شبای با هم بودن گذشت هرکسی رفت دیگه برنگشت
ستاره آی ستاره از اوج آسمونا بگو تا بشنون نامهربونا
چرا باید بمونن حالا تنهای تنها اونا که بودن عمری همدم ما
شب بود و ستاره توی کهکشون غم بود و نگاهی رو به آسمون
با چشم خسته قلبی شکسته ...
باز پر شده قلبش از گلایه ها باز میگه غماشو با ستاره ها
طاقت نداره چشم انتظاره ...
ستاره آی ستاره از اوج آسمونا بگو تا بشنون نامهربونا
چرا باید بمونن حالا تنهای تنها اونا که بودن عمری همدم ما
شب بود و ستاره توی کهکشون غم بود و نگاهی رو به آسمون
با چشم خسته قلبی شکسته ...
باز پر شده قلبش از گلایه ها باز میگه غماشو با ستاره ها
طاقت نداره چشم انتظاره ...