#پارت27
پارتو کامل بخون نبود لفت بده❌
نوک سینم که کامل سیخ شد از روی میز یه جور دستگاهی که شبیه سنجاق کوب بزرک بود برداشت و روشنش کرد
از ترس فقط اشک میریختم
دستگاه که به سینم نزدیو کرد پوزخندی زد و گفت : به دنیای اربابت خوش اومده توله سگ
نوک سینمو لای دستگاه گذاشت و فشار محکمی داو
فریادم بلند شد و اشکام مثل سیل روی چشمام روون شد
با گریه گفتم : تورو خدا ولن کن...ارباب...ارباب دارم میمیرم
کشیده محکمی تو دهنم زد و گفت : باید عادت کنی تارا ساکت باش ساکت
با ترس لبم و به دندون گرفتم
دستگاه رو کنار کشید
نوک سینم سوراخ شده بود و یه حلقه ی کوچیک که اول اسم ارباب روش هک شده بود به سینم وصل شده بود و قطرات خون از سینم پایین میریخت
کلمه S روی حلقه خود نمایی میکرد
دستگاه رو که به اون یکی سینم نزدیک کرد چشمام رو محکم روی هم گذاشتم و دستام و مشت کردم
سوزش وحشت ناکی توی تمام بدنم پیچید
لبم و محکم گاز گرفتم
طعم خون و تو دهنم حس میکردم
کارش که با سینم تموم شد لباساشو در آورد و....
https://t.me/joinchat/AAAAAEtOJTLPqGNS_Wu3Qw
https://t.me/joinchat/AAAAAEtOJTLPqGNS_Wu3Qw
پارتو کامل بخون نبود لفت بده❌
نوک سینم که کامل سیخ شد از روی میز یه جور دستگاهی که شبیه سنجاق کوب بزرک بود برداشت و روشنش کرد
از ترس فقط اشک میریختم
دستگاه که به سینم نزدیو کرد پوزخندی زد و گفت : به دنیای اربابت خوش اومده توله سگ
نوک سینمو لای دستگاه گذاشت و فشار محکمی داو
فریادم بلند شد و اشکام مثل سیل روی چشمام روون شد
با گریه گفتم : تورو خدا ولن کن...ارباب...ارباب دارم میمیرم
کشیده محکمی تو دهنم زد و گفت : باید عادت کنی تارا ساکت باش ساکت
با ترس لبم و به دندون گرفتم
دستگاه رو کنار کشید
نوک سینم سوراخ شده بود و یه حلقه ی کوچیک که اول اسم ارباب روش هک شده بود به سینم وصل شده بود و قطرات خون از سینم پایین میریخت
کلمه S روی حلقه خود نمایی میکرد
دستگاه رو که به اون یکی سینم نزدیک کرد چشمام رو محکم روی هم گذاشتم و دستام و مشت کردم
سوزش وحشت ناکی توی تمام بدنم پیچید
لبم و محکم گاز گرفتم
طعم خون و تو دهنم حس میکردم
کارش که با سینم تموم شد لباساشو در آورد و....
https://t.me/joinchat/AAAAAEtOJTLPqGNS_Wu3Qw
https://t.me/joinchat/AAAAAEtOJTLPqGNS_Wu3Qw