Репост из: کورالینواضافی .
Channel -
در شلوغیِ شهر اما من احساس تنهایی میکردم، میتوانستم به انتها برسانم این سردرگمی را، توی دنیایی که هیچ چیز عادلانه نیست و هیچکس آغاز و پایانش را نمیداند، میتوانستم به آخر برسم، و میتوانستم افسانه ای بشوم فراموش نشدنی.
در شلوغیِ شهر اما من احساس تنهایی میکردم، میتوانستم به انتها برسانم این سردرگمی را، توی دنیایی که هیچ چیز عادلانه نیست و هیچکس آغاز و پایانش را نمیداند، میتوانستم به آخر برسم، و میتوانستم افسانه ای بشوم فراموش نشدنی.