Репост из: 🖤انتـــخابی اشتبـــاه🖤
🔥🔥🔥#پارت_هفتادونهم🔥🔥🔥
⚠️هشدار⚠️
🔞#برای_زیر_هجده_سال_ممنوع🔞
💦💦💦💦
دستش که رو شونم بود رو از پشت کرد تو #شورتم و
انگشتشو رسوند به #سوراخ💢 مقعدم..
از جلو بغلم کرد و لب پایینم رو کرد تو #دهنش..
انگشتشو وارد #مقعدم کرد که از درد آه کوتاهی کشیدم و گفتم:
+ #امممممم👅...
از #لذت💦 زیاد مقعدم رو جمع کردم و
دستم رو آروم وارد شلوار سیاوش کردم و #مردون*گی🍆 گرمشو تو دستهام گرفتم..
داشتم آروم لمسش میکردم و هربار که میبوسیدمش لبشو #گاز میگرفتم
که بالاخره صدای ناله های سیاوشم دراومد و گفت:
+ میخوام بذارم #تو*ت🍑.. پوریا..
و با یه حرکت برعکسم کرد سمت اپن و
#مردونگی🍆 کلفتشو تا ته وارد مقعدم کرد و شروع کرد به تند تند #تلمبه زدن
داشتم از #لذت و #شهوت💥 به اپن چنگ
مینداختم و مردونگیم حسابی سفت
شده بود که یکی به در اتاق کوبید و هردومون...👇👇🔥🔥
💦💦💦💦
https://t.me/joinchat/AAAAAE5Za3xl7dfxTg3LGg
🔥🔥🔞⛔️🔞⛔️🔞⛔️🔥🔥
⚠️هشدار⚠️
🔞#برای_زیر_هجده_سال_ممنوع🔞
💦💦💦💦
دستش که رو شونم بود رو از پشت کرد تو #شورتم و
انگشتشو رسوند به #سوراخ💢 مقعدم..
از جلو بغلم کرد و لب پایینم رو کرد تو #دهنش..
انگشتشو وارد #مقعدم کرد که از درد آه کوتاهی کشیدم و گفتم:
+ #امممممم👅...
از #لذت💦 زیاد مقعدم رو جمع کردم و
دستم رو آروم وارد شلوار سیاوش کردم و #مردون*گی🍆 گرمشو تو دستهام گرفتم..
داشتم آروم لمسش میکردم و هربار که میبوسیدمش لبشو #گاز میگرفتم
که بالاخره صدای ناله های سیاوشم دراومد و گفت:
+ میخوام بذارم #تو*ت🍑.. پوریا..
و با یه حرکت برعکسم کرد سمت اپن و
#مردونگی🍆 کلفتشو تا ته وارد مقعدم کرد و شروع کرد به تند تند #تلمبه زدن
داشتم از #لذت و #شهوت💥 به اپن چنگ
مینداختم و مردونگیم حسابی سفت
شده بود که یکی به در اتاق کوبید و هردومون...👇👇🔥🔥
💦💦💦💦
https://t.me/joinchat/AAAAAE5Za3xl7dfxTg3LGg
🔥🔥🔞⛔️🔞⛔️🔞⛔️🔥🔥