#ماه_خدا
🌙رمضان در عهد قاجار | ۱
✍🏻عبدالله مستوفی
•
دیگر از اوقاتی که ما خیلی مترصد رسیدن آن بودیم، ماه رمضان بود. زیرا در این ماه هم، در وضع زندگی عمومی و خصوصی تغییراتی حاصل میگشت و مقصود اصلی ما -که تخفیف از ساعات مکتب باشد- بیشتر از ماه محرم و صفر بود. بالاختصاص که از وقتی که من به سن تمیز رسیده بودم، این ماه در تابستان بود. هم خوراکی در خانه فراوان بود و هم ما وقت بازی و تفریح زیادتری در اختیار خود داشتیم.
صبحها در حدود دو به ظهر مانده به مکتب میرفتیم. تا این وقت، روزهدارها و ازجمله آخوند خواب بودند. نزدیک ظهر برای ناهار خوردن ما مکتبخانه تعطیل میشد و از این ساعت تا فردا صبح آزاد بودیم. در مکتبخانه، درس حسابی خوانده نمیشد. در عوض درس، آخوند مسألههای فقهی خیلی ابتدایی از نماز و روزه و غیره میگفت. وقتی قدری بزرگتر شده بودیم، تجوید قرآن هم ضمیمه میشد. روزهای جمعه و احیاها هم که تعطیل بود، برای نماز جماعت، لَلـه یا آخوند ما را به نماز جماعت میبردند و هریک از من و برادرم را در یکطرف خود جا میدادند که رسم نماز خواندن به جماعت را یاد بگیریم.
ماه رمضان، ماه قرآنخوانی است. بعضی بودند که هرروز یک قرآن تمام میخواندند. اینها اکثرا اشخاصی بودند که قرآن استیجاری میخواندند. بعضی از اهل خیر، قبل از ماه چندین جلد قرآن خریده، به این و آن میدادند و بیشتر زنها و مردمان پولدار بیسواد به این خیر اقدام میکردند تا حالا که خود از قرآن خواندن محروماند، وسیلۀ قرائت برای سایرین تدارک کرده باشند. کمتر کسی بود که سواد داشته باشد و ماه رمضان یک قرآن تمام ختم نکند. حتی در میان عوام معروف بود که هرکه قرآنی در ماه رمضان شروع کند و نیمهتمام گذارد، مقروض خواهد شد. نوکرهای ما همه گرکانی و باسواد بودند و وقتی از پشت اتاق آنها میگذشتی، صدای زمزمۀ قرآنخوانی آنها بلند بود.
مسجدها عموما پر میشد. مردم از هر طبقه و هر صنف، نماز ظهر و عصر را بهجماعت میخواندند. بعد از نماز، امام مسجد اگر اهل فضل بود، خود به منبر میرفت و مردم را موعظه میکرد. چنانچه بهاصطلاح دست منبر نداشت، واعظ دیگری از واعظهای شهر دعوت شده بود که بعد از نماز برای مردم موعظه کند. روزهای جمعه و احیاها بهمناسبت تعطیل، مساجد پرجمعیتتر از سایر روزها میشد. بعضی از مقدسین هم بودند که قبل از افطار به مسجد رفته، نماز مغرب و عشا را هم بهجماعت میخواندند و بعضی که خیلی مقدس بودند، صبحها هم همین کار را میکردند. ولی صبح و بعد از مغرب و عشا دیگر بعد از نماز، موعظه در کار نبود؛ زیرا احتیاج به خواب و خوراک، محلی برای شنیدن وعظ باقی نمیگذاشت و مؤمن به عجله خود را به خانه میرساند که سر سفرۀ دراز، پهن، و یا در رختخواب پهن، دراز شود.
شبهای ماه رمضان را، بخصوص در تابستان، مردم تا صبح بیدار میماندند و این کار در تمام طبقات مرسوم بود. بعضی مشغول عبادت و خواندن دعا و قرآن میشدند و برای درک ثواب هرشب تا صبح بیدار میماندند. زمرهای، شبها بیدار میماندند که صبحها لامحاله تا نزدیک ظهر بتوانند بخوابند و اثر روزه در آنها کمتر باشد. بالاخره دستۀ سومی هم بودند که شب را به قمار صبح میکردند و میگفتند اگر به این سرگرمی مشغول نشوند، ناچارند بخوابند و روز دیگر خواب نمیروند و روزه برای آنها مشکل خواهد شد. این دسته، بیشتر اعیانزادهها بودند ولی روزه را در هر حال میگرفتند و اگر اشخاصی بودند که میخواستند طفره بروند، چون حتی در خانۀ خود هم جایی نداشتند که روزهخواری کنند، ناچار بودند همرنگ جماعت باشند.
