وارد خونه مامانبزرگم اینا که میشی، تو هر جاش که بری مست بوی یاس میشی.
عصرها بابابزرگم میره و از تو باغچهاش یه مشت یاس میچینه و میذاره تو گوشههای خونه.
روزهایی مثل امروزم که من اینجام یاسها نصیب من میشن و من خوشحالترین مریم دنیا میشم، چون چیزهایی که از بوی یاس برام دلنشینتر باشن زیاد نیستن.
عصرها بابابزرگم میره و از تو باغچهاش یه مشت یاس میچینه و میذاره تو گوشههای خونه.
روزهایی مثل امروزم که من اینجام یاسها نصیب من میشن و من خوشحالترین مریم دنیا میشم، چون چیزهایی که از بوی یاس برام دلنشینتر باشن زیاد نیستن.