تاحالا شده با اینکه میدونستی فردا کلی کار برای انجام دادن هست و از شدت خستگی نای تکون دادن انگشتات رو نداری و چشمات به زور دارن برای بیدار موندن تلاش میکنن و حتی روحت مرده ولی بیدار میمونی چون حسِ خوب حرف زدن با اون شخص برات مهمتر از همهی اینا بوده ؟
اما, حالا اون کجاست ؟
اما, حالا اون کجاست ؟