِ ١٢ ساله هيچى راجع به پريود نميدونستم و پيش خودم فكر كردم كه حتما يكى همون كارى رو با مامانم كرده كه اون مرد با من كرد و به خاطر همينه كه مامانم پوشك ميزاره تا لباساش خونى نشه !
تا مدتها فكرم به شدت مشغول بود و شرم ميكردم از اينكه از مادرم در مورد اون پوشك بپرسم
اگرچه كه مطمين بودم قضيه همون تجاوزيه كه تو ٦ سالگى به من شد!
گذشت و دو ماه بعدش وقتى رفتم دستشويى متوجه شدم خونريزى دارم
و باز هم وحشت!
هر فكرى به سرم زد و از همه پررنگ تر اينكه من يه بيمارىِ لاعلاج گرفتم و بزودى خواهم مرد . اونقدر گريه كردم و ترسيده بودم كه هنوز دلم براى اون زمان خودم ميسوزه.
و در مقابل اينكه به مادرم گفتم تنها اطلاعاتى كه بهم داد اين بود كه هر ماه ٧ روز اينجورى اى و بايد نوار بهداشتى بزارى .
و من اونجا بود كه متوجه شدم دليل نوار بهداشتى خونى چى بود ...
@komiteye_zanan