•
> از کتاب #شرح_زندگانی_من
> تاریخ اجتماعی و اداری دورۀ قاجار
> #عبدالله_مستوفی (۱۳۲۹-۱۲۵۷)
#ماه_رمضان #عهد_قاجار
•به نقل از کانال ناخواناخوانی
https://t.me/Qalam_A_F_R
🌙رمضان در عهد قاجار | ۱
✍🏻عبدالله مستوفی
•
دیگر از اوقاتی که ما خیلی مترصد رسیدن آن بودیم، ماه رمضان بود. زیرا در این ماه هم، در وضع زندگی عمومی و خصوصی تغییراتی حاصل میگشت و مقصود اصلی ما -که تخفیف از ساعات مکتب باشد- بیشتر از ماه محرم و صفر بود. بالاختصاص که از وقتی که من به سن تمیز رسیده بودم، این ماه در تابستان بود. هم خوراکی در خانه فراوان بود و هم ما وقت بازی و تفریح زیادتری در اختیار خود داشتیم.
صبحها در حدود دو به ظهر مانده به مکتب میرفتیم. تا این وقت، روزهدارها و ازجمله آخوند خواب بودند. نزدیک ظهر برای ناهار خوردن ما مکتبخانه تعطیل میشد و از این ساعت تا فردا صبح آزاد بودیم. در مکتبخانه، درس حسابی خوانده نمیشد. در عوض درس، آخوند مسألههای فقهی خیلی ابتدایی از نماز و روزه و غیره میگفت. وقتی قدری بزرگتر شده بودیم، تجوید قرآن هم ضمیمه میشد. روزهای جمعه و احیاها هم که تعطیل بود، برای نماز جماعت، لَلـه یا آخوند ما را به نماز جماعت میبردند و هریک از من و برادرم را در یکطرف خود جا میدادند که رسم نماز خواندن به جماعت را یاد بگیریم.
ماه رمضان، ماه قرآنخوانی است. بعضی بودند که هرروز یک قرآن تمام میخواندند. اینها اکثرا اشخاصی بودند که قرآن استیجاری میخواندند. بعضی از اهل خیر، قبل از ماه چندین جلد قرآن خریده، به این و آن میدادند و بیشتر زنها و مردمان پولدار بیسواد به این خیر اقدام میکردند تا حالا که خود از قرآن خواندن محروماند، وسیلۀ قرائت برای سایرین تدارک کرده باشند. کمتر کسی بود که سواد داشته باشد و ماه رمضان یک قرآن تمام ختم نکند. حتی در میان عوام معروف بود که هرکه قرآنی در ماه رمضان شروع کند و نیمهتمام گذارد، مقروض خواهد شد. نوکرهای ما همه گرکانی و باسواد بودند و وقتی از پشت اتاق آنها میگذشتی، صدای زمزمۀ قرآنخوانی آنها بلند بود.
مسجدها عموما پر میشد. مردم از هر طبقه و هر صنف، نماز ظهر و عصر را بهجماعت میخواندند. بعد از نماز، امام مسجد اگر اهل فضل بود، خود به منبر میرفت و مردم را موعظه میکرد. چنانچه بهاصطلاح دست منبر نداشت، واعظ دیگری از واعظهای شهر دعوت شده بود که بعد از نماز برای مردم موعظه کند. روزهای جمعه و احیاها بهمناسبت تعطیل، مساجد پرجمعیتتر از سایر روزها میشد. بعضی از مقدسین هم بودند که قبل از افطار به مسجد رفته، نماز مغرب و عشا را هم بهجماعت میخواندند و بعضی که خیلی مقدس بودند، صبحها هم همین کار را میکردند. ولی صبح و بعد از مغرب و عشا دیگر بعد از نماز، موعظه در کار نبود؛ زیرا احتیاج به خواب و خوراک، محلی برای شنیدن وعظ باقی نمیگذاشت و مؤمن به عجله خود را به خانه میرساند که سر سفرۀ دراز، پهن، و یا در رختخواب پهن، دراز شود.
شبهای ماه رمضان را، بخصوص در تابستان، مردم تا صبح بیدار میماندند و این کار در تمام طبقات مرسوم بود. بعضی مشغول عبادت و خواندن دعا و قرآن میشدند و برای درک ثواب هرشب تا صبح بیدار میماندند. زمرهای، شبها بیدار میماندند که صبحها لامحاله تا نزدیک ظهر بتوانند بخوابند و اثر روزه در آنها کمتر باشد. بالاخره دستۀ سومی هم بودند که شب را به قمار صبح میکردند و میگفتند اگر به این سرگرمی مشغول نشوند، ناچارند بخوابند و روز دیگر خواب نمیروند و روزه برای آنها مشکل خواهد شد. این دسته، بیشتر اعیانزادهها بودند ولی روزه را در هر حال میگرفتند و اگر اشخاصی بودند که میخواستند طفره بروند، چون حتی در خانۀ خود هم جایی نداشتند که روزهخواری کنند، ناچار بودند همرنگ جماعت باشند.
•
> از کتاب #شرح_زندگانی_من
> تاریخ اجتماعی و اداری دورۀ قاجار
> #عبدالله_مستوفی (۱۳۲۹-۱۲۵۷)
#ماه_رمضان #عهد_قاجار
•به نقل از کانال ناخواناخوانی
https://t.me/Qalam_A_F_R