Репост из: Amer,
پیونیهایصورتی که از پسر ظریف میگرفت رو میزاشت جلوی آفتاب تا خشک بشن، بلکه عشقش نسبت به اون پسر از بین بره. دریغ از اینکه آفتاب خودش بود و پیونی همون پسری که با دیدنش نفس کشیدن یادش میرفت"
Pivoine violette
Pivoine violette