Репост из: Reza Alijani
✅ آقای نصیری گفته «تاجزاده و شاهزاده». من گفتهام «از تاجزاده تا شاهزاده». همین دو تعبیر تا حدی اشتراکات و افتراقات را روشن میکند.
🌈ایشان یک «نظر» داده.این نظر تا«نظریه» فاصله زیادی دارد. در اینجا نوعی نیمپزی نظری و ناپختگی عملی سیاسی دیده میشود.
🌈 در یک«نظریه»سیاسی، که بتوان ازآن«نتایج راهبردی»گرفت باید تکلیف چهار مقوله روشن باشد:حکومت/مردم/نیروهای سیاسی، نهادهای مدنیِ واتحادیههای صنفی/روابط بینالملل(نه صرفا رابطه بین دو نفر و یا حداکثر دو نیروی سیاسی).
🌈شکافهای متعددی در ایران داریم، نه فقط یک شکاف(سلطنت/جمهوری)، که فعال شدنشان میتواند شکاف اصلی (استبداد دینی) را تحتالشعاع قرار دهد.
🌈من مبلغ گفتگو و همکاری عملی(نه الزاما ائتلاف تشکیلاتی) میانهروهای دو سویِ هر یک از این شکافها هستم.
🌈 ارزیابی ایشان از میزان نفوذ سلطنتطلبان غیردقیق واغراقآمیزاست/ قرار دادن آقای تاجزاده به عنوان نماد جمهوریخواهان نادرست است/ در نظرگاه ایشان جامعه مدنی، اصناف واقوام ایرانی غایباند.
🌈مقام مادامالعمر سم مهلکی برای آینده ایران است.
🔹گفتگوی مهدی نصیری و رضا علیجانی
https://t.me/rezaalijani41
🔺من نظر مثبتی در باره آقای نصیری(و دوستان نزدیکشان) دارم و انگهای امنیتی را بیانصافی میدانم. نقد گذشته و تغییر فکر و روحیه و رویه ایشان را هم صادقانه و واقعی میدانم.
🔺از نظر من، به جز جنگ، هر جایگزینی به جای ج.ا، ضررش برای مملکت و مردم ایران کمتر است.
🔺ارزیابی آقای نصیری از فروپاشی ج.ا خوشبینانه و نزدیکبینانه است و ظرفیتهای ماندگاری ج.ا را نادیده میگیرد.
🔺بنا به نظرسنجی گمان مجموع طرفداران جمهوری ریاستی و پارلمانی در داخل کشور 40 درصد و در خارج از کشور 60 درصد است. همین درصد برای مشروطهخواهی در داخل 22 و در خارج 25 درصد است.
🔺آقای نصیری شناختی از راه دور و غیردقیق از اپوزیسیون خارج از کشور دارد.
🔺دوگانههای گوناگونی که من تاکنون مطرح کردهام، مانند از موسوی تا پهلوی، از تاجزاده تا شاهزاده، از سپاه تا سلطنت و...، همگی معطوف به ضرورت دربرگیرندگی سیاسی در جامعه متکثر ایران است. اما اولا ضمن قائل بودن به ظرفیت برای هر یک، ولی برجستگی خاصی برای این دو سر قائل نبودهام. ثانیا رویکرد من سیاسی بوده است نه تشکیلاتی(این طیف گسترده باید همسویی عملی داشته باشند و نه الزاما ائتلاف تشکیلاتی).
🔺در عرصه تشکیلاتی باید بدنبال تشکیل بلوکهای مستقل هر یک از نیروهای سیاسی بود که به علل مختلف اعتماد بیشتری به هم دارند(مثلا سه بلوک اصلاحطلبان ساختاری، جمهوریخواهان گذارطلب و مشروطهخواهان). این بلوکها فعلا میتوانند وحدت عمل داشته باشند (که دارند؛ مثل تحریم انتخابات، نه به اعدام و...). البته در درازمدت میتوانند با گفتگو و اعتمادسازی عملهای مشترک بیشتری انجام دهند.
🔺شکافهای مختلف فکری و سیاسی در ایران وجود دارد که هر یک، البته به میزانهای مختلف، باعث اختلال در همسویی عملی در برابر شکاف و مانع اصلی یعنی استبداد دینی حاکم میشوند؛ مانند شکافهای بین موافقان و مخالفان مذهب، سلطنت، جمهوری، فدرالیسم، فمنیسم، انقلاب 57، اصلاحطلبان، سرنگونیطلبان، اسرائیل، فلسطینِ، جلب حمایتهای بینالمللی و نظایر آن.
