🔹«أَكِنَّةً»
▪️ماده «کنن» در اصل به معنای پوشاندن و حفظ کردن است (معجم مقاييس اللغة، ج5، ص123؛ التحقيق فى كلمات القرآن الكريم، ج10، ص136) و «أَكْنَنْتُ» به معنای «مخفی کردم» میباشد (ما عَرَّضْتُمْ بِهِ مِنْ خِطْبَةِ النِّساءِ أَوْ أَكْنَنْتُمْ في أَنْفُسِكُمْ، بقره/235؛ يَعْلَمُ ما تُكِنُّ صُدُورُهُم، قصص/69، نمل/74) (معجم مقاييس اللغة، ج5، ص123)
▪️«کِنّ» آن است که در آن، چیزی حفظ میشود، و جمع آن «أکنان» است (وَ جَعَلَ لَكُمْ مِنَ الْجِبالِ أَكْناناً؛ نحل/81)؛
▪️«کِنان» پوششی است که چیزی برای حفاظت در درون آن قرار می گیرد و جمعِ آن، «أَكِنَّة» است، (وَ جَعَلْنا عَلى قُلُوبِهِمْ أَكِنَّةً أَنْ يَفْقَهُوهُ؛ أنعام/25، اسراء/46، کهف/57) (مفردات ألفاظ القرآن، ص727)
▪️«مکنون» اسم مفعول است یعنی چیزی که درون «کِنّ» (ستر و حفاظ) قرار داده شده است (وَ عِنْدَهُمْ قاصِراتُ الطَّرْفِ عين، كَأَنَّهُنَّ بَيْضٌ مَكْنُونٌ، صافات/49؛ وَ يَطُوفُ عَلَيْهِمْ غِلْمانٌ لَهُمْ كَأَنَّهُمْ لُؤْلُؤٌ مَكْنُونٌ، طور/24؛ إِنَّهُ لَقُرْآنٌ كَريم، في كِتابٍ مَكْنُونٍ؛ واقعه/78)
🔸این ماده و مشتقات آن جمعا 12 بار در قرآن کریم به کار رفته است.
🔹«وَقْراً»
قبلا بیان شد که ماده «وقر» در اصل به معنای سنگینی در چیزی است، چنانکه «وَقْرُ» به سنگین بودن گوش (في آذانِهِمْ وَقْر؛ فصلت/۴۴) و «وِقْر» به معنای بار سنگین (فَالْحامِلاتِ وِقْراً؛ ذاریات/۲) و «وَقَار» به معنای حلم و بزرگمنشی میباشد (ما لَكُمْ لا تَرْجُونَ لِلَّهِ وَقاراً؛ نوح/۱۳)
جلسه523 http://yekaye.ir/al-ahzab-33-33/
@YekAaye
▪️ماده «کنن» در اصل به معنای پوشاندن و حفظ کردن است (معجم مقاييس اللغة، ج5، ص123؛ التحقيق فى كلمات القرآن الكريم، ج10، ص136) و «أَكْنَنْتُ» به معنای «مخفی کردم» میباشد (ما عَرَّضْتُمْ بِهِ مِنْ خِطْبَةِ النِّساءِ أَوْ أَكْنَنْتُمْ في أَنْفُسِكُمْ، بقره/235؛ يَعْلَمُ ما تُكِنُّ صُدُورُهُم، قصص/69، نمل/74) (معجم مقاييس اللغة، ج5، ص123)
▪️«کِنّ» آن است که در آن، چیزی حفظ میشود، و جمع آن «أکنان» است (وَ جَعَلَ لَكُمْ مِنَ الْجِبالِ أَكْناناً؛ نحل/81)؛
▪️«کِنان» پوششی است که چیزی برای حفاظت در درون آن قرار می گیرد و جمعِ آن، «أَكِنَّة» است، (وَ جَعَلْنا عَلى قُلُوبِهِمْ أَكِنَّةً أَنْ يَفْقَهُوهُ؛ أنعام/25، اسراء/46، کهف/57) (مفردات ألفاظ القرآن، ص727)
▪️«مکنون» اسم مفعول است یعنی چیزی که درون «کِنّ» (ستر و حفاظ) قرار داده شده است (وَ عِنْدَهُمْ قاصِراتُ الطَّرْفِ عين، كَأَنَّهُنَّ بَيْضٌ مَكْنُونٌ، صافات/49؛ وَ يَطُوفُ عَلَيْهِمْ غِلْمانٌ لَهُمْ كَأَنَّهُمْ لُؤْلُؤٌ مَكْنُونٌ، طور/24؛ إِنَّهُ لَقُرْآنٌ كَريم، في كِتابٍ مَكْنُونٍ؛ واقعه/78)
🔸این ماده و مشتقات آن جمعا 12 بار در قرآن کریم به کار رفته است.
🔹«وَقْراً»
قبلا بیان شد که ماده «وقر» در اصل به معنای سنگینی در چیزی است، چنانکه «وَقْرُ» به سنگین بودن گوش (في آذانِهِمْ وَقْر؛ فصلت/۴۴) و «وِقْر» به معنای بار سنگین (فَالْحامِلاتِ وِقْراً؛ ذاریات/۲) و «وَقَار» به معنای حلم و بزرگمنشی میباشد (ما لَكُمْ لا تَرْجُونَ لِلَّهِ وَقاراً؛ نوح/۱۳)
جلسه523 http://yekaye.ir/al-ahzab-33-33/
@YekAaye