#روشنگری
#نام_ایران
#قسمت4 در #زندیه
در سال 1763 میلادی یک مبلغ مذهبی از جلفا نامه ای به اسقف کشیش دومینیکن مینویسد و در آن به شرح حال ایران میپردازد که در آن نامه از به اسم کشور ایران اشاره میشود در زیر متن نامه به زبان فارسی آورده شده
متن نامه:
سراسر #ایران و به ویژه اصفهان به علت حاکمیت عاقلانه کریم خان آرام است و غذا به حد کافی یافت می شود..ایران آرام آرام است، زندگی گران نیست..کریم خان پادشاهی مهربان است و به خوبی حکومت می کند، او نسبت به اتباع مسیحی خود نظر مساعدی دارد، خدا او را حفظ کند و کامیاب گرداند..
محمدهاشم آصف (۱۷۶۶/۱۷۶۷ میلادی) که نویسنده کتاب رستم التواریخ است
در کتابش اسم کشور را ایران یاد میکند در زیر متن هایی از این کتاب آورده شده است.
متن کتاب:
امنای دولتش خواستند که به جهت طلبه ها، وظایف قرار بدهند. قبول نفرمود و فرمود: «ما وکیل دولت ایرانیم. از خود، اموالی نداریم که به ملاها و طلبه علوم بدهیم. و از مالیات دیوانی که انفاذ خزانه عامره باید بشود، به جهت لشکرآرایی و مرزبانی و ایران مداری، چیزی به کسی نخواهیم داد. هرکس که خدمت به دولت ایران می نماید، او را راتبه و مواجب مستمری خواهیم داد
طریقه عقل، این است که همه خلایق، از چهار صنف، بیرون نباید باشند:
یا اهل زراعت یا اهل بیع (داد و ستد) یا اهل حرفه و کسب یا اهل ملازمت باید باشند. و هرکس از این چهار صنف، بیرون است، رویش ندید است. آنچه شنیده ایم، همه انبیا و اوصیا و پیغمبر ما و امامان ما ، صاحب کسب و حرفه بوده اند.» غرض آن که وظیفه از برای کسی قرار نداد.....
شعر نویسنده کتاب رستم التواریخ
که بعد از شرح شکست نیروی های انگلیسی در سواحل خلیج فارس از ایرانیان سروده شده — ( در آن زمان میرمهنا هنوز دست به شورش و نافرمانی نزده بود و با دستور وکیل ، نیروهای انگلیسی را فریب و شکست داد—)
متن شعر:
بنازم به ایران و مردان آن// به اهل ستیز و نبردان آن
فرنگی ز ایران چو ترسان شدی// ز ایران و اهلش هراسان شدی
ز تشویش، آن قوم ابلیس وش// چو ایران شنیدند، کردند غش
دو انگشت کردند در گوش هوش// که تا نشنوند اسم ایران به گوش
نمودند آن قومِ دیده زیان //همی وصف شمشیر ایرانیان
که ایران زمین، معدن رستم است //چو هر مرد ایران به عالم کم است
چو ایران، سر هفت کشور بوَد//به پایش فلک را همی سر بود
جهان، مفتخر دان به ایران زمین// به ایران زمین، صدهزار آفرین
@anjoman_iranban