#داستان
مردی وارد داروخانه شد وبا لهجهای ساده گفت:
کرم ضد سيمان دارين؟
متصدی داروخانه با لحنی تمسخر آميز گفت:
بله که داريم کرم ضد تيرآهن و آجر هم داريم حالا خارجي ميخوای يا ايرانی؟
خارجیاش گرانهها گفته باشم!
مرد نگاهی به دستانش کرد و روبه روی فروشنده گرفت و گفت:
ازوقتی کارگر ساختمان شدم دست هایم زبر شده نميتونم دخترم را نوازش کنم...
اگه خارجیاش بهتره، خارجیاش رو بده!
لبخند روي لبان متصدی يخ زد!.
- واقعا چقدر حقير و کوچک است آن که به خود مغرور است
چرا که نمي داند بعد از بازی شطرنج
شاه و سرباز را در يک جعبه میگذارند.
انسانيت و تقواست که سرنوشت ساز است
جايگاه شاه و گدا و دارا و ندار همه "قبر "است.
مواظب باشید دلی را نشکنید.
@Nashidhaimuhamadi☑️
مردی وارد داروخانه شد وبا لهجهای ساده گفت:
کرم ضد سيمان دارين؟
متصدی داروخانه با لحنی تمسخر آميز گفت:
بله که داريم کرم ضد تيرآهن و آجر هم داريم حالا خارجي ميخوای يا ايرانی؟
خارجیاش گرانهها گفته باشم!
مرد نگاهی به دستانش کرد و روبه روی فروشنده گرفت و گفت:
ازوقتی کارگر ساختمان شدم دست هایم زبر شده نميتونم دخترم را نوازش کنم...
اگه خارجیاش بهتره، خارجیاش رو بده!
لبخند روي لبان متصدی يخ زد!.
- واقعا چقدر حقير و کوچک است آن که به خود مغرور است
چرا که نمي داند بعد از بازی شطرنج
شاه و سرباز را در يک جعبه میگذارند.
انسانيت و تقواست که سرنوشت ساز است
جايگاه شاه و گدا و دارا و ندار همه "قبر "است.
مواظب باشید دلی را نشکنید.
@Nashidhaimuhamadi☑️