🔺نگاه آقای نصیری به مسئله رهبری عمدتا فردگرایانه است ولی من بنا به شناختی که از جامعه رنگین کمانی ایران دارم از اساس به گونه دیگری مینگرمم قرار نیست نیروهای سیاسی بالا سر همه نهادهای صنفی و مدنی و چهرههای آنها قرار بگیرند. این سه در آینده باید با هم نوعی رهبری جمعی را شکل بدهند.
🔺در همسویی سیاسی میتوان سلبی عمل کرد اما در کار جبههای جنبه اثباتی نیز لازم است.
🔺بحث سلطنت و مقام مادامالعمر در قانون اساسی را نباید با کشورهایی که در اروپا نوعی سلطنت نمادین دارند یکی کرد. عرصه بحث صرفا نظری و راهبرد و سیاست عملی جداست.
🔺باید راست افراطی را بدون هیچ لکنت زبانی نقد کرد. ستیزهجویی عمدتا در اردوگاه سلطنتطلبان است. در بقیه نیروها به شدت کمتر است. این گرایش در نزدیکترین حلقه پیرامون آقای رضا پهلوی حضور دارند. وی برخلاف نکات مثبتی که در حرف بیان میکند اما قدرت شخصیتی برای غلبه بر تندروهایش را ندارد. برخی اعمال ایشان را میتوان با استناد به برخی حرفهای خودش نقد کرد.
🔺بعد از کم کردن فاصله نیروهای قبل و بعد از انقلاب و یا مشروطهخواهان و جمهوریخواهان، که امر مثبتی هم هست، آقای نصیری میخواهد چکار کند؛ انقلاب، سرنگونی، گذار تحولطلبانه؟
🔺اگر ج.ا در مرحله فروپاشی قرار بگیرد یا باید همه زندانیان را اعدام کند و یا احتمالا در زندانها باز خواهد شد؛ زندانهایی که زنان و مردان بسیار توانمندی برای جمع کردن شرایط در آن زمان، در خود دارند. نیروهای خارج از کشور هم میتوانند با ظرفیتهای خود به کمک آنها بروند.
🔹لینک فایل صوتی: https://t.me/RezaAlijaniarchive/395
🔹متن کاملتر در صفحه فیس بوک
🌈ایشان یک «نظر» داده.این نظر تا«نظریه» فاصله زیادی دارد. در اینجا نوعی نیمپزی نظری و ناپختگی عملی سیاسی دیده میشود.
🌈 در یک«نظریه»سیاسی، که بتوان ازآن«نتایج راهبردی»گرفت باید تکلیف چهار مقوله روشن باشد:حکومت/مردم/نیروهای سیاسی، نهادهای مدنیِ واتحادیههای صنفی/روابط بینالملل(نه صرفا رابطه بین دو نفر و یا حداکثر دو نیروی سیاسی).
🌈شکافهای متعددی در ایران داریم، نه فقط یک شکاف(سلطنت/جمهوری)، که فعال شدنشان میتواند شکاف اصلی (استبداد دینی) را تحتالشعاع قرار دهد.
🌈من مبلغ گفتگو و همکاری عملی(نه الزاما ائتلاف تشکیلاتی) میانهروهای دو سویِ هر یک از این شکافها هستم.
🌈 ارزیابی ایشان از میزان نفوذ سلطنتطلبان غیردقیق واغراقآمیزاست/ قرار دادن آقای تاجزاده به عنوان نماد جمهوریخواهان نادرست است/ در نظرگاه ایشان جامعه مدنی، اصناف واقوام ایرانی غایباند.
🌈مقام مادامالعمر سم مهلکی برای آینده ایران است.
🔹گفتگوی مهدی نصیری و رضا علیجانی
https://t.me/rezaalijani41
🔺من نظر مثبتی در باره آقای نصیری(و دوستان نزدیکشان) دارم و انگهای امنیتی را بیانصافی میدانم. نقد گذشته و تغییر فکر و روحیه و رویه ایشان را هم صادقانه و واقعی میدانم.
🔺از نظر من، به جز جنگ، هر جایگزینی به جای ج.ا، ضررش برای مملکت و مردم ایران کمتر است.
🔺ارزیابی آقای نصیری از فروپاشی ج.ا خوشبینانه و نزدیکبینانه است و ظرفیتهای ماندگاری ج.ا را نادیده میگیرد.
