پسر برای این به دنیا آمده که روزی نداشته باشد...
بیخود برایشان روز تعیین نکنید؛
قرن هاست که ما پسران به این ظلم ها عادت کرده ایم و چه بسا پوستمان هم کلفت شده!
ما پسرها، همین موجودات ظاهرا کله شق، درست پشت استخوانِ سختمان، قلبی بسیار مهربان داریم؛ قلبی مملوء از عشق، اما ممنوع از ابراز کردن...
گاهی به خودم میگویم کاش زن بودم کمی دیوانگی میکردم و سپس دوباره به پوست سختِ و آهنی خود بر میگشتم؛
کاش جامعه به جای قدرت بازو کمی لطافت از ما میخواست...
کاش به جایِ همیشه تکیه گاه بودن، یک نفر بود که ما به شانه های آن تکیه میکردیم...
کاش برای مرد گریه آزاد بود، دیوانگی آزاد بود، کاش هنر به اندازهی زن برای مرد هم بود، کاش نوشتن برای مرد از روی ذوق شمرده میشد، نه بیکاری...
زندگی از ما چیزی توقع کرد که خودمان به آن نیازمند بودیم.
میدانی؟! ما قرن هاست که به این چرخهی روزگار عادت کرده ایم...
- عرفان دهقانی
+ یهویی شد دیگه... :)
بیخود برایشان روز تعیین نکنید؛
قرن هاست که ما پسران به این ظلم ها عادت کرده ایم و چه بسا پوستمان هم کلفت شده!
ما پسرها، همین موجودات ظاهرا کله شق، درست پشت استخوانِ سختمان، قلبی بسیار مهربان داریم؛ قلبی مملوء از عشق، اما ممنوع از ابراز کردن...
گاهی به خودم میگویم کاش زن بودم کمی دیوانگی میکردم و سپس دوباره به پوست سختِ و آهنی خود بر میگشتم؛
کاش جامعه به جای قدرت بازو کمی لطافت از ما میخواست...
کاش به جایِ همیشه تکیه گاه بودن، یک نفر بود که ما به شانه های آن تکیه میکردیم...
کاش برای مرد گریه آزاد بود، دیوانگی آزاد بود، کاش هنر به اندازهی زن برای مرد هم بود، کاش نوشتن برای مرد از روی ذوق شمرده میشد، نه بیکاری...
زندگی از ما چیزی توقع کرد که خودمان به آن نیازمند بودیم.
میدانی؟! ما قرن هاست که به این چرخهی روزگار عادت کرده ایم...
- عرفان دهقانی
+ یهویی شد دیگه... :)