🔴با چالش چهارماهه ازدواج موفقی داشتم، همسرم و خانوادهشون بسیار خانواده محترمی هستن.. وارد شغلی شدم که خیلی دوستش داشتم و سریع پیشرفت کردم..
🔺توی یک رابطهای بودم که بلاتکلیف بود و ایشون تلاش زیادی برای استقلالش و به دست اوردن من نمیکرد.. فهمیدم دارم خودم رو هزینه میکنم و تمومش کردم.. با شما توسط مادرم آشنا شدم..
🔺جذابیت درونی کمکم کرد وارد کاری بشم که خیلی دوسش دارم و سریع پیشرفت کردم و طی ۳ماه تبدیل شدم به معاونت فنی مهندسی شرکت.. دوره عزت نفس رو گرفتم و دستاوردهایی هم داشتم.. کرونا که اومد یک ماه شرکت تعطیل شد و من دوباره جذابیت درونی رو شروع کردم..
🔺آدما بهم میگفتن تو خیلی ارزشمندی و خیلی بهم ابراز علاقه میشد.. درسواره احترام به خود رو گوش دادم.. یک سفر هیجانانگیز برام پیش اومد.. یکی از همکارانم خواستگارم بود.. پارتنر قبلیم دوباره پیام داد و گفت بدون تو نمیتونم زندگی کنم و بعد تو هدفم رو گم کردم ولی قبول نکردم..
🔺با همکارم که خواستگارم بود وارد صحبت و آشنایی شدم و دیدگاهم و معیارهام برای ازدواج تغییر کرد و مدارم تغییر کرده بود.. در نهایت جواب مثبت بهشون دادم.. علیرغم رابطه قبلیم که به سرانجامنمیرسید الان ایشون اصرار محترمانه و به جا برای ازدواج داشتن.. ایشون خانواده خیلی محترمی داشتن.. ما عقد کردیم و ازدواج کردیم و بعد از چندماه اومدیم سر زندگیمون..
🔺قبل از ورود به زیر یک سقف و در دوارن نامزدی، دوره جدایی تا تعالی رو هم تهیه کردم تا از بروز مشکلات جلوگیری کنم.. دوره جزیره گنج رو هم از مادرم هدیه گرفته بودم.. دوره جدایی تا تعالی خیلی کمکم کرد..
🔺ابتدای سال ۱۴۰۰ وارد یک چالشی توی شرکت شدم و انرژی منفی زیاد شده بود.. برای خودم چالش گذاشتم، روی خودم کار کردم و درسواره استغنا رو هم تهیه کردم و شرایط کاری مطلوبم رو نوشتم و از اون کار بیرون اومدم و خیلی سریع پیشنهاد از شرکت دیگهای گرفتم و استخدام شدم و این لطف خدا بود.. این شرکت بزرگتر و موفقتر از مکان قبلیم بود.. البته من با طلسمهام وارد این کار شدم و باز با مشكلاتی مواجه شدم ولی کار حقیقی رو تهیه کردم، دوره طلسم روانی رو هم تهیه کردم تا بتونم طلسمای کاریم رو هم پیدا کنم.. داخل این کار موندم و دارم روی خودم کار میکنم..
🔺توی یک رابطهای بودم که بلاتکلیف بود و ایشون تلاش زیادی برای استقلالش و به دست اوردن من نمیکرد.. فهمیدم دارم خودم رو هزینه میکنم و تمومش کردم.. با شما توسط مادرم آشنا شدم..
🔺جذابیت درونی کمکم کرد وارد کاری بشم که خیلی دوسش دارم و سریع پیشرفت کردم و طی ۳ماه تبدیل شدم به معاونت فنی مهندسی شرکت.. دوره عزت نفس رو گرفتم و دستاوردهایی هم داشتم.. کرونا که اومد یک ماه شرکت تعطیل شد و من دوباره جذابیت درونی رو شروع کردم..
🔺آدما بهم میگفتن تو خیلی ارزشمندی و خیلی بهم ابراز علاقه میشد.. درسواره احترام به خود رو گوش دادم.. یک سفر هیجانانگیز برام پیش اومد.. یکی از همکارانم خواستگارم بود.. پارتنر قبلیم دوباره پیام داد و گفت بدون تو نمیتونم زندگی کنم و بعد تو هدفم رو گم کردم ولی قبول نکردم..
🔺با همکارم که خواستگارم بود وارد صحبت و آشنایی شدم و دیدگاهم و معیارهام برای ازدواج تغییر کرد و مدارم تغییر کرده بود.. در نهایت جواب مثبت بهشون دادم.. علیرغم رابطه قبلیم که به سرانجامنمیرسید الان ایشون اصرار محترمانه و به جا برای ازدواج داشتن.. ایشون خانواده خیلی محترمی داشتن.. ما عقد کردیم و ازدواج کردیم و بعد از چندماه اومدیم سر زندگیمون..
🔺قبل از ورود به زیر یک سقف و در دوارن نامزدی، دوره جدایی تا تعالی رو هم تهیه کردم تا از بروز مشکلات جلوگیری کنم.. دوره جزیره گنج رو هم از مادرم هدیه گرفته بودم.. دوره جدایی تا تعالی خیلی کمکم کرد..
🔺ابتدای سال ۱۴۰۰ وارد یک چالشی توی شرکت شدم و انرژی منفی زیاد شده بود.. برای خودم چالش گذاشتم، روی خودم کار کردم و درسواره استغنا رو هم تهیه کردم و شرایط کاری مطلوبم رو نوشتم و از اون کار بیرون اومدم و خیلی سریع پیشنهاد از شرکت دیگهای گرفتم و استخدام شدم و این لطف خدا بود.. این شرکت بزرگتر و موفقتر از مکان قبلیم بود.. البته من با طلسمهام وارد این کار شدم و باز با مشكلاتی مواجه شدم ولی کار حقیقی رو تهیه کردم، دوره طلسم روانی رو هم تهیه کردم تا بتونم طلسمای کاریم رو هم پیدا کنم.. داخل این کار موندم و دارم روی خودم کار میکنم..