🔺بنا به نظرسنجی گمان مجموع طرفداران جمهوری ریاستی و پارلمانی در داخل کشور 40 درصد و در خارج از کشور 60 درصد است. همین درصد برای مشروطهخواهی در داخل 22 و در خارج 25 درصد است.
🔺آقای نصیری شناختی از راه دور و غیردقیق از اپوزیسیون خارج از کشور دارد.
🔺دوگانههای گوناگونی که من تاکنون مطرح کردهام، مانند از موسوی تا پهلوی، از تاجزاده تا شاهزاده، از سپاه تا سلطنت و...، همگی معطوف به ضرورت دربرگیرندگی سیاسی در جامعه متکثر ایران است. اما اولا ضمن قائل بودن به ظرفیت برای هر یک، ولی برجستگی خاصی برای این دو سر قائل نبودهام. ثانیا رویکرد من سیاسی بوده است نه تشکیلاتی(این طیف گسترده باید همسویی عملی داشته باشند و نه الزاما ائتلاف تشکیلاتی).
🔺در عرصه تشکیلاتی باید بدنبال تشکیل بلوکهای مستقل هر یک از نیروهای سیاسی بود که به علل مختلف اعتماد بیشتری به هم دارند(مثلا سه بلوک اصلاحطلبان ساختاری، جمهوریخواهان گذارطلب و مشروطهخواهان). این بلوکها فعلا میتوانند وحدت عمل داشته باشند (که دارند؛ مثل تحریم انتخابات، نه به اعدام و...). البته در درازمدت میتوانند با گفتگو و اعتمادسازی عملهای مشترک بیشتری انجام دهند.
🔺شکافهای مختلف فکری و سیاسی در ایران وجود دارد که هر یک، البته به میزانهای مختلف، باعث اختلال در همسویی عملی در برابر شکاف و مانع اصلی یعنی استبداد دینی حاکم میشوند؛ مانند شکافهای بین موافقان و مخالفان مذهب، سلطنت، جمهوری، فدرالیسم، فمنیسم، انقلاب 57، اصلاحطلبان، سرنگونیطلبان، اسرائیل، فلسطینِ، جلب حمایتهای بینالمللی و نظایر آن.
🔺نگاه آقای نصیری به مسئله رهبری عمدتا فردگرایانه است ولی من بنا به شناختی که از جامعه رنگین کمانی ایران دارم از اساس به گونه دیگری مینگرمم قرار نیست نیروهای سیاسی بالا سر همه نهادهای صنفی و مدنی و چهرههای آنها قرار بگیرند. این سه در آینده باید با هم نوعی رهبری جمعی را شکل بدهند.
🔺در همسویی سیاسی میتوان سلبی عمل کرد اما در کار جبههای جنبه اثباتی نیز لازم است.
🔺بحث سلطنت و مقام مادامالعمر در قانون اساسی را نباید با کشورهایی که در اروپا نوعی سلطنت نمادین دارند یکی کرد. عرصه بحث صرفا نظری و راهبرد و سیاست عملی جداست.
🔺باید راست افراطی را بدون هیچ لکنت زبانی نقد کرد. ستیزهجویی عمدتا در اردوگاه سلطنتطلبان است. در بقیه نیروها به شدت کمتر است. این گرایش در نزدیکترین حلقه پیرامون آقای رضا پهلوی حضور دارند. وی برخلاف نکات مثبتی که در حرف بیان میکند اما قدرت شخصیتی برای غلبه بر تندروهایش را ندارد. برخی اعمال ایشان را میتوان با استناد به برخی حرفهای خودش نقد کرد.
🔺بعد از کم کردن فاصله نیروهای قبل و بعد از انقلاب و یا مشروطهخواهان و جمهوریخواهان، که امر مثبتی هم هست، آقای نصیری میخواهد چکار کند؛ انقلاب، سرنگونی، گذار تحولطلبانه؟
🔺اگر ج.ا در مرحله فروپاشی قرار بگیرد یا باید همه زندانیان را اعدام کند و یا احتمالا در زندانها باز خواهد شد؛ زندانهایی که زنان و مردان بسیار توانمندی برای جمع کردن شرایط در آن زمان، در خود دارند. نیروهای خارج از کشور هم میتوانند با ظرفیتهای خود به کمک آنها بروند.
🔹لینک فایل صوتی: https://t.me/RezaAlijaniarchive/395
🔹متن کاملتر در صفحه فیس بوک