#علوم_و_فنون_ادبی_دوازدهم
#حسن_تعلیل (درس دوازدهم)
حسن تعلیل
در لغت به معنای دلیل و برهان نیکو آوردن است و در اصطلاح ادبی آن است که دلیلی هنری (شاعرانه) و غیر واقعی برای امری بیاورند؛ به گونه ای که بتواند مخاطب را اقناع کند و خیال انگیز باشد.
به بیت زیر توجه کنید:
به سرو گفت کسی میوه ای نمی آری؟
جواب داد که آزادگان تهی دست اند
سعدی
سعدی دلیلی هنری و لطیف برای میوه ندادن سرو بیان کرده است. این دلیل غیر واقعی و ادعایی است و زیبایی آفرینی بیت از همین علت سازی خیالی است.
نمونه دیگر:
تویی بهانه آن ابرها که می گریند
بیا که صاف شود این هوای بارانی
قیصر امین پور
در این بیت شاعر دلیل بارش ابرها را فراق امام زمان بیان کرده است. این دلیل شاعرانه بر زیبایی کلام افزوده است.
⁉️آرایه حسن تعلیل را در مثال های زیر بیابید.
نرگس همی رکوع کند در میان باغ
زیرا که کرد فاخته بر سرو مؤذنی
منوچهری
باران همه بر جای عرق می چکد از ابر
پیداست که از دست کریم تو حیا کرد
قاآنی شیرازی
رسم بد عهدی ایام چو دید ابر بهار
گریه اش بر سمن و سنبل و نسرین آمد
حافظ
از آن مرد دانا دهان دوخته است
که بیند که شمع از زبان سوخته است
سعدی
هنگام سپیده دم خروس سحری
دانی که چرا همی کند نوحه گری؟
یعنی که نمودند در آیینه صبح
از عمر شبی گذشت و تو بی خبری
خیام
🔰علوم و فنون ادبی دوازدهم
#تیمور_مرادی
#حسن_تعلیل (درس دوازدهم)
حسن تعلیل
در لغت به معنای دلیل و برهان نیکو آوردن است و در اصطلاح ادبی آن است که دلیلی هنری (شاعرانه) و غیر واقعی برای امری بیاورند؛ به گونه ای که بتواند مخاطب را اقناع کند و خیال انگیز باشد.
به بیت زیر توجه کنید:
به سرو گفت کسی میوه ای نمی آری؟
جواب داد که آزادگان تهی دست اند
سعدی
سعدی دلیلی هنری و لطیف برای میوه ندادن سرو بیان کرده است. این دلیل غیر واقعی و ادعایی است و زیبایی آفرینی بیت از همین علت سازی خیالی است.
نمونه دیگر:
تویی بهانه آن ابرها که می گریند
بیا که صاف شود این هوای بارانی
قیصر امین پور
در این بیت شاعر دلیل بارش ابرها را فراق امام زمان بیان کرده است. این دلیل شاعرانه بر زیبایی کلام افزوده است.
⁉️آرایه حسن تعلیل را در مثال های زیر بیابید.
نرگس همی رکوع کند در میان باغ
زیرا که کرد فاخته بر سرو مؤذنی
منوچهری
باران همه بر جای عرق می چکد از ابر
پیداست که از دست کریم تو حیا کرد
قاآنی شیرازی
رسم بد عهدی ایام چو دید ابر بهار
گریه اش بر سمن و سنبل و نسرین آمد
حافظ
از آن مرد دانا دهان دوخته است
که بیند که شمع از زبان سوخته است
سعدی
هنگام سپیده دم خروس سحری
دانی که چرا همی کند نوحه گری؟
یعنی که نمودند در آیینه صبح
از عمر شبی گذشت و تو بی خبری
خیام
🔰علوم و فنون ادبی دوازدهم
#تیمور_مرادی