🖤🕸
•جملات کتاب بوف کور نوشته صادق هدایت:
در این دنیای پست پر از فقر و مسکنت. برای نخستین بار گمان کردم که در زندگی من یک شعاع آفتاب درخشید
اما افسوس. این شعاع آفتاب نبود. بلکه فقط یک پرتو گذرنده. یک ستاره پرنده بود که به صورت یک زن یا فرشته به من تجلی کرد
و در روشنایی آن یک لحظه. فقط یک ثانیه همه بدبختی های زندگی خودم را دیدم و به عظمت و شکوه آن پی بردم
و بعد این پرتو در گرداب تاریکی که باید ناپدید بشود دوباره ناپدید شد
در زندگی زخم هایی هست که مثل خوره روح را آهسته در انزوا می خورد و می تراشد
این دردها را نمی شود به کسی اظهار کرد. چون عموما عادت دارند که این دردهای باورنکردنی را جزو اتفاقات و پیش آمدهای نادر و عجیب بشمارند
و اگر کسی بگوید یا بنویسد.
مردم برسبیل عقاید جاری و عقاید خودشان سعی می کنند
آنرا با لبخندی شکاک و تمسخرآمیز تلقی بکنند.
✓جهت سفارش : @f_mem
•● @Patrik_Shop ●•
•جملات کتاب بوف کور نوشته صادق هدایت:
در این دنیای پست پر از فقر و مسکنت. برای نخستین بار گمان کردم که در زندگی من یک شعاع آفتاب درخشید
اما افسوس. این شعاع آفتاب نبود. بلکه فقط یک پرتو گذرنده. یک ستاره پرنده بود که به صورت یک زن یا فرشته به من تجلی کرد
و در روشنایی آن یک لحظه. فقط یک ثانیه همه بدبختی های زندگی خودم را دیدم و به عظمت و شکوه آن پی بردم
و بعد این پرتو در گرداب تاریکی که باید ناپدید بشود دوباره ناپدید شد
در زندگی زخم هایی هست که مثل خوره روح را آهسته در انزوا می خورد و می تراشد
این دردها را نمی شود به کسی اظهار کرد. چون عموما عادت دارند که این دردهای باورنکردنی را جزو اتفاقات و پیش آمدهای نادر و عجیب بشمارند
و اگر کسی بگوید یا بنویسد.
مردم برسبیل عقاید جاری و عقاید خودشان سعی می کنند
آنرا با لبخندی شکاک و تمسخرآمیز تلقی بکنند.
✓جهت سفارش : @f_mem
•● @Patrik_Shop ●•