Репост из: بنرها
رمانی بر اساس #واقعیت شرح زندگی نویسنده در #رابطه ☡ BDSM ☡
🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞
کفشامو درآوردم و جلوتر رفتم به اطرافم نگاه کردم یه خونه کامل با وسایل بود و تا خواستم بیشتر بررسی کنم #ارباب بازومو #محکم گرفت و منو دنبال خودش کشوند کیفم از دستم افتاد و سعی میکردم خودم روی زمین نیفتم به سمت یه اتاق #عقب خونه برد روی تخت پرتم کرد بالا تنم روی تخت و #پاهام روی زمین بود دستاشو جلوی شلوارم آورد و با زور دکمه شو باز کرد و با شدت بیشتر شلوار و #شور*مو تا پشت زانوهام پایین کشید #کمربندشو از دور شلوارش باز کرد منم #چشامو بستم و روتختی رو توی #چنگم گرفتم ضربه اول رو جوری زد که نا خود آگاه پاهام بهم #جفت شد و به جلو رفتم...
📛📛📛📛📛📛📛📛📛📛📛📛
( دارای صحنه های #تنبیه واقعی)
🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞
https://t.me/joinchat/AAAAAFIVPtBmYyKNB19ABw
🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞
کفشامو درآوردم و جلوتر رفتم به اطرافم نگاه کردم یه خونه کامل با وسایل بود و تا خواستم بیشتر بررسی کنم #ارباب بازومو #محکم گرفت و منو دنبال خودش کشوند کیفم از دستم افتاد و سعی میکردم خودم روی زمین نیفتم به سمت یه اتاق #عقب خونه برد روی تخت پرتم کرد بالا تنم روی تخت و #پاهام روی زمین بود دستاشو جلوی شلوارم آورد و با زور دکمه شو باز کرد و با شدت بیشتر شلوار و #شور*مو تا پشت زانوهام پایین کشید #کمربندشو از دور شلوارش باز کرد منم #چشامو بستم و روتختی رو توی #چنگم گرفتم ضربه اول رو جوری زد که نا خود آگاه پاهام بهم #جفت شد و به جلو رفتم...
📛📛📛📛📛📛📛📛📛📛📛📛
( دارای صحنه های #تنبیه واقعی)
🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞
https://t.me/joinchat/AAAAAFIVPtBmYyKNB19ABw